چهارشنبه ۵ دی
فرشته ها فاحشه شدند شعری از مسعود مرهونی
از دفتر کشف خدا نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ ۲۲:۳۶ شماره ثبت ۱۳۶۵۱
بازدید : ۹۳۴ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب مسعود مرهونی
|
خود را درون آینه نمی دید
سر می دهد فریاد
آینه ز فساد ...
(( شرمت باد هر جایی ))
خود که این چنینی
ما را هم به گمراهی کشانی
با آن نگاه در من ...
خود را می شکنم تا چون تویی
به هوای هوس چون منی
رخت کال پوشی به تن نکنی
پاسخ می دهد به آینه
آری شرم بر من باد
ولی آن ندیدن من
از ننگ من است ؟؟؟
یا ننگ تن است ؟؟؟
دیده ات را بگشا
درد ننگ را
فقر ننگ را
هر دو در دستان این مردم است
بر روی تنم ...
چنگ این ننگ گم است
آری این تن هر جایی
بوم نقاشی این مردم است
ریشه را دریاب ...
ما همان فرشتگان خدائیم
که ننگمان فاحشه شدن است
یا که نه ...
ما همان فرشتگان خدائیم
که افتخارمان فاحشه شدن است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.