انار نیمه شب

به نام چاشنی بخش زبانها
حلاوت بخش معنا در بیانها
سلام بر جناب کریمی عزیز شاعر توانمندانجمن ناب
سپید زیبایی ازشما خواندم هم درلفظ وهم درمعنا
آفرین

✔️🌼شاعر شعرش را خیلی خوب شروع کرده جوری که تا انتها مخاطب را باخود همراه می کند.
ازچند بند تشکیل شده که هربند علاوه بر ارتباط وانسجام معنایی باکل شعر، خودش هم به تنهایی کلی حرف دارد
تصویرسازیهای زیبایی هم دارد بااستفاده ی مناسب وبه اندازه از ترکیبات وآرایه های ادبی وخوب هم به پایان برده شاعر شعرش را

🌼🔷️دربند اول ودوم :

هان ای عشق،
بگو چرا
پیش از آن‌که سپیده‌دم
چشمانش را بشوید،
در نَفَسِ باد
گم می‌شوی؟

کمی درنگ کن—
شاید حقیقت
در قلبِ تلخِ تو
پنهان باشد...

شاعردرابتدای بند اول به عشق شخصیت بخشیده وبسیار نرم ولطیف با او درددل می کند وحرف می زند
همچنین به سپیده دم شستن چشمان سپیده دم خیلی زیباست آفرین
گم شدن درنفس باد هم زیباست کنایه از عشقی است که پنهان می شود

🌼🔷️ودربند سوم :

هان،
ای انارِ نیمه‌شب،
اندکی درنگ کن،
پیش از شکفتنِ رازها،
پیش از چکیدنِ خواب...

عشق را به انار نیمه شب تشبیه می کند
شکفتن راز و چکیدن شب هم تصویر زیبایی است
حس آمیزی قشنگی ایجاد کرده شاعر
حالا چرا به انار تشبیه کرده عشق را
چون انار نماد عشق است
در ادبیات از انار به عنوان نماد عشق یاد شده است.در اساطیر ایرانی نظامی گنجوی در خسرو و شیرین داستان اناری را می گوید که داروی هر دردی است. فرهاد کوه کن زمانی که خبر مرگ شیرین را شنید تیشه را بر سر خود کوفت و دسته آن خون آلودشد تیشه از کوه به زمین افتاد
دسته تیشه از چوب انار بود از آن درختی رشد کرد که میوه اش یعنی انار داروی هر دردی شد داروی هر دردی عشق است.
خاصیت دارویی انار هم که زبانزد است ازاین طرف
گفته می شود انار میوه بهشتی است از هر انار یک دانه آن از بهشت آمده است. و به همین خاطر براین باورند خیلیها که وقتی اناری میشکنند یک دانه اش را هم نباید حرام کنند....


🌼🔷️دربند چهارم:

از تو خاطره‌های بسیاری مانده‌ست،
ولی چرا
چون ماه
در آب‌های ساکن—
تُرد می‌شکنی،
تکه‌تکه،
در آغوشِ باد؟

دراین بند شاعر دلتنگی می کند واز خاطره هایی که به جامانده و عشقش را به ماهی تشبیه کرده که هنگام وزش باد در آب تصویرش میشکند و خدشه وارد می شود...

🌼🔷️دربند پنجم:

من هم اما
پرپر شده‌ام،
سرد،
چون نَفَسِ هیزم‌های سوخته.

شاعر دراین بند از پرپر شدن خودش هم در باد ویا هم طوفان جدایی می گوید و سردی خودش را هم به نفس هیزمهای سوخته تشبیه می کند که تشبیه بسیاربکرو زیبایی است
جالب بود این تشبیه...

🌼🔷️دربند ششم :

افسوس…
دیگر نمی‌توانم بی‌محابا،
سوارِ اسبِ چوبیِ کودکی‌ام،
از شکافِ خاطره‌ها
بیایم و بیابمت.

این بند هم خیلی زیباست اسب چوبی کودکی ،
شکاف خاطره ها هردوزیباست وبسیار زیبا ازصنعت تشخیص استفاده کرده شاعر و ترکیب ساخته

🌼🔷️در بند هفتم :

من،
خاطرِ نارسِ پروازم...
گم شده‌ام،
در باد،
در بغضِ آسمان.

این بند هن بسیارزیباست
خاطر نارس پرواز ،گم شدن درباد بغض آسمان همه ترکیبات وتصاویر قشنگی هستند موجز وپر معناست آفرین

🌼🔷️ودر بند آخر :

در تکه‌تکه‌هایی
که به هم نمی‌چسبند،
جورچینِ سختی‌ست—
زندگی،
ای نازنین،
بی‌تو،
اما
خیلی سخت‌تر.

شاعر زندگی رابه جورچین سختی تشبیه کرده در نبود یار که تکه هایش اصلا به هم نمی چسبند و همیشه یک جای زندگی می لنگد .....

✔️🔶️کلمه ی باد چند بار در شعرتکرار شده که این تکرار می تواند عمدی و با فکر باشه چون باد در برخی مواقع نماد قدرت حرکت وآزادی وتغیی است و دربرخی مواقع نماد قدرت ونیرویی ویرانگر وتاریک است واینجا می تواند نماد همان نیروی ویرانگروتاریکی باشد که باعث جدایی دو نفر ازهمدیگر
شده است....

با آرزوی موفقیت وسلامتی برای جناب کریمی عزیز وعذر خواهم اگر قلم عقیمم نتوانست آنجورکه بایسته وشایسته است واکاوی کند و زیبایی های این شعر را آشکار کند ...🙏