سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        شقایق زمان ..

        شعری از

        جواد مهدی پور

        از دفتر کلک عشق .. نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۵۸ شماره ثبت ۳۳۹۷۷
          بازدید : ۵۷۰   |    نظرات : ۴۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جواد مهدی پور

        بسمه تعالی
                  خدنگ ظلم می رود نشانه سینه خدا
                  شقایق زمان ما شبانه می کند بکا
         
        ببین که موسمی دگر ز جهل و غفلت آمده
        تهاجمی ز دیو و دد به سوی ملت آمده
         
        چه کار که می کند زمانه در زمان ما
        به سنگ می کند رکوع دوباره زاهدان ما
         
        قیام گل نبود اگر زمانه در غروب بود
        زمانه تار و پودش از کلافه ی کروب بود
         
        بهل زمانه را بهل زبان عامیانه ها
        که میخورند مغز را مثال موریانه ها
         
        شکوه شکل گل تو را بسند لاله می کند
        که لاله  هم از این خطر هماره ناله می کند
         
        چکامه ی زمان ما نبوغ فکر مزدکی
        که قبض و بسط مدعی نمونه ای ز مردکی !
         
        افول آفتاب یا نوازش ستار شب
        که فکرت زمان ما فتاده شد ز تاب و تب
         
        دو باره گل کند ولی تفکر زمان ما
        تفکر تشیعی ، زمان ما ، زبان ما
         
        و این تفکر علی (ع) نه فکر بکر مرده است
        ز ذوالفقار فکر او سپاه مارکس خورده است
         
                  خدنگ ظلم میرود نشانه سینه ی خدا
                  شقایق زمان ما شبانه می کند بکا
         
        عبور عاشقانه یسلاله ی علی (ع) ببین
        ندیده است دیده خمار نرگس اینچنین
         
        غرور شاه لاله ها نهیب تیغ تیز او
        چه حیرتی از این بتر مداقه ی تمیز او
         
        شکسته شد چماغ غم زمان سبز آینه
        کلام جاودانه ای ، شکوه گل هر آینه
         
        چکاد عشق سرمدی ، بلند رتبت آمدی
        ترنم نهایتی ز روی حکمت آمدی
         
                  خدنگ ظلم می ورد نشانه شینه ی خدا
                  شقایق زمان ما شبانه می کند بکا
         
        چه مفسده است در زمین از این ددان بی بیان
        کز این نبهره رهبران نرفت کاری از میان
         
        ببین زمانه را بیبن ، خران ملیک می شوند !
        بدان ملک بی هنر چگونه نیک می شوند !
         
        نه زال را خبر از این ، نه رستم زمانه را
        شتر به خواب می خورد خران به عین ، دانه را !!
         
        چرا برادر تنم به مکه رو نمی کند
        نماز مرگ لاله را به قبله رو نمی کند
         
        دلم گرفت وای از این ترانه های سرد غم
        روایتی نمی کند کسی ز حال مادرم
         
        بیا برادرم بیا برای لاله گریه کن
        بیا بخاطر خدا برای لاله گریه کن
         
        کسی نبست عافیت از این حضور لاله ها
        کسی نچید شاخه ای از این وفور لاله ها
         
                  خدنگ ظلم می رود نشانه سینه ی خدا
                  شقایق زمان ما شبانه می کند بکا

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2