سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        من از تنهایی می ترسم ...

        شعری از

        مازیار رومیانی

        از دفتر عشق بی پایان من نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ ۱۹:۳۴ شماره ثبت ۳۴۵۷۷
          بازدید : ۶۲۷   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مازیار رومیانی

        ازت میخوام بمون پیشم،من از تنهایی می ترسم
        اگه بالم نباشــــــی تو ، من از رهایی می ترسم
        آره می ترســــــم از وقتی، که آدمها تموم میشن
        که پایان رسیـــــدن ها ، چه تلخ و ناتموم میشن
        همون وقتی که نیستـــی دل دعای آخرو خونده
        همون ثانیــــــه های درد، که تا برگشتنت مونده
        همه که رفتــــــن از پیشم دلم بوی شکستن داد
        به مردن زیـــــر بار غــــم ، گرفتن ، تا ابد تن داد
        دریغ از لحظــــــه ای بی درد،بجز غصه ندیدم من
        از این دنیـــــا و آدم هاش ، از این زندون بریدم من
        پر از بغضم کــــــــــم آوردم اگه نباشی رد میشم
        یه روزی میرسه آخــــــر، که حتی با تو بد میشم
        خودم رو در کنـــــــــار تو ، توو رویاهام فقط دیدم
        همونجا که شکستن نیست و از چیزی نرنجیدم
        ازت میخوام بمون پیشم،من از تنهایی می ترسم
        اگه بالم نباشــــــی تو ، من از رهایی می ترسم
        آره می ترســــــم از وقتی، که آدمها تموم میشن
        که پایان رسیـــــدن ها ، چه تلخ و ناتموم میشن
        همون وقتی که نیستـــی دل دعای آخرو خونده
        همون ثانیــــــه های درد، که تا برگشتنت مونده
        همه که رفتــــــن از پیشم دلم بوی شکستن داد
        به مردن زیـــــر بار غــــم ، گرفتن ، تا ابد تن داد
        دریغ از لحظــــــه ای بی درد،بجز غصه ندیدم من
        از این دنیـــــا و آدم هاش ، از این زندون بریدم من
        پر از بغضم کــــــــــم آوردم اگه نباشی رد میشم
        یه روزی میرسه آخــــــر، که حتی با تو بد میشم
        خودم رو در کنـــــــــار تو ، توو رویاهام فقط دیدم
        همونجا که شکستن نیست و از چیزی نرنجیدم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1