سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 28 مهر 1403
    16 ربيع الثاني 1446
      Saturday 19 Oct 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۲۸ مهر

        تجلیات

        شعری از

        رسول دبیر (نافذ)

        از دفتر عزم جزم نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۳۲۰۵
          بازدید : ۵   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب رسول دبیر (نافذ)

        جان عالم مهر آدم اتصال حرف‌هاست 
        انفصال از عالم کثرت بجاست 
        وصل و فصل از آن‌چه پيدا ونهان 
        هست هم، هم نیست در فن و بیان 
        شطح مسجونین و رد عین را 
        شد نسخ ها یار و گاهی سین را
        نه تباهی رابود بارش خزان 
        نه گناهی رابود بارش گران 
        مقطع و مخرج ندارد گوییا 
        ظاهرش در باطن آراید خفا 
        ره شود قانع به کشفی آربا 
        نیمراهش گاه کشفش دلربا 
        پس تعین را معین کرد چیست 
        آنچه گفتم کشفش آن تعبیر نيست 
        زبده زد سرمه به چشم از روشنی 
        خاک افشاندش زبیده ناتنی 
        چون به راسش آفتابي سر زده 
        چندی آری جمع شد در قاعده
        فصل و وصلش شد هویدا زان عبور 
        نیست چون نزدیک‌تر از دور کور 
        صدر تا ذیل آنچه باشد اسم اوست 
        ظاهر و باطن هر آن چه‌ بسم اوست 
        مطلب و مطلوب راس اشتیاق 
        فرق باشد بین انفاق و نفاق 
        به ازل پیوند سیرت وحدت است 
        زرق صورت جمله برق کثرت است 
        مرهم دل بودن آری گفتن است‌ 
        عشق را تعظیم و خود سنجیدن است 
        عین ثابت نه زبان قال ماست 
        فاش وضع ما ، زبان حال ماست 
        با خلیل آراست ابراهیم را
        زاحمدش خود کاست شرح میم را
        قابلیت چون نه در هر کس شفا ست 
        خود طلب‌ در سر قدر عین لقا ست 
        با تجلیات می‌آید عطا 
        حیرت انگیز است تشریف صفا 
        نقل را آنان زبان در می‌کشند 
        تو بپنداری که طغیان می‌کشند 
        از طمع تازند اما خلق غير 
        اهل دل را لیک در هر نکته خیر 
        حد دار و حق را آیینه جو 
        تا ترا باشد صفای سینه سو 
        رشته بگستت مکن قطع امید 
        تبعیت منبع مشی و کلید 
        باشدت چون معرفت نور چراغ 
        می رساند چون بگیری اش سراغ 
        خود بزرگی من چه خواهم در حضور 
        گر ز نورم من تویی خود نورنور 
        گر بود حکمم مقدر نقص و کاست 
        کاملم کن خود به لطفت که رواست 
        یا چه گویم چیست من سر قدر 
        حاضری بر حال من داری نظر 
        مطلع از فضل رحمن و رحیم 
        بیشتر از مختصر رحمت بریم
        از خزانه پرده برگیرم دمی
        قرعه بر سلطانیم نه اکرمی 
        در مرایا آنچه ممکن‌ یافتم 
        بر مزایایم فزا پرداختم 
        پس مگنجاندم به مقدار و قرار 
        گویمت لطفا نه با اصرار و عار 
        نه فروتر، برترم کن خالقا 
        بذل کن بنشان به دوش من هما
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        رسول دبیر (نافذ)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2