ورق میزنم دفتر کهنه مو، میخام خاطراتم رو پیدا کنم
میخام از گذشته توو روزای دور، یه گمگشته رو باز هویدا کنم
ورق میزنم دفتر کهنه مو، شاید لای اون ردی باشه ازت
شاید خاطراتت توی صفحه ای لای دفتر کهنه مونده فقط
یه جایی توو اون دفتر کهنه بود، که یک شمع کشیدی با یک شاپرک
ولی هرچی میگردم اون صفحه نیست، گمونم تو رفتی و اون خورد ترک
نمی دونم آخه کجا گم شدی، چرا ردی ازتو توو روزام نیست
چرا هرچی میگردم این گوشه ها، نشونی ازت تووی دنیام نیست
به هرجا به فکرم رسید سر زدم، هزار دفعه رفتم سراغ همه
ولی هیشکی از تو نشونی نداشت ، نشون تو واسه همه مبهمه
کجا رو بگردم که پیدات کنم، کجای زمین گم شدی از نگام
مگه جایی مونده نگردم واست، مگه جایی مونده سراغت نیام
نشونی بذار پیش روم تا بیام ،بیامو دوباره بیارم تو رو
هزار روزه میگردم اون دفترو تا پیدا کنم باز همون صفحه رو
نشونی بذار پیش روم دیر شد ، داره خاطراتت منو میکشه
اگه میشنوی تو صدامو هنوز، بدون این غریبه با یادت خوشه