دوشنبه ۳ دی
خدا را بنگر این رقص ،کویری ،بندری ،امشب شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر قصیده
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ ۲۰:۲۸ شماره ثبت ۱۳۹۴۶
بازدید : ۸۰۸ | نظرات : ۱۱۵
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
سعادت میکند با بخت تنگم سرسری امشب
عجب طبعی،عجب ذوقی ، عجب شعر تری امشب
ببین پژواک گل رویان سایت شعر ناب امشب
که پیچیدست و گردیده عجایب محشری امشب
به جان ها شور می پاشد ،چنین آرایه بارانی
ز چشم ناز نازان چشمه ی افسونگری امشب
یکی در شوش می نالد و یکی در بلخ میکوبد
چنان از پتگری گرم است این آهنگری امشب
چه رازی خفته در ایهام چشمان بروجردی
که چشم انداز موجش میکند جادوگری امشب
یکی از خطه ی آذر یکی از طوس و اهوازم
یکی از سبز گیلان و ز آمل دیگری امشب
نمیخوانند مه رویان شهر اصفهان گویا ؟
ز آوای غزالانش چنین خنیاگری امشب؟
نمیگویند استادان تبریز و اهر اینجا
جواب ناز شیرازم از این پرسشگری امشب؟
ببین از دلنوازان ری و تهران که افتادند
به ناز گوشه ی چشمی پی یغماگری امشب
بگو با شاعران خطه ی سمنان و گرگانم
همین نقش شما را بس از این بازیگری امشب
نگاه شهر کردی ها ربوده از اراکم دل
به ناز چشم شهلایی از این رامشگری امشب
هوای دلنواز اردبیلی ها ، چنان نادر
به سر دارد به قصد هند دل یغماگری امشب
فسون کردند سیمین ساق های بندر و کرمان
خدارا بنگراین رقص کویری ، بندری امشب
بگو بس کن به نرگس چشم های شهر شیرازم
که کردند از سمرقند و بخارا دلبری امشب
بپرس از سبز چشمان خطوط انزلی ، آیا؟
غزل را برده ای با عشوه در چالشگری امشب؟
بخوابان موج گیسویت ، طبیب خط بوشهرم
هنوزم مانده در ساحل ز مهرت لنگری امشب
به سودای دو چشم تو خدایی عالمی دارم
که خفته در قصیده با دلم سوداگری امشب
مرا در گردش چشمت به هر سویی کشانیدی
چه خاطرها که من دارم از این گردشگری امشب
الهی شکر سرشارت که من هر لحظه میخوانم
ز گلبرگ عزیزان جلوه ی نازکتری امشب
طبیب لندنی پوشم شفای سینه می گردد
برای ذوق تبدارم از این داروگری امشب
قوافی گر چه الحاقیست اما جان «دلجویی»
طمع دارم ز یاران بخشش افزونتری امشب
=====
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.