يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر فاطمه سادات فاطمی جبلی
آخرین اشعار ناب فاطمه سادات فاطمی جبلی
|
این شعررا به خاطر دلتنگی های خودم به دلیل دوری از خانواده سروده ام ::::::
خداوندا ز غربت من چه سازم
که با تنهاییم باید بسازم
غم غربت به قلبم کرده ریشه
که آن مانده به کنج دل همیشه
الهی من در این غربت اسیرم
دلم خواهد فراری برگزینم
دلم خون است ازاین درد غریبی
بود اینک در این غربت حبیبی
غریبی را خدا کرده نصیببم
ولیکن در عوض داده حبیبم
خداوندا که شکرت از حبیبم
که تو کردی هم اینک او نصیبم
ولی اینک دلم یاد از وطن کرد
نی تنهاییم ساز از وطن کرد
خداوندا دلم را شاد گردان
مرا از غربتم آزاد گردان
الهی با حبیبم پر بگیرم
به کنج آن وطن سُکنی گزینم
روم من در کنار خواهر خود
شوم یار و انیس مادر خود
بگویم با برادر قصه هایم
کنم او را شریک غصه هایم
ببوسم دست وپای آن پدر را
بگیریم در بغل هر یکدگر را
ولی اینک روم عزلت گزینم
زدرد بی کسی هایم بمیرم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.