پنجشنبه ۲۹ آذر
عاشق ِ معشوق گم کرده شعری از وحید خانمحمدی (ياور)
از دفتر اسیر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲ ۱۴:۰۰ شماره ثبت ۲۲۳۹۰
بازدید : ۵۲۶ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر وحید خانمحمدی (ياور)
آخرین اشعار ناب وحید خانمحمدی (ياور)
|
توانم از کف ربوده اند...
عمری با حسرت آغوشت
چشم باز کرده ام به این
دنیای بی رنگ...
وجب به وجب بو کرده ام
کوچه های باران خورده را...
دنبال مرهمی برای
این بالهای همیشه زخمی گشته ام...
چشمانم سفیدی می زند...
دلم اسپند روی آتش است...
احساسم گز گز میکند...
مَردُم ِ چشمانم
حسادت می کند
این به ظاهر مَردُم را...
گلویم تیر میکشد
این بغض ِ مصیبت کشیده را...
دنیایی صف کشیده برایم!!!
برای پاک کردنت
برای بردنت
نابود کردنم...
دیگر آینه ها هم نشانت نمیدهند...
زنگار گرفته احساس ِ
این فاصله های مه گرفته...
آسمان هم چشم به راهم نیست...
خدا هم آغوشش را دریغم میکند...
کجا فریاد کنم این همه درد را...
دلم زار میزند
خون گریه میکند
نمیدانی که...
پ.ن:عاشق ِ معشوق گم کرده
میداند ، درد دارد نداشتنت...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.