سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 16 خرداد 1404
    10 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد قربان
    Friday 6 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

      جمعه ۱۶ خرداد

      زن زشت

      شعری از

      حمیدرضا قبادی راد(غوغا)

      از دفتر شعرناب نوع شعر متن ادبی

      ارسال شده در تاریخ ۵ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۱۷۲
        بازدید : ۷۰   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حمیدرضا قبادی راد(غوغا)
      آخرین اشعار ناب حمیدرضا قبادی راد(غوغا)

      صدای ارسالی شاعر:
      کودک شیطان و بازیگوش عشق چشم خود را بست و تیر از زه کشید لامروّت چشم خود را وا نکرد حاضرین، در باغ را اصلا ندید تیر، مشتاقانه در قلبم نشست قلب من پر شد، پر از عشق و نیاز از بد اقبالی، فقط من بودم و یک زن زشت و پر از اطوار و ناز چشم من دیگر بجز او را ندید قلب من لرزید و عشق آغاز شد طفل شیطان کرد کار خویش را درب های تیره بختی، باز شد مهر ورزیدم ولی افسوس و آه دل اسیر دلبری دیوانه بود پر ز مکر و حیله بود و بی سواد بی هنر، در شیطنت فرزانه بود عقل گریان بود از احوال من کل جانم بنده ی او گشته بود چشم و گوش و دست و پایم، یک به یک محو آن دلدار بدخو گشته بود سال ها بگذشت، اما همچنان تیر عشقش در دل من مانده بود دل پر از خون میشد از دستش وَ عقل همچنان در کار من وامانده بود عاقبت یک روز با چشمان خیس رو به سوی آسمان، نالان شدم از خدا خواهان پایان دادنِ این عذاب سخت و بی درمان شدم گفتم ای باریتعالی، عشق او کار چشم و دست عقل من نبود تیر « آمور» تو بر قلبم نشست انتخابش بهتر از دشمن نبود! تا خدای مهربان این را شنید زود طفل عشق را احضار کرد تیر را از قلب من بیرون کشید مهر او، زخم مرا تیمار کرد ای که شعر تلخ من را خوانده ای اندکی در کار خود هوشیار شو گر که در رویای عشقی باطلی زود از کابوس خود بیدار شو عشق خوب است و چنین است و چنان یار خوب از عشق اما برتر است عشق همچون بال پرواز است اگر همدلی با یار، بال دیگر است.
       
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

      آروین محمدی

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5