چاپلوسی

چاپلوسی از گناهان بد است           

چاپلوسی چون سواری بی ید است

چاپلوسی بوده از کفری عمیق

چاپلوسی شد دری بر هر طریق

چاپلوسی واژه ای گم نام بود

چاپلوسی پوچ و سست و خام بود

چاپلوسی اینک اما شد بلا

چاپلوسی قیمتی شد چون طلا

چاپلوسی شد سلاح گمرهان

چاپلوسی قفل بد شد بر دهان

چاپلوسی از زنا بدتر بود

چاپلوسی همچو بال و پر بود

چاپلوسی بوده پرواز بدان

چاپلوسی بوده چون مکر نهان

چاپلوسی دشمن مهدی شود

چاپلوسی در جهان هادی شود

چاپلوسی قفل زنجیر شماست

چاپلوسی زهر تدبیر شماست

چاپلوسی شد بهانه بهر شر

چاپلوسی گوش دل را کرده کر

چاپلوسی مانعی شد بر ظهور

چاپلوسی شد بلای مهر و نور

چاپلوسی دشمن عدل خداست

چاپلوسی از مسیر حق جداست

چاپلوسی از خودش نوری نداشت

چاپلوسی تخمی اندر دل نکاشت

چاپلوسی سفره خانان شود

چاپلوسی واجبی چون نان شود

چاپلوسی بدترین ذلت بود

چاپلوسی دشمن ملت بود