یاد تو

یا لطیف ارحم عبدک الضعیف

سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا در دانشگاه ناب نقدی بنویسم.

شعری پیش رو داریم از جناب آقای بابک پولادی که ان شاء الله مختصری مورد واکاوی قرار خواهم داد.


🔴 رسالت شعر در هر فرهنگی دیگرگونه دیدن و دیگرگونه نوشتن است وگرنه کلام عادی که در دهان مردمان می چرخد فاقد المان های شعر بودن است. چیزی که نوشتار را به شعر تبدیل می کند نوع نگرش شاعر به محیط و حوادث پیرامون آن است.
در این میان شاعرهایی ماندگارترند که جنس نگاه آنها متفاوت و تصاویر القایی آنان به مخاطب گیراتر است.


🔴 در شعر و یا بهتر بگویم شعر واره ی جناب پولادی متاسفانه این المان ها ضعیف است و تصویر چنان دستمالی شده که دیگر آن جایگاه دیرین خود را در منظر مخاطب ندارد.
برگ ریزان در پاییز به انحای مختلف در شعر شاعران نمود دارد حال جناب پولادی کوتاه ترین و بی پیچش ترین عبارات را در شعر خود آورده است.
آنچه ماسائوکا شیکی به عنوان شعر هایکو تعریف کرده متفاوت تر از نوشتار این شاعر است هم به لحاظ ساختاری که وزن اشعار هایکو برمبنای توالی و توزیع هجاهای تکیه است هم به لحاظ محتوایی
که تصاویر هایکو از این نوشتار فراتر و دلربا تراست
نمونه ای از هایکوی فارسی شده را ببینید

ملافه ای سفید از برف
روی نعشِ دراز کشیده ی دشت
زمستان به رحمت خدا پیوست

آجیل ها و تقویم
به بهار گواهی می دهند
اما در این میان
تکلیف بخاری
روشن نیست

آقای دکتر
نیم قلب ام اینجاست
نیم دیگرش در اوین است
هر روز تیرباران اش می کنند


چه ماهرانه و استادانه طبیعت را با تفکر سیاسی پیوند زده و هیچ گسستی در آن احساس نمی‌شود.
کلمات قلمبه سلمبه هم ندارد همان کلمات عادی است اما معمار معمار کار درستی است.


🔴 در این شعر گرچه عنصر عاطفه قوی است اما خیال را مورد هجمه قرار داده و به نوعی عاطفه بر خیال پیروز شده اینجاست که کفه ی ترازوی شعر ما از مدار بالانس خود خارج می‌شود مخاطب دنبال کمی خیال هم هست خیالی که ناب باشد خیالی که مخاطب نتواند و نتوانسته به آن فکر کند، خیالی که مخاطب با دیدن و شنیدن آن به وجد
می آید انگشت حسرت میگزد که وا اسفا چرا این خیال به ذهن من خطور نکرده
حال واقعا در نوشتار جناب پولادی این کش و قوس در ذهن مخاطب وجود دارد؟

🔴 یکی دیگر از نقاط ضعف نوشتار جناب پولادی عدم داشتن آهنگ و موسیقی است.
برخی سپید نویسان فکر می‌کنند تا نام شعر را سپید گذاشتند شعر از قید و بند رها می‌شود و هربلایی که دوست داشتند بر سر شعر بیچاره می آورند و یکی از همین بلاها که مبتلا به آن شده ایم حذف موسیقی در این اشعار است که نمونه اش می‌شود نوشتار های نثر گونه ی زیر هم ردیف شده
جناب پولادی می‌توانستند در بازه ی محدودی که در اختیار دارند هم از موسیقی هم از رنگ ها استفاده ی بهتر و بیشتری بکنند که مع الاسف این امر محقق نشده است.


برای جناب پولادی آرزوی موفقیت دارم

یا حسین بن علی

سید هادی محمدی