يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر فرحناز آقازاده (یکتا)
آخرین اشعار ناب فرحناز آقازاده (یکتا)
|
اهل تبریزم من
توشه ام قد خیالی شعر است
می نویسم گاهی
می سرایم شعری
روزگارم خوش نیست
مادرم کرده سفر تا افلاک
پدرم نیز هم آغوش به خاک
هر کجا می نگرم خاموشیست
می دوم در پی نور
تا بیابم سبدی اندیشه
کوزه یِ روشنی اینجا گم شد
نیست امّید به دل
پشت دیوار بلند حسرت
آرزو را کشتند
وَه چه بیهوده خیالیست اگر
که تصور بکنم
زندگی جاری و زیباست
که نیست
هیچ کس جز غم و اندوه
ندارد در دل
آدمی از چه سبب
غرق در
بهت و پریشانی و اندوه شدست ؟؟؟
کاش می شد بروم
که هوای دل من
دلتنگیست
بروم تا برسم
پشت در آرامش
تا که شاید بشود کوک
سازِ ناکوک دلم
کاش میشد بروم
غصه و اندوه تو را
با خود ازینجا ببرم
کاش میشد بروم
✍️فرحناز آقازاده(یکتا)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
برگرفته ی زیبایی است .
موفق باشید .