دوشنبه ۳ دی
ای کاش هرگز چشم هایش را نمی بست شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۷ تير ۱۳۹۲ ۰۱:۲۷ شماره ثبت ۱۴۹۷۶
بازدید : ۶۹۳ | نظرات : ۱۲۰
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
ساکت نشست و چشم هایش حرف میزد
شرم نگاه دلربایش حرف میزد
یک جمله ای هم داشت اما در گلویش
یک ارتعاشی از صدایش حرف میزد
صد بار شعرش خواند اما کاش یکبار
در ابتدا از انتهایش حرف میزد
در مشهد زیبای او جان می سپردم
وقتی صمیمی با خدایش حرف میزد
ای کاش با من هم چنین میگفت ،وقتی
که در زیارت با رضایش حرف میزد
ای کاش هرگز چشم هایش نمی بست
وقتی نگاه من برایش حرف میزد
انگار او صد« دوستت دارم»فرستاد
اما تبسم ها به جایش حرف میزند
من «دوستت دارم » به سختی می شنیدم
وقتی که نگاه آشنایش حرف میزد
======
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.