بعد از تو

بعد از تو

بعد از تو گریه کردم در غربت شبانه


چون مست نا امیدی،دنبال راه خانه



بعد از تو یادگاری جز اسم تو نمانده ست


بنشسته در سکوتم شب-مرگیِ ترانه



بعد از تو فصل پاییز رنگ غروب دارد


دیگر نمی چکد باز،باران عاشقانه



بعد از تو هرچه بوده آسان به باد دادم


چون قاصدک که می رفت غمگین و بی نشانه



بعد از تو قلب امروز از بی کسی تَرَک خورد


دیگر برای فردا پیدا نشد بهانه



بعد از تو خاطراتت چون تیغ می شکافد


رگ های شعر من را،شد جوی خون روانه



بعد از تو پر کشیده گنجشک دل ز ایوان


زخمی و بی پناه ست،گم کرده آشیانه



بعد از تو حرف اول تکرار شد دوباره


پایان اشک من باش در غربت شبانه

نقد منصفانه کاملن آزاد