سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پروانه می رود

        شعری از

        مهران ساغری

        از دفتر ارادت نامه نوع شعر ترکیب بند

        ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۳۴۲۰۹
          بازدید : ۲۹   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهران ساغری

        امشب تمامِ هستِ علی بندِ یک دم است
        هر قدر اگر بگویم از این بیکسی کم است
        این بغضِ بی صدایِ نهان در پسِ گلو ...
        آهی به وسعتِ همه آفاقِ عالم است
        دیوار و در به غربتِ او گریه می کنند
        دنیا بدونِ فاطمه عینِ جهنم است
        دیگر به زنده ماندنِ زهرا امید نیست
        از بس که نبضِ بی بی مان نامنظم است
        اینگونه که حسین و حسن ضجه می زنند
        گویا که پر کشیدنِ مادر مُسلّم است
        دیگر محل به هق هقِ زینب نمی نهد
        حتی جوابِ حرفِ علی را نمی دهد
        آهی کشید و خانه پُر از اضطرات شد
        دنیایِ عاشقانه ی حیدر خراب شد
        بینِ دعای اهلِ سماوات و اهلِ بیت ...
        آخر دعای اهلِ سما مستجاب شد
        زهرا برای رفتنِ خود نذر کرده بود
        اکنون زمانِ بی کسیِ بوتراب شد
        دردی نشست بر دلِ حیدر که حد نداشت
        جوری شکست که دلِ عالم کباب شد
        یک جورِ دیگری شده دنیا پس از نبی ...
        بعد از سقیفه غارتِ این خانه باب شد
        لعنت به آنکه حرمتِ این خانه را شکست
        لعنت به آنکه آمد و جایِ علی نشست
         
        لعنت به آنکه رایِ عرب را شبانه زد
        لعنت به آنکه که شعله به این آشیانه زد
        لعنت به آنکه با خبر از حالِ فاطمه ...
        او را به ضربِ مشت و لگد وحشیانه زد
        لعنت به آنکه بغضِ علی را به سینه داشت
        از غیظِ او به مادرمان تازیانه زد
        اصلا "طرف" به قصدِ همین لحظه رفته بود
        مهلت نداد .. پیشِ همه بی بهانه زد
        پیچیده بود فاطمه شش ماه حامله ست
        با این همه به پهلوی او عامدانه زد !
        کابوسِ کوچه های مدینه کشنده است
        از بس که خنده های مغیره زننده است
        آتش زدند اهلِ خلافت به خرمنش
        جوری زدند که نزند کس به دشمنش
        طوری کبود شد تنِ زهرا که مرتضا ...
        کم مانده بود جان بدهد وقتِ شستنش
        باور نمی کند که زنی را چنین زنند
        بهت آورست حجمِ جراحات بر تنش
        یادش نمی رود چقدر سیلی اش زدند
        یادش نمی رود در و دیوار و شیونش
        بر قامتش هنوز اثرِ زخمِ شعله هاست
        تاول زده تمام سر و دست و گردنش
        شمعی به غم نشسته و پروانه می رود
        حیف از گلی که پرپر از این خانه می رود
        بی غیرتان به رویِ شرف پا گذاشتند
        داغی عمیق بر دلِ مولا گذاشتند
        'همسایه ها به مجلس ختمش نیامدند'
        اینجا هم آلِ فاطمه را جا گذاشتند
        در مسجد النبی اثری از کسی نبود
        آن کوهِ غصه را همه تنها گذاشتند
        مابینِ مردمانِ مدینه یکی نگفت ...
        این روضه را بخاطرِ زهرا گذاشتند !
        حتی برای عرضِ تاسف نیامدند
        در بی مروّتی صدِ خود را گذاشتند
        صاحب دلان به رسمِ ارادت وفا کنید
        امشب برای غربتِ حیدر دعا کنید

        مهران ساغری
        ترکیب بند
        فاطمیه
        السلام علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده (س)
        ۱۴۰۳/۰۹/۱۳
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5