سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دیگر نمی‌خواهم تو را

        شعری از

        سعید صدقی

        از دفتر تراوشات مغشوش ذهن متوهم من نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲ ۱۱:۱۱ شماره ثبت ۱۲۵۹۸۵
          بازدید : ۱۲۷   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعید صدقی

        انگشت به حلق خاطراتم کردم
        پس دادمت و تو را ز خود کم کردم
         
        رفتی و گره توی گلو بود، اما
        بهر سفرت توشه فراهم کردم
         
        با جود تو را به دیگران بخشیدم 
        از شرم، عرق به روی حاتم کردم
         
        یک رز به خود هدیه نمودم امروز 
        بیرون ز دلم غصه و ماتم کرم
         
        رفتی و سراسیمگی ام را بردی
        بی نظمی خویش را منظم کردم
         
        از ریزش درد مفرطم خندیدم
        سر بر سر تصمیم خودم خم کردم
         
        از ریشه و از شیره‌ی جان بگذشتم
        این بار اراده را مصمم کردم
         
        سیب از تو گرفتم، به خودم بخشیدم
        این بار حواداری آدم کردم
         
        می رانمت از بهشت آغوش، برو
        من!؟ بدرقه ات سوی جهنم کردم
         
        #سعیدصدقی 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۲۷
        درود بزرگوار
        غمگین و زیباست خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۶
        سپاس استاد
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۱۵
        درود جناب صدقی به نظرم انتهای شعر بهتر آمد .
        موفق باشید . خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۶
        متشکرم از لطفتون
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۰۹
        عجب.. چه محترمانعع روانه جهندم کردید.. خندانک

        زیبا در عین حال دهشتناک.. خندانک خندانک
        درود بر شما خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۶
        خندانک تقصیر خودش بود
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۰۸:۰۸
        سلام جناب صدقی گرامی شاعر ناب سرا شعر ناب
        درود بر شما بسیار عالی سروده اید شما
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۷
        سپاسگزارم استاد
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۰۹:۰۸
        سلام
        شاعروادیب بزرگوار
        قلمتان توانا
        دستمریزا درود .درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۷
        درود و سپاس استاد عزیزم
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۱:۳۹
        درود جناب صدقی
        اولش یکم منزجر کننده شروع شد ولی در کل زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۷
        ببخشید دیگه
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۲۴
        سلامت باشید وجوشان خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۸
        سپاسگزارم استاد جان
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۴۱
        درود بر شما جناب صدقی بزرگوار 🌺💐
        زیبا بود 🌸🌸
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۸
        درود و ممنون استادم
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۱۲
        درود روی وزن و قافیه بیشتر کار کنید خندانک خندانک خندانک
        سعید صدقی
        سعید صدقی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۹
        درود
        منت بگذارید و ایراد وزنی و قافیه رو بفرمایید هم اینکه یاد میگیرم هم سعی میکنم ویرایش کنم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7