جمعه ۱۴ دی
اشعار دفتر شعرِ مقدسات شاعر معروف ویسکی(ژیله مو)
|
|
دارم راهی یک سفر میشم و میخام داشته باشم به همرام تو رو
|
|
|
|
|
گره نزن روسریتو موهاتو دست باد بده
باد موهاتو میرقصونه، رقصوندنو خوب بلده
|
|
|
|
|
له بوورکانی دل و سینه م که سێ ئاگای نییه لێره
که سیش نابینێ ئه و چاوه ی به گریان هه ر شه وێ ف
|
|
|
|
|
ورق میزنم دفتر کهنه مو، میخام خاطراتم رو پیدا کنم
میخا
|
|
|
|
|
لالایی خوب بلد نیستم خودت آروم بخواب جونم
چشاتو روی هم بگذار منم روتو می پوشونم
|
|
|
|
|
تق و تق پتک قاضی روی میز حکم نشسته
جلو چشمش هم یه مجرم با دو دست و پای بسته
|
|
|
|
|
چقد سکوت این خونه غریب و وحشت انگیزه
یکی هر شب داره تنها تو خونه اشک می ریزه
|
|
|
|
|
با اینکه عاشقش بودم رهاش کردم با اینکه لایقش بودم رهاش کردم
با اینکه عمر و جوونم بود با اینکه مهر
|
|
|
|
|
به یادت یک درخت کاشتم همون جا که تو رو دیدم
از اون شب هر شبو تنها میرم پیشش آبش میدم
من اونو
|
|
|