سه شنبه ۹ ارديبهشت
|
دفاتر شعر معصومه عرفانی (عرفان )
آخرین اشعار ناب معصومه عرفانی (عرفان )
|
زمانیکه قلم در دستم به رقص در می آید
به هیچ چیزوهیچکس فکر نمی کنم
و تنها ها به خدایم که استادمن است هست فکر میکنم
از او مدد می جویم
و هر بار او کمکم میکند
اشعارم را با نام خودش آغاز میکنم
و شاکر خداوند هستم که تا اینجا کمکم کرده
در دل شب قلم میزنم که همه جا سکوت است و سکوت
در اعماق دلم میروم تا ببینم که او چه میگوید
همه درد است و فراق
وقتی گریه میکند
من هم با گریه میکنم
دلداری به او میدهم
و آرامش میکنم
عمریست که بدین گونه است
گمانم تا قیامت هم همینطور باشد
بعید میدانم روزی برسد
که دیگر درد وغم وغصه برای من نباشد
به امید آن روز
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.