سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      باغ ...

      شعری از

      منوچهر مجاهدنیا

      از دفتر اشعار آزاد نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۴:۲۴ شماره ثبت ۲۵۹۱۲
        بازدید : ۱۰۸۱   |    نظرات : ۲۲۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر منوچهر مجاهدنیا

      باغ مرا می خواند
      رود مرا می گرید
      تو مرا می بینی
      من تو را می دانم ...
      من اگر باغ بودم
      هر پاییز
      برگ های ام را زیرِ قدم های ات می افشاندم
      و
      گُل رُز سپیدی را
      توی موهای ات می کاشتم
      و
      همه تنهایی هایم را
      با خود می مُردم ...!
       
      با عرض معذرت که بر خلاف عقیده ام ، در این سروده بالاجبار از منیت شاعر گفته ام .
      این مورد را بنده خودم نقد کردم .
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۷۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      منوچهر مجاهدنیا

      ،

      عنایت الله ایرانمنش

      ،

      سمانه هروي

      ،

      حوریه(دلشید)اسماعیل تبار

      ،

      طیبه عبداللهی

      ،

      ابراهیم حاج محمدی

      ،

      فرحناز راسخ

      ،

      فروزان شهبازي

      ،

      منصور دادمند

      ،

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      کورش خجیر

      ،

      حوریه هاتف

      ،

      محمد رحیم کاظمی

      ،

      شاهین بهروزی(غم)

      ،

      ساحل شیدا(ساحل)

      ،

      رضا نظری

      ،

      سعیده معتمدی

      ،

      محمد رضا نظری(لادون پرند)

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      مهدي ا.هومن

      ،

      پژمان ناصری

      ،

      محمد مير سليماني بافقي(باران)

      ،

      میثم دانایی

      ،

      فاطمه مرادقلی(خزان سرخ)

      ،

      عظیمه ایرانپور

      ،

      سید ظاهر موسوی

      ،

      نادر ابراهیمیان

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      مجتبی شه ستا

      ،

      فاطمه سادات بحرینی

      ،

      صفیه پاپی

      ،

      اصغر زند

      ،

      سیاوش پورافشار

      ،

      فاطمه رها

      ،

      علی امیری کرمانشاهی

      ،

      مونس ارجمندی

      ،

      محمد ایثاری نیا (جوینی)

      ،

      علی اسماعیلی

      ،

      سهیل اروندی

      ،

      رامین صفاجو

      ،

      علیرضا حسن شاهی

      ،

      علی غلامی

      ،

      ابوالفضل سلطانی ابقاء

      ،

      علیرضا کاشی پور محمدی

      ،

      منصور شاهنگیان

      ،

      مصيب اشرف زاده

      ،

      محمد حسین پژوهنده

      ،

      مریم حسینی

      ،

      غلامرضا مهدوی(مهدوی)

      ،

      احمد رشیدی مقدم (گمنام)

      ،

      نجمه طوسی (تینا)

      ،

      سودابه برزگر

      ،

      سید حسام حسینی ارسنجانی

      ،

      جعفر جمشیدیان تهرانی

      ،

      محسن افشار نادری

      ،

      حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)

      ،

      فرهاد مهرابی

      ،

      فاطمه ضیاالدینی

      ،

      موسی عباسی مقدم

      ،

      راد ( احسان )

      ،

      يدالله عوضپور آصف

      ،

      سیدعلمدارابوطالبی نژاد

      ،

      مریم شجاعی

      ،

      کیوان رادفر

      ،

      جمیله زینعلی

      ،

      فرهنگ باریکانی (صالح)

      ،

      وروجک

      ،

      محسن پاده بان

      ،

      بهروز عسکرزاده

      ،

      بانو ابراهیمی

      ،

      علی دولتی

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگار از ساحل احساس رد شد اا چه زیبا خوب بودن را بلد شد اا نگاهم چون که بر چشمانش افتاد اا همه حسم به او افزون ز حد شد اا از کتاب دل گویه های بانوی احساس اا درود و شبتان آرام نابیان گرامی
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      تو را شادی مرا غم آفریدند ااا کنارِ اشکِ نَم نَم آفریدند ااا بداهه سپاس آذردخت مهربان خانم مهندس عزیز محبّت دارید نازنین خواهرم ااا خداریارتان
      سید مرتضی سیدی

      من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
      آذر دخت

      درود و عرض ادب ااا سلام استاد بانو کوهواره عزیز شب شما هم بخیر و ایام به کامتان عزیزم
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      د ااا یخی به نزدِ آفتاب میآیَد ااا صدای چکّه های آب میآیَد ااا از مِناره ی صحنِ گنبدطلا ااا صلّ علی ابوتُراب میاید ااا از نفَس دلِ شکسته ی من ااا حدیثِ سُرخِ تَب و تاب میآیَد ااا بخشی از یک غزلم ااا سلام و عرض ادب شب و روزگار همگی شما گرانقدران در پناه امن الهی بخیر و خوشی ااا بدرود

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2