سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
آخرین اشعار ناب عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
هوایی ناپایدار دارند
آدمهای این روزگار ..
پناه میبرم به تنهایی هایم
مرا آزار میدهد
دورنگ بودن بعضی ها ..
وقتی آدما هرزگی میکنند
کثیف میگذرند روزها
و زمانه
سیاه به نظر میرسد..
صدای دلهای رنج کشیده میاید
احساس شرمساری میکنم
اگر بخواهم زیر یک سقف
آرامش داشته باشم ..
آدمها دلواپس هستند
و از هم دورند
ما اشک های زیادی به هم بدهکاریم
وقتی رنج هایمان با هم مشترک است...
رگ احساسم به جوش میاید
بغض هایم سمج میشوند
وقتی می بینم
از هم فاصله گرفتیم ..
این حرفا براده های دلم است
به خیال کبودم میزند
کاش میشد
یک سفر بی بازگشت داشت...
عبدالله خسروی(پسرزاگرس)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.