سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 6 فروردين 1404
    27 رمضان 1446
      Wednesday 26 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        چهارشنبه ۶ فروردين

        می نمایم من فدایت ، هر دو فرزندان خود

        شعری از

        فرامرز فرخ

        از دفتر شعرناب نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۳ ۱۹:۵۶ شماره ثبت ۳۱۲۶۳
          بازدید : ۷۸۹   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرامرز فرخ


        می روی اما ، نمیبینی دگر مردان خود
        جان چه باشد تا فدا ،سازم برایت جان خود
        -
        یا حسینم ای برادر ، من چسان تاب آورم
        می نمایم من فدایت ، هر دو فرزندان خود
        =
        ما دو فرزندان زینب از علی در ریشه ایم
        همچو مادر یا علی ، مانند شیر بیشه ایم
        -
        بر گروه دشمن و ، هم منکر  ِ آیات حق
        ضربتی کوبنده ایم و ، تیغ تیز و ، تیشه ایم  
        =
        تو همان ، خورشید ِمائی که به حال تابشی
        چون نمی خواهم ببینم ، تو چه حالت می کشی
        -
        می روم ، در خیمه ی خود تا نبینی تو مرا
        نعش طفلانم چو آری ،خود خجالت می کشی
        =========
        می­گویند: زینب کبری (س)، دو فرزند خود (عون و محمد ) را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت (امام حسین ) مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می­داشت - دائی خود را به مادرش فاطمه (س) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید ........................
        .............................................
        آن دو برادر به جنگ پرداختند. سرانجام محمد به شهادت رسيد. عون كنار بدن گلگون محمد آمد و گفت: برادرم شتاب مكن، به زودي من نيز به تو مي پيوندم، عون نيز جنگيد تا به شهادت رسيد. امام حسين(ع) پيكر پاك آن دو نوجوان را به بغل گرفت و در حالي كه پاهايشان به زمين كشيده مي شد، آنها را به سوي خيمه آورد. عجيب اينكه بانوان به استقبال جنازه هاي آنها آمدند. هميشه زينب(س) در پيشاپيش بانوان بود، ولي اين بار زينب(س) ديده نمي شد. او از خيمه بيرون نيامده بود تا مبادا چشمش به پيكرهاي به خون تپيده پسرانش بيفتد و بي تابي كند و از پاداشش كم شود و شايد از اين رو كه مبادا برادرش او را در اين حال بنگرد و در برابر خواهر شرمنده يا بي جواب بماند. زينب(س) در اين هنگام بيرون نيامد."
        قطعه اي از بهشت، علي نجاتي، صص 427-426
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1