جمعه ۳۰ آذر
|
دفاتر شعر فاطمه معینی فرد (معین)
آخرین اشعار ناب فاطمه معینی فرد (معین)
|
باز شد این پنجره ها
جلوی من دیوار بود
گل های باغچهی دلم
سرتاسرش از خار بود
رو به روی آیینه ها
دیدم که من در قفسم
دیدم که حالم خوب نیست
دیدم می گیرد نفسم
من بودم و سقف و اتاق
همدم من سیگار بود
این بخت خوش اقبال من
کوتاه تر از دیوار بود
در اوج تنهایی خود
با سایهام هم صحبتم
با شمعِ خاموشِ دلم
سزاوار این ظلمتم
با شمعِ خاموشِ دلم
آب میشدم، در این سکوت
شکستنِ سکوتِ من
پژواکِ آهنگینِ سوت
باران پاییزی چرا
باز میزد پنجره را
آخر شبی خواهد شکست
بغض من این حنجره را
آخر شبی باران زند
بر روی خاکستر من
بار دگر هم میچکد
اشک تو بر دفتر من
این بیت را هک میکنم
روی بخار شیشه ها
که تا ابد دروغ بود
همیشه و همیشه ها
این بود احوال من و
تنهایی و هوای تو
به قولِ ماهِ هَستیم
حرام شد، گریه های تو
#معین
|
نقدها و نظرات
|
متوجه منظورتون نمیشم اگر اینطور میفرمایین پس ذکر کنین منبعی که می گویید را | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ولی چند خطی از شعر رااز جای دیگر وام گرفته بودید .
موفق باشید