سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 3 مهر 1403
    21 ربيع الأول 1446
      Tuesday 24 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۳ مهر

        کبوترانه

        شعری از

        مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)

        از دفتر اوج بی جواز نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۰ ۰۷:۰۷ شماره ثبت ۲۵۹۶
          بازدید : ۱۰۷۹   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)
        آخرین اشعار ناب مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)

        آنروز که آینه زنگار بسته بود
        و درخت پیر
        زخمی از بوسه های دارکوب
        به داس و نیمکت و مداد می اندیشید !
        آمدی ،
        گفتم سلام
        لبخند زدی و لبخندت
        سرچشمه ی همه ی رودهای عالم شد
        در گوشه ی دنج ِ لبخندت
        تمام خستگی ام را
        بر درخت آسودگی آویختم ،
        بر زلف ِ پریشان ِ آینه
        شانه بستم ،
        تن به آب زدم
        رویم را شستم
        شدی آبرویم

        آنروز
        بی گل و گلدان
        بی گلاب و گلاب پاش
        انار دانه کردم برای مهرت
        محرم شدیم در قاموس آفرودیت
        و آغاز شد
        زندگی ِ مشترکمان
        زیر دو سقف !!

        دور بودیم و عاشق
        و نگاهمان
        تنها در ماه به هم گره می خورد
        جایی که خدا
        بر پیشانی آسمان
        بوسه کاشته بود

        (  هان !
           چه می گویی ساده ؟!
           شاعر روزهای خوب ِ خوش باوری !
           امروز را نمی پنداشتی
           که در دلت
           شوره هایی مدام می لرزند
           و زنگار آینه
           برایت مرور می شود    )

        آه ...
        کاش میشد بانو
        از نو شروع کنیم
        بیایی
        بگویم سلام
        شانه بالا بیاندازی ،
        بگذری ،
        و تمام !!!!






        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2