سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من همان شب هستم

        شعری از

        سعید غفاری

        از دفتر من همان شب هستم - سایر قالب ها نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۳۴ شماره ثبت ۱۳۰۴۸۴
          بازدید : ۸۷   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        من همان شب هستم، شب تنها شب بي کس شب سرد
        من همان شب هستم، پر غصه پر ترديد پر درد
         
        من همان شب هستم، شب غم ديده ي فانوس به دست
        بي نياز از طلب ماه منم، آن شب خورشيد پرست
         
        در پي من قرص ماه و صد ستاره، صد شهاب
        من پي يک روزن از شب تا طلوع آفتاب
         
        من شبم، تاريکم، پرم از غم، از سکوت لاله ها
        تا سحر شب زنده داران را منم تنها پناه
         
        تو همان خورشيدي، چشم عالم به تو هر دم بنگرد
        شب کجا تاب آورد، يک لحظه بر تو بنگرد
         
        شب شکن، يک لحظه فرصت، بي وفايي ها بس است
        اين شب شب زده هرشب بي پناه وبي کس است
         
        بر شب شبيخون مي زنم، تا برسم به زلف يار
        زلف يارم که سياه است، روزگارم شده تار
         
        انتهاي شب منم، شب معني دلواپسي است
        ابتداي حسرتم، اين شب شبيه بي کسي است
         
        شب شکار واژه هاي تلخ شعر حسرت است
        شب غروب لحظه هاي خوب و روز هجرت است
         
        به تماشاي سحر از راه دور حسرت کنان، اين شب منم
        در گريز از شب، زخود رخت سياهي مي کنم
         
        خدا،يا شب بکن همرنگ خورشيد،يا از شب تا سحر فاصله بردار
        مرا بيگانه کن با رنگ غربت و يا بيگانگي در دل نگه دار
         
        مرا بنگر که از چشم تو مستم، تمام زندگي دل به تو بستم
        مرا اين گونه بشناس و باورم کن،من از جنس همان دلهاي خسته ام
         
        من از شهر و ديار آفتابم، ولي هم خانه شهر شب هستم
        من آن افسانه تلخ وداعم، که چون بيگانگان تنها نشستم
         
        آن شب سرد زمستان، شب يلدا، من همان شب هستم
        نا اميدم نا اميد از ديدن طلوع فردا من همان شب هستم
         
        **********************************************
        سلام و درود خدمت همه اساتید
        خودم میدونم این شعر پر از ایراد هست ولی خیلی برای من عزیزه و خودم همیشه با خوندنش آروم میشم
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۱۳
        درود بزرگوار
        دلنوشته ای زیبا و سرشار از احساس بود
        موفق باشید خندانک
        سعید غفاری
        سعید غفاری
        سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۲۱
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۳۵
        موفق باشید عزیز شعر خوبی است .
        خندانک
        سعید غفاری
        سعید غفاری
        سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۱۴
        سپاس
        ارسال پاسخ
        محمدکریم نقده دوزان خراباتی
        يکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۲۱
        سلام و عرض ادب آقای غفاری گرامی
        واژهٔ (اساتید) معنا و مفهومی ندارد.
        آیا اسا معنای استاد را در بر می گیرد یا (تید) اسا را جمع می بندد؟ مثل این که بگوئیم: جنابتید. وقتی می خواهیم جناب را اصطلاحأ جمع کنیم می گوئیم جنابان، محضر استادان و عالی جنابان.
        با مطالعه خود را از دانش محروم نکنیم.
        من نیز چون شما در سرایش شعر از نوجوانی تا به حال ضعف زیادی داشته ام اما کسب فیض از استادان معظم این محفل ادبی دوست دارم و آرومم می کنه حرف قشنگی نیست.
        اگر آرام هستید با جمله بندی های فوق نیازی به استاد ندارید.
        استاد اکرمی به این صفحه آمده اند لکن سخنی ننگاشته اند چرا که شما با شعر خودتون آرام هستید.
        پس لزومی ندارد دیگران با حرف های دردناک آرام بگیرند.
        هر آهن خنجر تیزی نشد
        هر کس به تنهایی چیزی نشد
        هر حَلوایی نشد استاد کار
        تا که شاگِردِ شِکَر ریزی نشد
        موفق باشید خندانک
        با احترام
        سعید غفاری
        سعید غفاری
        سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۲۱
        سلام و سپاس از اینکه وقت گذاشتید
        در مورد حرفهام منظور بدی نداشتم که کسی شعرم رو نقد نکنه
        اتفاقا من هم خیلی خیلی خوشحال میشم از اینکه استادان گرامی برای بنده حقیر وقت بزارن و ایرادهای کارم رو خاطرنشان کنن، فقط خواستم نکته کوچکی درباره این شعر خارج از بحث فنی گفته باشم.
        اگر جسارت یا بی ادبی بوده معذرت میخوام خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۲۵
        خندانک
        سعید غفاری
        سعید غفاری
        سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۱۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        سلام و عرض ادب و احسنت
        فقط فکر می کنم از این بیت به بعد از وزن خارج شدید
        خدا،يا شب بکن همرنگ خورشيد،يا از شب تا سحر فاصله بردار
        مرا بيگانه کن با رنگ غربت و يا بيگانگي در دل نگه دار
        خندانک خندانک خندانک
        سعید غفاری
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۲۴
        سلام و سپاس
        بله کاملا درسته
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6