پنجشنبه ۲۹ آذر
باتلاق کودکی ام...! - دلقکم ! شعری از کریم لقمانی سروستانی
از دفتر s@rv نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲ ۲۳:۳۲ شماره ثبت ۱۶۸۹۳
بازدید : ۶۵۹ | نظرات : ۳۸
|
دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی
آخرین اشعار ناب کریم لقمانی سروستانی
|
میترسم ازسایه ام
چنان زالوگره خورده به پاها
راه میرود باقامتِ تب آلود خسته ام
تابرملا کندعقب ماندگی ذهنم
که جاگذاشتم
درونِ گاری شکسته ی اندیشه های پرپرشده
وکوله بارامید
که غرق کردم درباتلاق هلهله ی کودکی ام...!
باورنمیکردم
همراه بادانه برچیدنهای کبوتران حرم
اندک اندک ته نشین شودآرزوهای طفولیت ام !
امروزمیان چهارگوش قفس بزرگی ام
ولوشده خاطرات گذشته
ومنهدم شده اقتدارخواسته هایم
کاش همچنان بچه بودم !
تا دانه پاش مرغان عشق به حرم باشم
مقرورنگردم امروز
درتابش سوزانِ گذشت زمان
که منجمدکرده خواب وخیالم
تادوش کشم ویرانی ام را!
**=**=**
دلقکم ، بامزه !
روزگارم پراز خاطره ها!
روزوشب میخندم
گرچه ازدست زمانه ندیدم شادی !
شادازآنم که بازیچه ی مردم هستم
که بداند؟
پشت این چهره ی خندان چه غمها دارم ؟!
کاش این صورتکم بردارند
تا ببینند مرا درپس آن پرده ی اشک
دل ِ آبستنِ پرخون دارم !
s@rv
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.