سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 دی 1403
    19 رجب 1446
      Saturday 18 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        شنبه ۲۹ دی

        فضا عطر شهادت بود و، ایثار

        شعری از

        فرامرز فرخ

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ شماره ثبت ۳۰۳۸۴
          بازدید : ۵۹۱   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرامرز فرخ

         
        زمانی که جنوب و غرب کشور
        بشد زخمی ِ چنگِ ، خصم کافر
        -
        بسیج و ، ارتشی بود و سپاهی
        که تا آن سرزمینها ، گشت راهی
        -
        نمودند ترک خانه ، ترک همسر
        برای حفظ دین و ، حفظ کشور
        -
        همه با یکدگر،همچون برادر
        ندا و رمزشان، زهرا (س)و حیدر(ع)
        -
        به گاه ِ حمله چون، شیر خروشان
        ز غیرت خونشان گردیده جوشان
        -
        مناجات و دعا بود و  توسل
        جهاد و عشق و ایمان و توکل
        -
        گروهی را اسارت امتحان شد
        که در آزادگی فخر جهان شد
        -
        ولی جمعی شده مفقود دوران
        که  هرگز ما نباشیم اهل کفران
        -
        عزیزانی  ز جان خود گذشتند
        و بار آخرت ، اینگونه بستند
        -
        شهادت را به جان و دل ، خریدند
        قفس ها را ، شکستند و ، پریدند
        -
        هواپیما و بمب و آتش و خون
        به آبادان و خرمشهر و مجنون
        -
        هم از گیلانغرب و شهر سومار
        به سرپل یا ز کوه و دشت بسیار
         -
         خودش یک کربلای ، کوچکی بود
        گَهی در حمله ، گه در پاتکی  بود
        -
        فضا عطر شهادت بود و، ایثار
        همه پیر و جوان، آن را خریدار
        -
        ولی خائن خیانت پیشه می کرد
        رضایت از عدو ، اندیشه می کرد
        -
        ستون پنجمی ، از  دشمنان بود
        یکی دشمن که مخفی و نهان بود
        -
        بسی ذلت نصیب ابلهان شد
        که آواره به اقصای جهان شد
        ********************
        کنون هم جنگ ما ، با نفس دون است
        منافق گشته و خوار و زبون است
        -
        خیانت ها کند بر اعتقادات
        کشد ما را به پستی و کثافات
        -
        نبرد اینجا بسی دشوار تر شد
        ولی خائن در اینجا خوار تر شد
        -
        و پیروزی چه شیرین است اینجا
        به حق پیروزی دین است اینجا
        -------------------------------------
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5