چهارشنبه ۲۸ آذر
بیا به خیابان تف کنیم شعری از بهناز لامعی
از دفتر ضربه های تلخ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۳ ۰۰:۳۶ شماره ثبت ۲۷۵۹۷
بازدید : ۴۶۵ | نظرات : ۳۱
|
آخرین اشعار ناب بهناز لامعی
|
چشم فقط
از چار چوب پنجره بیرون می زند
و صورت به روسریم دخیل می بندد
از انتهای لبخند
تا می شوم
تا ربنای دلم
تاافطار ، که سه کوچه مانده هنوز
تا
از چند تای دیگرم
دور خودم بپیچم
زبان طناب شود
جلق بزند بیرون از این دوشیزگی
از این د رمن جا ماندن
و این باد
که لای موهایم دیگر نیست.
حرارت زنانه ام دور گردنم بپیچد
با عبور از لبی
که به سرش می زند
که پشت ِ لبان کسی توقف شود
که بر تنی گیر کند
که تن ندهد
به چمدانهای قفل شده
به لبان بسته
به همین خیابان.
بیا به خیابان تف کنیم
بایستیم کنار دکه ای
با روزنامه های پر از رئالیسم جادویی
هر کجای این لهجه بایستیم
دامنمان بلندتر
و قدمهامان کوتاهتر
روی خط عمو د نیست می شویم
بهناز لامعی
93/4/5
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.