نهنگ قاتلِ من

سلام و درود بانوی ارجمند

به سایت شعرناب خوش آمدید

قلم زیبانگاری دارید مرحبا

دلنشین و زیباست

برگشت از راهی که دیگر آخرش بود
درود به شما بسیار زیبا قلم زدید

درود مجدد خدمت خانم مطلق. خیلی مثنوی قشنگی بود. من خیلی دوست دارم شاعران خصوصا خانم ها مثنوی‌هایی مثل فروغ فرخزاد و امثالها بگویند که با مثنوی سنتی ما تفاوت‌هایی دارد. وزن این مثنوی «مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع» است که یکنواخت جلو می‌رود و ناگهان آن «فع» آخر یک ضربه نهایی میزند.
چند نکته مهم درباره این مثنوی:
(۱) اگر خوانندگان دقت کنند در مصراع اول و دوم عبارت «بود عشق» باید با ادغام «ع» خوانده شود یعنی به صورت «بودِشق». بسیاری از متاخرین این کار را مجاز می‌دانند زیرا در زبان فارسی تفاوت تلفظی بین «ع» و الف نیست هر چند قدما این را مجاز نمی‌دانسته‌اند (طبق معمول، شاعر عظیم الشأن- و تا حدی کلّه شق(به معنی مثبتش) - مولانا جلال الدین - رحمه الله - در این زمینه استثناست و این کار را بارها انجام داده‌ است از جمله در مصراع مشهور «که جز عشق هر چه بینی، همه جاودان نماند!»).
(۲) مصراع «برگشت در دریا نهنگ قاتل من» یک مقدار مرا گیج کرده است. شاید من دچار کج فهمی شده ام ولی مطابق با محتوای بقیه مصراع ها من انتظار دارم شاعر بگوید: برگشت «از» دریا نهنگ قاتل من.

شعر و تصویرگری قشنگ شاعر واقعا مرا ذوق زده کرد. من حدس میزنم شاعر شاید «به گل نشستن نهنگ ها» که پدیده‌ای رایج و کشنده (برای نهنگ ها) در ساحل دریاهاست را در نظر داشته که البته اشاره مستقیمی به آن نیست.
باز هم ممنون بابت شعر بسیار زیبای شما

درود بر شما بانو الی گرامی

زیبا می سرایید

عالی ست


زنده باشید به مهر

درود برشما بانوی ادیب
زیبا قلم زدید

👏👏👏👏❤❤

درود
زیبا و دلنشین وپرمعنا
سروده اید
رقص قلمتان ابدی
⚘⚘⚘⚘

درود برشما شاعر گرامی

خلق آثار زیبایی بود

موفق باشید انشاالله

باعرض سلام
شعرزیبایی خواندم
همیشه برقرارباشید
درود برشما شاعر گرامی

درود بر الی
بسیار زیبا و به روز است
مرحبا


برگشت به دریا نهنگ قاتل من
شاعر خودش را دریا تصور کرده است و خیلی زیباست
و به ضرورت شاید وزن بر انتخاب شده است
بازی نهنگ آبی در فضای مجازی هم شاید مورد نظر باشد که روی پل ها و بلندی‌ها تلفات زیادی داشته است
فقط
بغضی که دستش بر گلویم بود وا شد
شاید کمی ضعف تالیف داشته باسد


در کل شعر زیبایی است
هزاران درود

با وال آبی بحر را دیوانه تر کرد
پل های سطح شهر را دیوانه تر کرد


نهنگ آبی...

شاید
بغضی که دستش بر گلویم داشت وا شد
بهتر باشد


هر چه باشد نظر شاعر شعر در اولویت است

درودتان
شاعربانوی گرانمایه
چه حضور زییایی که با سرایه ای زیبا مزین شده است
کلک نازنینتان خرامان