این شعر را بیژن داداش،پیش تر نوشته بود
امشب گذاشتمش.قرار بر این بوده که خانم
شهبازی جواب بدهد که تا به الان پاسخی
را دریافت نکردم.تقدیم به همه مردمان ایران
--------------------------------------------
شما را من فراخوانم لرستان
به جشن سال نو،نوروز باستان
گر آیید من شما را میزبانم
به هر جایی روید، گو میهمانم
هوای سرخوش و مستُ زلالش
خداوند دور دارد از زوالش
اگر آیید ببینید پاکْ مردم
به کشورنقشه ام،گردیده اند گم
همه رو راستی ،مهمان نوازی
برای کودکانْتان جای بازی
هوای آن شتر کوه در شمالش
هرآنکس بر خورد ای خوش به حالش
فلکْ افلاک، نشان دارد ز تاریخ
تو گویی رفته است بر کوه،چون میخ
دوازده برجی و گرداب سنگی
که دادست بر لرستان آب و رنگی
فراوان چشمه و آبشار و کوه است
به هر جایی روی،پس با شکوه است
نگین اشترانکوه را چو بینی
به مانند زر است بر روی سینی
وُرا خوانند گَهَر ، دریاچهْ زیبا
تو گویی دلبریست،مست و فریبا
و یا اسپیدْ آبی را که آبشار
به میهن دارد او بسیار هوادار
سپس آبشار بیشه یا تله زنگ
فراوان باشدش گلهای پر رنگ
چو میهمان می شوی بربختیاری
نویسی هر دم از آن یادگاری
جنوبش را سپارم من به بانو
همان شهبازْ فروزان،میزبان او
نمی دانم چه دارد گویدش او
چو دانم خم نیارد او به ابرو
ز شرقش تا شمال،با من فروزان
همه غرب و جنوبش را تو بستان
چو کوته می کنم دیگر فراخوان
برای دوستانم می دهم جان