چهارشنبه ۱۶ آبان
همنوايي \شع ر\ با ساكسيفون شعری از شعله مظفري
از دفتر خاكسترى نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۴ ۱۵:۵۱ شماره ثبت ۳۵۹۴۶
بازدید : ۵۶۴ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب شعله مظفري
|
همنوايي "شع ر" با ساكسيفون
-واژه هايي پٓرت
كه سعي ميكنند مدام...
"صدا" را
به چالش بكشند
غافل از اينكه
معنا
محزون تر از اين ست كه
حتي خنده اي را
به سكون خويش ترجيح دهد
اسرافيلْ صور ميشود!
و من
ميان همين " شع ر" ها
-صداي سكوت...
_تنها اشياست كه ميماند_
-و اتاق
در پس اين همه تناقض
سرگيجه ميگيرد
ميچرخد
ميچرخد و
كنار هـيچ هاش
از هوش مي...
تازه ميشود شبيه من!
_چيدمانِ حسرت_
در تلو خورده ترين مرحله ي افتادن
با مشتي سايه ي بي سر!
و نگاه خيره اي به
_لطفا با لبخند وارد شويد_
كه نتيجه اش
شبيه اطاعت از: تابلو/ترين دروغِ سال!
كه شادي هاي عقيم را
بليط يك طرفه ميدهد
به: "انزوا"
-مسافري؟
به خاليِ هر ناكجا قصد سفر كن!
بي چمدان
و بي ...
صدا و سكوت!
مثالِ بهتِ معنا
از شكستنِِ ساكسيفوني"لال"
شبيه خنده ي هـيچ... به "هـيچ" بودنش!
شبيه گريه ي من به/خدا ...
و شبيه تو! شبيهِ بهت تو از...
_سكانس آخر_
"بي" معنا !
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.