این شبها!

مرا دنبال کنید

رنگ شــعــر

رنگ زمینه

دفاتر شعر اندیشه شاهی

آخرین اشعار ناب اندیشه شاهی

این شب ها
در این حریم شبانه ستم گرفته
در این شب های تاریم و خوف که غم گرفته
من رفیق روزهای تنهایی ام را گم کردم
رفیق روزان روشن رهایی من
پرواز کردم
و ستاره ها را صدا کردم
و فریاد زدم
ستاره و اسمان گفت
فریاد بزن
دلم گرفته از
قامت یاران و تبر داران
دلم شکسته چه کنم ای یار
حال ماندم تنها در این جنگل
وای که چه هراس دارم از این همه تاریکی و اواز
ستاره هم سوسو نمی زند
رفیق روزگار تلخ ام و روزان بی کسی ام
سر دامن تو گذاشتم
لحظه ی سکوت کردم
دامن ات خوارشید واره ی چشمم را به این دنیا روشن کرد

اندیشه شاهی.

۰

شاعر درخواست نقد دارد