شما فکر میکنید جایگاه و شان فعلی شاعران و نویسندگان امروزی با مقایسه با گذشته و دیگر هنرها ، برابر و یکسان است ؟
راستی : گذشت زمان برافزایش ِ ارزش یک تابلو نقاشی ، خطاطی و یا جام منبت کاری همان اثری را دارد که بر یک رباعی و غزل ؟؟ بگذریم .....
و اما پیشنهاد:
دریک کلام ، دیدار جمعی دوستان این سایت در یک جایی و در یک زمان مناسبی البته با اطلاع و هماهنگی مدیریت سایت، وای اگر این پیشنهاد عملی شود
یک لحظه ، مجسم کنید ....
جایگاه شاعر امروزی
امروزه جای شاعر ، در آخر است ، انگار
یا نام ِ هر هنرمند ، از او سَـر است انگار
آوازه خوان و مطرب ، خطاط و یا که نقاش
دروازه اند و شاعر ، تنها ، دَر است ، انگار
همراه ِ"تاج و ارحام ، شهناز و یا کسایی "
گو نام شاعری که ، او سرتر است ، انگار
هر یک از این بزرگان ، تاج ِ سَـرند و دانم
شاید که این تفاوت ، از شاعر است انگار
دیروز ، جای شاعر ، در صدر بود و امّـا
شاعر مکانش امروز ، پشت ِ در است انگار
شاعر ندارد آهی ، در جیفه اش ، ذخیره
نشنیده کس ، که شاعر ، مستکبر است انگار
حافظ که بود شاعر ، یکجا دو شهر ، بخشید
زر پیش ِشاعر ، اَر هست ، خاکستر است انگار
فردوسی ِ نکونام ، رَد کرد ، تحفه ها را
چون دید نقره هایی ، جای زر است انگار
گر نام هر هنرمند ثبت است و هست جاوید
این معجزه ، ز شعر و از شاعر است انگار
شاعر همیشه گوید از درد و رنج ِ مردم
زیرا به عشق مردم ، مستحضر است انگار
این نکته را ظریفی با سوز ِ دل به من گفت :
دنیا به کام هرکس ، جز شاعر است انگار ...
اصفهان ، تابستان 93