سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 6 مرداد 1403
  • روز ترويج آموزش هاي فني و حرفه اي
22 محرم 1446
    Saturday 27 Jul 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      شنبه ۶ مرداد

      عاقبت کارمندی 2

      شعری از

      منصور شاهنگیان

      از دفتر گذشت ايام نوع شعر قطعه

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳ ۱۵:۱۶ شماره ثبت ۳۲۴۴۲
        بازدید : ۷۲۱   |    نظرات : ۲۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر منصور شاهنگیان
      آخرین اشعار ناب منصور شاهنگیان

      با سلام و احترام :
      همانطوریکه قبلا گفتم :
      تعداد قلیلی از کارمندان شریف و زحمتکش بازنشسته ء ما شاید ،با مشکلاتی دست به گریبان باشند ... که ای کاش همگی در کمال آرامش خیال و سلامت  و عاقبت به خیری باشند ...اینچنین باد ...
      ( در این قسمت تاکید بر تغییر خوش آیند و بخت و اقبال بلند باجناق ِ مش فرج  می باشد )  ...
      با هم بخوانیم :
       الغرض در خانهء ما هفته هاست   
      صحبت از بی دست ُ پایی های ماست
      گشته ، مقیاس ِ زرنگی های ما      
      حضرت ِ مشتی فرج ، ای وای ِ  ما
      غَپـغَبَـش ، آنقدر ، آویزان شده     
      پیش ِ  ایشان ، کرگدن ، باربی شده
      حق ُ ناحق نزد او هردویکیست         
      هم حلال و هم حرام ِ او یکیست
      با دروغ آسان شود هر مشگلش      
      با قسم ،حق میشود ، هر باطلش 
      گر زمینی خارج از محدوده بود        
       او ز سودش کاملا ، آسوده بود
      او که در اول به روی شانس بود     
       جَنب باغش، شاهراه افتاده بود
      از همان روز ِکذایی مش فرج          
      "حضرت ِ والا فرج " شد، در کرج
      صاحب مال و منال ُ شان ُ جاه        
      گشت از وقتی خدا، کردش نگاه
      او که در ، ده بود بیکار و نزار        
      بـَر خر ُ اسب ِ مُراد ،او شد، سوار       
      از همان ، آغاز ، با مکر و ریا         
       ریش ُ تسبیحّی ُ  نعلینی ،به ،پا
      زیرلب،با ،بِس،بِس ُ با ذکر بود     
      دست ِ او تسبیح ِ"شامقصود" بود ...
       
       امید وارم قسمت آخر را هم با هم بخوانیم ... 
      البته بشرط حیات ...
      اصفهان - پاییز 93
       
       
      ۹
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0