يکشنبه ۲ دی
نقد ادبی شعری از مریم گمار
از دفتر عاشقانه های مریم نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۰۶ شماره ثبت ۱۲۲۶۸۷
بازدید : ۵۳۵ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب مریم گمار
|
نقد و تحلیل مریم_گمار
بر شعری از مرضیه_رشیدپور(کیمیا)
یاکوبسن میگوید تکامل شعری را می توان در دگرگونی های روش بیان شاعرانه یافت
در این شعر *نماد خورشید* بیشتر از همه خود نمایی میکند همان طور که میدانیم خورشید نمادی دو پهلو می باشد در تاویل اول خورشید روشنایی روز را نشان می دهد ودر تاویل دوم مظهر زندگیست با کلید واژه هایی چون خورشید ،آفتاب ، نور مخاطب را به سمت روشنایی میکشاند که این نمادی از آگاهی درونی شاعر است
شاعر نمیگوید من برمی خیزم میگوید :
دلم برمی خیزد و دل را با تشخیص به
ویژگی های انسانی میرساند
هرچند در بیشتر شعر از نشانه های عینی مانند خورشید و بنفشه استفاده میشود اما در نهایت از آنکارکرد سورئال و فراطبیعی می کشد و تصویرها همگی تصویر ذهنی میباشد.
در سطرهای میانی می گوید ؛
همه تنم بنفشه ای می شود در باد
هرچند از نظر من کلمه (همه ی ) حشو می باشد و باید حذف شود .اما در تاویل اصلی تغییری نمیکند با محور جانشینی زیبا در نشانه ها ،
در لایه های درونی با ارجاع درون متنی
این شکفتن را به باد می سپارد
چیزی از نورِ تو ، در من جا مانده
وگرده ی خیالی از آفتاب
در این قسمت مکالمه ای با مخاطب در جریاناست و این مکالمه شعر او را تاویل پذیر و مخاطب را بدنبال خود می کشاند او می تواند دراین شکفتن کسی را ببیند که درونش را به روشنایی کشانده
و باز می پرسد ؛
چگونه این شعر وحشی را
از ریشه در آورم؟
او در تمام شعر در زاویه دید راوی، با مخاطب به مکالمه مشغول است واین دیالوگ ، مخاطب را کنجکاو میکند. در واقع با این چند صدایی شعر را لایه مند و معنا گریز می کند و در آخر توانسته با زیبا ترین حالت ممکن شعر را به پایان برساند
او با خلق فضایی که ارجاع درون و برون متنی را بنمایش می گذارد و با ترکیباتی چون ؛ شعر وحشی، گرده ی خیال،روزنه ی بی خورشید، تخیل شاعرانه را را به خوبی پرواز داده و مرز خیال و واقعیت را شکسته تا با کشفی جدید ،شعری مدرن را بنمایش بگذارد که انسجام و روایت دارد.
شاعر هنجارها ی معیار (پارول )را شکسته و برجسته سازی ( لانگ) را در شعر را به رخ می کشد واین یعنی شاعر به تفکر شاعرانه نائل شده
از نظر من این چگونگی گفتن و نوشتار در زبان شاعر است که آثار ادبی را ماندگار میکند
به قول حسین پاینده که میگوید ؛ شکل (فرم) شعر نشانی از پیچیدگی اندیشه شاعر است و چون شکل و محتوا بهم وابسته اند ، نهایتا محتوای شعر را از دل شکل بیرون می کشد
شعر از مرضیه_رشیدپور(کیمیا)
دلم بر می خیزد
از روزنه ای بی خورشید
و همه تنم
بنفشه ای می شود
در باد
چیزی از نورِ تو ، در من جا مانده
وگرده ی خیالی از آفتاب
چگونه این شعر وحشی را
از ریشه در آورم؟
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.