جمعه ۲ آذر
شب رویایی شعری از ناصر یادگارفرد
از دفتر اندیشه نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ آذر ۱۳۹۲ ۱۸:۳۱ شماره ثبت ۲۰۵۷۰
بازدید : ۵۱۰ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب ناصر یادگارفرد
|
شب بود،دلم گرفته بود
اشکی برام نمونده بود
سکوت سردووحشتی
روخونه ام نشسته بود
ماه و ستاره خواب بود
سیاهی پابرجا بود
تنم تو بستر ،خواب بود
فکرم ولی بیدار بود
تا ماه راه زیاد بود
جیبم ولی خالی بود
نقشه هایم بسیار بود
اما همش رویا بود
خونه محل من نبود
پرواز برام دشوار بود
سکوتِ خوابم شکست
آسمون بیدار شده بود
چشام پر ستاره بود
روشنُ مهتاب شده بود
دیدم یه نور تابید به من
جیب خالی پر شد بود
بالدار شدم رفتم هوا
آسمون غوغا شده بود
ذره شدم عاشق بودم
فکر از زمین پرزده بود
تن رو زمین ،فکر آسمون
خواب پُرِ رویا شده بود
از خواب شیرین پریدم
شیرینی ها تلخ شده بود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.