سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 آذر 1403
    5 جمادى الثانية 1446
      Thursday 5 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۵ آذر

        😔ایدز آزادی😔

        شعری از

        افسانه پنام (مولد)

        از دفتر بانوی پاییزی نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۴:۱۵ شماره ثبت ۱۱۹۶۵۲
          بازدید : ۲۱۰۰   |    نظرات : ۲۶۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه پنام (مولد)

        بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیمِ
        قلم اعتراضم را با درد می تراشم
        تا نوک تیزش نیزه شود 
        برای قلب کبود شده ی دفترم
        میخواهم دلشوره ی واژه هایم را
        در اعماقِ دلِ شعر جای دهم
        تا گوش بسپاری به نغمه های نیلی بغضم
        ته خیابان غربی شهرم
        درخت سروِ آزاده ای را دیدم
        که نگاهش پراز ابهام بود
        دیده ام را بر روی برگ های
        پژمرده اش چرخاندم
        چه میخواهد بگوید؟!
        اصلا چه دارد که بگوید؟!
        مفهوم هِژِمونی را از سر
        آزادی و شادمانی اش می دیدم..
        در دلم غبطه ای آغشته به غم خوردم که
        چرا اوبی بند و بار و من در قیدِ بند باشم
        چرا او باید آزاد باشد 
        ولی من در بطن زندان تاریک و سیاه باشم
        چارقد غم از،سر دلم افتاد 
        تا ندای آسمانی را شنیدم
        که در دل و ذهنم تداعی می کرد
        دلشوره امواج لرزان را...
        باد هم این سو و آن سو می کرد
        برگ های سبز و درخشان سرو را
        و اما وجود مرا گرم غصه کرده بود و
        گفت:گناه همه گناه هیچ کس نیست
        و خلاف همه اصلا خلاف نیست..
        زمان می گذشت و نغمه هایش انگار
        نعره ی شیطان بود وطنین صدایش را با
        فستیوال موسیقی ووداستاک همراه می کرد
        ترس سراپای وجودم را گرفت 
        چه میخواد این باد،چرا 
        چنین میکند با سرو و باغ
        در دلم غصه خوردم که چراباد
        چنین بی پرواسخن می گوید
        چرا آزادو رها سرو را نوازش میکند
        ای داد
        نکند سرور،فریب باد را بخورد
        همان دم به سمت سرو خیز،برداشتم
        تا رهایش کنم از رهایی بی قیدوبندِ دروغین و وسوسه انگیز باد
        اما انگار چیزی جلویم را گرفت
        وگفت حتی دنیای کاتولیکی آنها هم دیگر پایان یافته است
        تو به دنبال چه هستی؟!
        برو
        یا مثل سرو آزاد و رها باش
        یا همینطور در قید و بند ...
        نفس هایم به شماره افتادند
        نه می توانستم حرف بزنم و
        نه می توانستم ساکت بمانم و سکوت  کنم..
        بار دیگر صدایش آمد و گفت:
            8      6    9   1
        اُسکار بهترین غم جهان...
        ودیدم!
        به دنبالش غم ششصد میلیونی دلاری ای آمد
        که واژه ها را عریانِ عریان کرد
        تا روبه روی شعر برقصند

        از وحشت اعتراضم بغض آسمان 
        ترکید و باران غم فوران شد
        صدای موسیقی "آنیتا برایانت" آمدکه می گفت:
        بردگی واژه؟!
        واژه وسیله و ابزاری برای شعر؟!
        نه واژه کامل کامل است
        واژه ناقص نیستند
        و دهان شعر را بست و بست...
        ولی باز هم با همان دهان بسته زنجیر به پای واژه ها بستند
        تا همه ی شعرها عاطفه ی کاذب مجانی را بچشند!
        ولی با این کارشان هم واژه ها را سلاخی کردند 
        و بعد هم خودشان را....

        چگونه می توانستم بگویم
        هر واژه ای برای شعر نه
        و هر شعری هم با هر واژه ای نه
        اما شعر واژه هایم را آبستنِ
        هزار غمِ بی پایان کرده بود
        تا هیجان آنی  را احساس کند...
        و واژه ها هم برای آزادی و شادی ،
        سقط جنین غم کردند...
        چه دردناک بود دیدن چنین صحنه ای
        برای شاعرِدل آزرده و افسرده ای چون من!!!
        گفتم
        آزادی ازچه؟!آزادی برای،چه؟!
        مگر نه اینکه آزادی،رهایی از چیزی
        برای بدست آوردن چیز دیگری است؟!
         آیا چنین آزادی که آنان گمان میکنند نه عین اسارت است؟!
        با دیدن چنین صحنه های دلخراشی
        افسوس ها خوردم و زانوهایم را بغل کردم..
        و برای،التیام بخشیدن
        به زخم هایم فقط گریه کردم
        و این  اشک ها بودند که 
        گونه های فسرده ام را بوسیدند  نه هیچ دست مهربانی...
        در همان حال ناگهان دیدم
        باد با باد درآمیخت اینبار
        دیگر،من که نه بلکه، آسمان خود را درآویخت
        و آیه ها یک به یک روی دیواره ی قلبم معناشدند
        لوط،و مردمان مست و لات و لوت شهرش دلم را لزاند

        چه میخواهی بگویی شاعر دل آزرده ی شعر آزادی
        بیا تفسیر کن برایم
        درختِ پلاسیده ی کنیزک ذهن کینزی را..
        و به دنبالش ادعا و شعارهمدلی دروغین آمستردام را...
         
        و در آخر پلی بوی را...

        پلی بوی،همان انحراف آغاز شده ی بی پایان
        و رکود آزادی و توروم بی بند و باری است.
        آنجایی که یکی از قربانیانش بنام" میشل مارن"  می گوید:
        بیا که هر غم متجاوز گری
        گلویِ حلقم را آبستن بغض های بیشماری
        کرده و من هم هر بار،
        بغض هایم را می شکنم حتی با شنیدن صدای گریه هایش..
        صدای خوفناکی آمد و نفسم
        دوباره به شماره افتاده بود
           8 1  9  1
        سندروم سرطان مُسری باد با باد
        سرطان گَی همان ایدز خود ساخته ی آزادی بخشِ غرب...
        ای وای درآمیختن بادبا باد چه کرد
         
        سیفلیس سخیف 
        گنوره ی گناه
        ایدز آزادی و مرداب
        و
        کلامیدیا ی کثیف و کلان

        و آنجایی که فروید گفت:
        جذابیت سرکوب زندگی داشت
        خود زندگی را نابود میکرد...
         
        بیا ببینمت با این حال هنوز،هم حسرت نگاهِ باد را داری؟!
        هنوز هم می خواهی سرو باشی؟
        باز هم رهاشدن از،قید و بند را دوست داری؟!
        مۍ ترســــــم من
        می ترسم هــــزاران بار از،یخچـــالِ واژه خوار شعر دامِر
        و واژه ی سوخته و بی دست وسر "دیده گودرزی"
        و واژه ی بی پای سطر آخر هلن
        و خــــودکاری که تن دارد ولی جوهر نه
        چه بد فقط،لفظ واژه شدیم ؛چه بد...
        و ای داد!
        از عشقی که دیگر در دیدگاهشان حقیقی نیست...
        آیا هنوز هم مقهور فرهنگ خشکیده ی ذهن آنها هستی
        وخودت را اسیر می پنداری؟!
        دلبندم 
        آنقدر زخم دلم عمیق است که اگرتا سالها بنویسم 
        باز هم التیام نمی یابد...
        خــــــداوندا نگاهی کن به دل کبود شده از دردم...😔
        (مهردخت) 
        تاریخ: 6/2/1402
        ساعت:  4:11
        *********
        با عنایت بر اینکه این دلنوشته با دردو رنج زیادی نوشته شد،ویرایش دوباره روی این شعر صورت گرفته تا بتوانم گفته هایم را بهتر به شما عزیزانم برسانم...
        هلن:شخصیتی است که در میدان تایمز اسکوئر به قتل می رسد ولی بدون پاهایش و بعدها پاهایش یکمی آنطرف تر از جسدش پیدا میشود...
        دیده گودرزی:دختر ۲۲ ساله ای که در هتل همراه دختر دیگری دست و سر بریده و سوخته پیدا شدند در همان میدان تایمز اسکوئر...
        رد لایت آمستردام:میدان بی بند و باری است که در پایخت هلند قرار دارد و دنبال اتفاقات اخیر در همین خیابان که بوی تعفن می دهد فریاد زن،زندگی ،آزادی را به نشانه ی حمایت از زنان ایرانی سر میدهند،جایی که زنان خودشان در بند شیطان هستند و... 
         
        مابقی نماد ها و تعابیر  را به دوستان ناب و ادیبم می سپارم🌺
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۷۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        زینب حسنی

        ،

        افسانه پنام تخلص مولد

        ،

        مسیح علیپور

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        موسی شریفی

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        نیلوفر تیر

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        فاطمه منشدی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        محمد پناهی

        ،

        مسعود مدهوش

        ،

        علی شاهی تخلص(محزون)

        ،

        مهرداد عزیزیان

        ،

        زهرااکبری آذر

        ،

        نیما ابراهیمی

        ،

        زهره دهقانی ( شادی)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        رحیم فخوری

        ،

        محمدرضا کریم پورآذر

        ،

        هجران

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        مینا مرادی(ققنوس)

        ،

        ابراهیم کریمی (ایبو)

        ،

        عباس ترکاشوند

        ،

        راضیه خضری

        ،

        سعید صادقی (بینا)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        احسان فلاح رمضانی

        ،

        سیدیحیی حسینی

        ،

        فاطمه معادی(بانو)

        ،

        محمد رضا علیپور باغدشت (رایین)

        ،

        غلامرضا شیبانی

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        آوای خشک

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        فرداد احدی مقدم

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        رقیه یاوری زاده(ازل)

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        محمد فاضلی نژاد

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        محمد علی رضاپور

        ،

        مجیدنیکی سبکبار

        ،

        پارسا افسری

        ،

        محمدهادی زارع(سلام)

        ،

        محمد محمدنژاد(آشوب)

        ،

        فاطمه انصاری مراسخونی

        ،

        عبداله صدیق نیا

        ،

        شاهین شاهنده سوها

        ،

        فاطمه فغانی دروپی

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۵۳
        درود بااانو پنام عزیز.. خندانک
        می‌دونم موقع نوشتن در حالت خلسه به سر می‌بردی.. قلبت بهت می‌گفت بنویس و می‌نوشتی.. خندانک
        که به قول استادان این مدل نوشتن و شعر گفتن جوششی میشه ولی در یکی از کامنت‌ها استاد مهدی محمدی در پاسخ به خود شما نوشته بودند.. بعد از اینکه می‌نویسیم.. نوشته‌مو بذاریم کنار و تا یه مدت باهاش کاری نداشته باشیم تا احساساتمون نسبت به اون نوشته فروکش کنه و تعصبی به شعر نگاه نکنیم و وارد مرحله کوششی بشیم.. یعنی ویرایش منطقی.. خندانک خندانک
        یه چیز دیگه هم بگم تامام.. خندانک
        البته حرفایی که می‌زنم به خودمم هست و یه جورایی مرور کردن سخنان گهربار استادان بزرگواره.. خندانک خندانک
        یه سری استاد سیدهادی محمدی (دو تا استاد محمدی هست مجبورم به اسم کامل بگم خندانک ) ایندفعه به خودم گفت.. هی دخترررر دست از زیاده گویی بردار..🙈
        ما هم گفتیم چشم و بعد از اون تا اونجایی که تونستم موجز نوشتم.. هر چند گاهی بلندی‌های شعر بسیار لذتب‌بخشه.. مثل اشعار استاد حسنلو و.. اما بلند سرودن هم بلد بودن می‌خواهد که به شخصه من بلد نیستم و به حشو کشیده می‌شد خندانک
        زیبا بود و سرشار از احساس.. خندانک
        موفق باشی خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۲۵
        درود عزیزم قسمت بود نام استاد مهدی محمدی را در این کامنت ببینم زیرادائم هستند و امیدوارم باز گردند
        استاد جان ما همگی دوستتان داریم
        باز گردید که دوری نیست ،همه ما مسافرهستیم تا قرب الهی
        ودر مسیر سلوک خویش که فقط قلبهایمان به عشق مشترک است در پناه عشق باشید همیشه خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۹
        درود بانو جانم شاهزاده خانوم گلم خندانک
        خیلی خوش آمدید عزیزم خندانک خندانک
        چه بگویم که در حالت خلسه که قرار میگیرم فقط مینویسم و مینویسم و ولی کلا زیاد نوشتن رو دوست دارم خندانک
        دست خودم نیست..
        ان شاءالله کوتاه تر خواهیم نوشت اگر عمری بود ولی دلنوشته های من شیوه داستان و روایی دارند مثل شعرهای اخوان ثلاث که خیلی هم جذاب و بلند و گاه غمگین هستند..
        خیلی خوشحالن که سخنان اساتید بزرگوارم را اوردید تا چراغ راهم باشد
        ممنونم از لطفت عزیزم خندانک خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۴۰
        خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۴۱
        درود بانوی عشق خندانک
        ان شاءالله که استاد برگردند خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۴۴
        درود بااانوی عشق خندانک
        ان‌شاءالله که هر جا هستند سلامت باشند و به محفل ناب بازگردند.. خندانک

        موفق باشی بااانو پنام عزیز خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۳
        ممنونم بانو جان خندانک خندانک
        عباس ترکاشوند
        عباس ترکاشوند
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۵۲
        سلام خندانک
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۳۹
        درود شاهزاده بانو خندانک
        بله دقیقا شعرهای چند صفحه ای داشتم
        که وقتی برای چاپ کتابم ویرایش کردم خیلی
        از قسمت ها بود و نبودشان لطمه ای به شعر نمیزد
        و شروع به حذف کردم و شعر چند صفحه ای به یک صفحه میرسید خندانک
        خندانک
        ولی شعر بلند نوشتن را خیلی دوست دارم
        خندانک خندانک
        ممنون از قلم خوبتان بانو جان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۲۴
        خندانک
        درود کوچک بانوی شاعرم خندانک
        دلنوشته ی بسیارزیباو پرمعنایی بود
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۲
        سلام و درود استاد بانوی عزیزم
        خیلی خوش آمدید خندانک خندانک خندانک
        خدا خیرم بدهد چقد این مدت از نوشتن نقد راحتتان کردم خندانک
        مگه نه بانو خندانک
        مزاح کردم بانو جانم دست پر مهرتان را برای نوشتن تک تک نقدهای که با عشق می نویسید می بوسم چرا از علمتان همواره بهرمند می شوم و شعر من و آن ندارد؛هرچند که نقد شدن شعر خودم طعم دیگر دارد و یادگرفتن رادهم آسان تر میکند ولی باز هم شکر گزار هستیم..
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۲
        ممنونم از گل های خوش عطر تقدیمی شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۳
        ای جونم عزیزم اره خب راحت شدم خدایی خندانک خندانک
        البته باز یهودیدی فرصت کردم باشمشیر بابابزرگم اومدم سروقتت خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۹
        بانو جان شما فقط بیاید تفنگ هم خواستید بیارید ما قوی تر از اینا حرفایی خندانک
        ان شاءالله با نقد بیاید آمین خندانک
        بانو باور کنید اگر تمام این ۸۱ کامنت با تاکید میگویم تمامشان نقد بودند و در هر نقدی یک کلام هم یاد میگرفتم هرچیزی نمی توانستم جلوی آن خوشحالیم را بگیرد...
        روزی یک کلنه هم یاد بگیرم از دیروز خودم جلوترم...
        پس منتظر نقد برنده ی شما هستم خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۴۶
        قربونت برم عزیزم یه کم درگیرم الان اگه فرصت شد چشم خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۶
        درود بانو
        بسیار زیبا و طولانی بود
        موثر و پر معنی خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۰
        سلام و درود جناب استکی بزرگوار خندانک
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        ممنونم از حسن نظرتان خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۳۶
        درود بر شما بانو پنام

        شعری زیبا و قوی بود اما و اما و اما

        اگر حشو ها که گاهی در بیابان اطناب قدم برمی‌دارد
        حذف شود می‌شود شعری قوی

        شما استعداد خوبی دارید در سپید نویسی اما اجرای آن را
        بلد نیستید، سمباده کاری نیاز دارد شعرتون
        من در کلاس های درس به دانشجوهایم همیشه عنوان میکنم
        همانگونه که پس از ریختن بتن با دستگاه ویبره هوای داخل بتن گرفته میشود
        ویبره ی شعر هم پس از نوشتن همین سمباده کاری هاست
        ویرایش است.

        شاید عده ای از سروران به غلط ویرایش شعر را در حیطه ی شعر کوششی قرار می‌دهند
        اما اینگونه نیست. سمباده کاری شعر را برای اصلاح، کوشش نمی‌گویند
        بلکه پرداخت جوشش نام دارد

        شعر کوششی، شعری است که بدون احساس با قطار کردن
        وزن و قوافی از پیش تعیین شده شعر را ببافیم
        کاری که برخی از شعرا انجام می‌دهند و بنده کاملا مخالف
        این سیاق هستم چرا که احساس از شعر گرفته می‌شود
        وشعر محصول ماشین علم عروض شاعر می‌شود
        اما این بدین معنا نیست که ما هرچه در تخیل داریم را روی
        کاغذ آوریم و بی حساب و کتاب منتشر کنیم

        ان شاء الله موفق باشید خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۵۴
        سلام و درود استاد بزرگوارم جناب محمدی عزیز
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        بنده تا حالا هیچ استادی نداشتم و هرچه هم الان یکم یاد گرفتم از اساتید سایت هست و خواندن اشعارشان هست مخصوصا نقد ها و اشعار خود شما خندانک

        آقا مشکل من همین حشوهاست اصلا نمیدونم کجا حشو دارد یا کجا ندارد
        تنها حشوهای که میدانم "این باد"
        و جایزه ی اسکار خندانک
        و "بر روی" و
        "لات و لوت"
        که گفتید در نوشته های محاوه ای مجاز هستند..

        استاد میشه لطفا یک بند را توضیح بدهید که درستش چطور میشه یکم یاد بگیرم..
        ممنونم میشم خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۴۳
        خندانک


        پرداخت جوشش 👌👌👌
        چه تعبیر قشنگی خندانک خندانک خندانک
        من هم یک چیزجدید آموختم ودزدیدم ازتون استاد
        آخرش ما شاگرد تنبلا رودستتون بلند میشیم و دستتونو ازپشت می بندیم ها خندانک
        ممنون که اینقد خوب وباحوصله آموزش میدید جناب دکتر محمدی
        خدا حفظتون کنه خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        موسی شریفی
        موسی شریفی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۱۳
        استاد عزیز دست آخر جوشش بی حسابگرانه
        به از کوشش فعالانه
        زیرا هدف ابراز مستقیم احساسات است
        نه دست کاری و محدود ساختن آن به قالب ها و مفروضه ها

        حرف تون بجا و منطقی بود سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۸
        درود بر شما بانو پنام

        اولا گلایه کنم از اینکه بنده ده جلسه حشو تدریس کردم
        برای سایت الان میفرمایید حشو ها را نمی‌دانید

        سه سطر ابتدایی را ملاحظه بفرمایید


        قلم اعتراضم را با درد می تراشم
        تا نوک تیزش نیزه شود
        برای قلب کبود شده ی دفترم


        ✔️ در سطر اول میم اعتراض حشو است چرا که قلمی که در دست
        شماست و دارید می تراشید برای اعتراض حتما و قطعا این اعتراض
        مال شماست و لاغیر

        ✔️ نوک تیزش کلا حشو است چرا که نیزه هم نوک دارد
        هم نوکش تیز است

        ✔️( شده ی) حذف است عبارت قلب کبود همان قلب
        کبود شده است پس


        اینگونه سه سطر را بنویسی حشو ها برطرف میشود


        قلم اعتراض را با درد می تراشم

        تا نیزه ای شود

        برای قلب کبود دفترم

        خندانک

        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۹
        درود بر شما بانو عجم

        خندانک
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۹
        درود بر شما جناب شریفی خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۳
        استاد چقدر خوب توضیح دادین واقعا حیرت زده
        چقد حسی خوبی بهش دارم انگار خیلی شسته روفته شده
        با این حساب سراسر دلنوشتم حشوه خندانک خندانک
        استاد الان مفهوم پرداخت جوشش رو فهمیدم...
        چون داشتم به این فکر میکردم اگه حین نوشته به این فکر که این حشوه اون فلان این بهمانِ کلا حسمون میمره و نمیتونیم شعر رو کامل کنیم...
        با اینکاری که شما انجام دادید یعنی سمباده کاری بعد از جوشش شعر دقیقا با پوشت و گوشتم مفهوم این پرادخت جوشش رو فهمیدم...
        باز همم کمال قدر دانی رو دارم از استاد بزرگوارم
        که واقعا بنده شرمنده ی زحمات بی دریغ ایشانم
        در پناه پروردگارم باشید خندانک
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۰۲
        درود ها استاد محمدی بزرگوار
        نقد شعر واقعا عالی هست
        نقاط قوت و ضعف
        را از استادان آموختن شیرین است خندانک
        ممنون بخاطر حضور ارزشمندتان
        و نقدهای پر بارتان
        می آموزیم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۲۳
        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۷
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۳
        سلام و عرض ادب
        شعر صحنه‌ی نمایشِ اندیشه، تخیل، و از همه مهمتر واژگان است؛ که در نهایت به زبان گره میخورند. در شعر بیش از هر مقوله‌ دیگر با قدرت نقش‌آفرین و خلاقانه‌ی کلمات آشنا میشویم. در واقع کسی که کلمه دارد، ایده هم دارد. به قول هایدگر‌: «انسان در خانه‌ی زبان زندگی می‌کند» پس چرا خانه بزرگتر و باشکوه‌تری نداشته باشیم؟! اما ذکر این نکته واجب است که کلمه باید در خدمت شعر باشد، نه شعر در خدمت کلمه! یعنی شعر را وارد سرزمین رنگارنگ کلمات نکنید بلکه کلمات را وارد فضای شعر کنید. اجازه دهید شعر شما خودنمایی کند، نه کلمات شما. به تعریف دیگر: بجای ترکیب کلمات پرطمطراق یا بعضاً منسوخ، از ترکیب کلمات امروزی و تعابیر شاعرانه و عبارات نمادین بهره ببرید. همیشه در تخیل و اندیشه ولخرجی کنید اما در بکارگیری کلمات خساست بخرج بدهید و حدالامکان از واژه‌هایی استفاده کنید که در کنارهم ضرورت دارند و بار معنایی‌شان بالاست. اینچنین، هم از اطناب جلوگیری میکنید و هم میتوانید درست و بجا از ترکیبات وصفی - اضافی استفاده کنید.
        یادتان باشد: نباید تمام حرف‌ها یا تمام ایده‌هایتان را در یک ظرف (یک شعر) بریزید! حیف است؛ ایده‌های شعریِ این دلنوشته، کفاف دو یا سه شعر دیگر را میداد. پس همیشه سعی کنید برای یک ایده، حداقل دو اجرا را در نظر بگیرید و در نهایت هرکدام که بکر و تازه‌تر بود یا ذهنتان بیشتر درگیرش شده را برای نوشتن انتخاب کنید؛ فراموش نکنید که اولویت با مسائل روز جامعه و رخدادهای مهم جهان است. پیشنهاد میکنم پس از جوشش، به سمت ویرایش بروید و همزمان به چند متد اجرایی بیاندیشید.

        مثال تشریحی برای ایدز آزادی، که ایده‌ی خوبی‌ست اما در اجرا خیلی کامل نیست... بنابراین میتوان به چند صورت ترکیب‌سازی و اجرا کرد:
        ویروس اندیشه‌ها: به عفونت می‌کشاند آزادی را...
        عفونت ذهن‌های بیمار: ویروس آزادی را تکثیر میکند...
        یا ویروس استبداد - مرگ آزادی را تکثیر میکند...
        و در مورد ایده‌های دیگر نیز میتوان به همین شکل اجرا کرد.
        اینگونه در وهله اول مخاطب به چالش ذهنی گره میخورد و سپس به تاویل و برداشت شخصی میرسد؛ که منظور شاعر کدام اندیشه و کدام ویروس یا چه نوع بیماری و چه کسانی است؟!
        حتی گاه میتوانید از گزاره‌های آشنا، «آشنایی‌زدایی» کنید تا هم دایره آرایه‌های ادبی شعرتان بزرگتر شود و هم معنای شعرتان عمیق‌تر. با این شگرد، معنا به تعویق می‌افتد و لذت کشف - التذاذ ادبی دو چندان میشود.
        البته گاه (غالبا در اشعار مدرن و پست‌مدرن) اجرای ایده‌ها نیاز به ایجاز دارند و نوعی مهندسی معکوس را می‌طلبند، که در آن صورت اختیار شاعری این امکان را فراهم میسازد تا به برخی اصطلاحات - گزاره‌‌ها مستقیم اشاره کنید... بشرطی که (با رعایت منطق متن) ترکیبش را بسازید یا از تکنیک «ارجاعات متنی» - فرامتن - بینامتنیت استفاده کنید زیرا شرح معنا یا توصیف دارای اطناب، در فضای استعاری به اختصار میرسد.
        کاری که تاحدودی در برخی سطرها بدرستی انجام دادید اما در مجموع آنچنان که باید درنیامده است... مثلا آن قسمت “فروید“ اگر از فیلتر ذهنیت شاعرانه عبور میکرد، به مراتب شعریت یا ادبیت بهتری داشت! [نکته: این کار باید در متن شعر حل یا حداقل با صراحت کمتری به عنوان تضمین وارد اثر شود تا شکل پی‌نوشت - متن طویل یا مقاله ادبی به‌خود نگیرد زیرا وظیفه شعر توضیح واضحات دادن نیست.] در واقع ایده‌ها خوب اند (و جای تشویق دارد) منتها در اجرا چندان موفق عمل نکردید چرا که در برخی سطرها بجای ساخت و توصیف و نشان دادن، توضیح مستقیم دادید... که اصطلاحا به این کار «گزارش‌نویسی» میگویند. البته ناگفته نماند در دلنوشته یا نثر یا متن ادبی تاحدودی بلامانع و قابل چشم‌پوشی است اما بطور کلی در شعر باید رعایت شود.
        درباره‌ حشو، ایجاز و اطناب، و تقطیع دوستان کم‌وبیش گفتنی‌ها را گفتند پس دوباره‌گویی نمیکنم زیرا خودتان میتوانید آرام آرام مطالعه کنید و به مرور زمان در آثارتان به‌کار ببندید.

        و اما کلام آخر:
        احساس و اندیشه و دغدغه‌مندی لازمه‌ی شعر و شاعری است و شما این سه فاکتور را بخوبی دارید اما مراقب دید شخصی و ”تفکر مستقل“ خود باشید تا ناخوداگاه تحت تاثیر مکتبی خاص، تک‌بُعدی یا بسته نشوید و به سمت احساس‌زدگی یا اندیشه‌زدگی نروید.
        کارل یونگ معتقد است: «نیمی از زندگی انسان در ناخودآگاه میگذرد... او ناخودآگاه را به دو گونه‌ی فردی و جمعی طبقه‌بندی میکند. هنرمندان یا شاعران برای آفرینش اثر هنری - ادبی از صور خیالی و ذهنی بهره میگیرند که ریشه در ناخودآگاهی جمعی دارند. اما این تصاویر ذهنی و خیالی و عینی در جریان آفرینش هنری باید به لایه‌های خودآگاه ذهن برسند تا اثر هنری موفقی خلق شود.»
        در باب جان‌مایه و محتوای اثرتان نیز خیلی خلاصه احساسم را با یک سروده بیان میکنم:
        مایملکِ من غمِ من است/ که مایملکِ همه‌ی ما غممان است/ از روزی به روزی دیگر/ از شکلی به شکل دیگر/ (رضا براهنی)
        پتانسیل قلمتان بالاست و آینده‌ی روشنی در شعر و شاعری دارید فقط از مطالعه و تمرین غافل نشوید.
        با آرزوی موفقیت برای خواهر خوش‌صدا و گرانقدر بانو پنام و سایر دوستان خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۳۵
        سلام عزیز دل
        امیر حسین جان

        شاید بخاطر کوچکتر بودنت یا خصلت گندی که دارم دیر این حضور پای نقد های استادانه ات را به جا آوردم ولی همیشه پیگیر روند رشد زیبای تو و رشد تساعدی تو در نقد نویسی و شعر بوده ام و حض کرده ام. صادقانه به روی خودم نیاورده ام ولی امروز میگویم که امیر جان خیلی خوبه که هستی و جمعی از حضورت استفاده میکنند خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۴۷
        سلام به‌روی ماهت سعید جان عزیز خندانک
        خواهش میکنم، محبت داری ممنونم از انرژی مثبتت و نظر ارزشمندت🙏
        نگو تورو خدا گند چرا...! تو از خوبهایی بی‌تعارف
        میفهمم و میشناسمت؛ کارت درسته دوست قدیمی و اهل معرفتم
        سبز و سلامت باشی🌿


        راضیه خضری
        راضیه خضری
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۵۱
        درود استاد علامیان
        دید شخصی و ”تفکر مستقل“ خود باشید تا ناخوداگاه تحت تاثیر مکتبی خاص، تک‌بُعدی یا بسته نشوید و به سمت احساس‌زدگی یا اندیشه‌زدگی نروید. خندانک خندانک
        بسیار عالی بود نقد سازندتان خندانک
        خوشحالم که از دانش و آگاهی استادان شعر و ادب
        می آموزم خندانک
        درودهااا استاد
        شاد و موفق باشید همواره خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۱۲
        درودها استادجان جناب علامیان عزیز
        بسی عالی و ارجمند ، آموختیم از محضرتان
        ممنون که وقت و انرژی گذاشتید و نوشتید
        تقدیم با احترام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۴۵
        درود و سپاس بانو خضری ارجمند🙏
        خواهش میکنم بانوی بزرگوار
        ممنونم از همراهی و ابراز محبتتان
        موفق باشید خندانک

        و جناب فخوری عزیز خندانک آقا رحیم هنرمند سپاس از توجه و ابراز لطفتان🙏
        خواهش میکنم بزرگوار ، عالی نگاه شما دوستان است
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۴۹
        درود امیر جان
        دقیقا همینه خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۰
        سلام و درود جناب علامیان بزرگوار
        وای نقدمو😍😍
        چند بار با دقت خوندمش؛پر از نکاتی هستش که خیلی بدرد شاعر نوپای چون من میخوره!
        در رابطه با ایدز آزادی فقط یه مطلبی رو عرض کنم
        چونگه در سال ۱۹۸۱ بیماری ایدز رو با این آزاد و ولنگاری به وجود آوردند توی ذهنم این ترکیب ساخته شد *ایدز آزادی*
        ایدزی که بخاطر آزادی است...
        استاد محمدی بزرگوار که در رابطه با اطناب و حشو گفته بودند،تمام حشو ها را خواندم و الان به حشو ها ی این دلنوشته کم و بیش آگاهم و اگه برطرفشون کنم و هم یکم از اطناب به کاهم و به سمت ایجاز بره خیلی بهتره میشه...

        این نقد شما خیلی برای من خیلی با ارزش است چرا که این شعر دیگر از شاعرش مستقل شده است و حتی خود من هم میتونه کلی نقد راجبش ارائه بدم خندانک
        شعر زمانی که از شاعرش مستقل میشود در اختیار خوانندگان قرار میگیرد و شعرباید بتواند از ماهیت خودش دفاع کند نه شاعرش ؛باید اینقدر خوب و قوی باشد که باهرخواندنی از خودش دفاع کند(از این بچه مامانیا نباشه که هی مامانش ازش دفاع کنه بچه من فلان بچه ی من بهمان و اذیتش نکنید خندانک خندانک )
        اینکه با تمام گفته های شما موافقم و شعرم به ویرایش نیاز دارد و ان شاءالله هروقت از مشغله ها فارغ شدم یه ویرایش جانان روش میزنم...
        و الان چیزی که برای من مهمه تلاش کردن بیشتر برای بهتر شدن قلمم تا مخاطب ها را بهتر با اندیشه ها و احساسم همراهی کنم و گاهی نوشته هایم بشود مرهم زخمی و این خیلی برام باارزشه...
        و مردم عزیزم برای من اولویت دارند...
        گاهی میبینی با یه شعر دلتنگیمون رفع میشه با یه شعر حال دلمون خوب میشه..
        باید شاعر مردمی خوبی باشیم خندانک
        باز هم ممنونم از نقدتون که سراسر برام با ارزشه و تمام تلاشم رو میکنم به امید خدا خندانک
        در پناه خداوند خوبی ها باشید خندانک

        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۰
        درود استاد خوش‌فکر جناب علامیان بزرگوار خندانک
        خیلی ممنونیم از زحمتی که کشیدید خندانک
        استفاده بردیم خندانک خندانک
        اجرتان با خداوند متعال خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۹
        ممنونم از حضور تک تکتون ان شاءالله خداومد به شما آرزوهایتان را هدیه دهد آمین خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۴۸
        درودبرشما استاد عزیزم جناب علامیان عزیزم امیر جان عزیزم بسیار مفید بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        درود ابراهیم جان خندانک ارادت ایبوی عزیز🙏

        و درود شاهزاده خانوم مهربان و آگاه ، سپاس از همراهی و ابراز محبتتان🙏
        سلامت باشید خندانک

        سلام و درود بانو پنام مهربان خندانک آفرین به این روحیه نقدپذیری شما
        دقیقا بدرستی به شعر مستقل و ماهیت نقد اشاره کردید؛ به قولی این دیگه فقط اثر شما نیست و با مخاطب نیز سروکار دارد چرا که با آنها وارد شراکت میشود. واقعا جای تبریک و تشویق داره که در این سن تا این اندازه دغدغه‌مند هستید و احساس مسئولیت میکنید. خندانک این موضوع نشانگر سطح سواد و اطلاعات عمومی خوب و هوش بالای نسل امروز است. بله موافقم، نباید به نام آزادی به هر فساد و ولنگاری تن داد، چون باعث بدنامی معنا-مفهوم آزادی میشه.
        خواهش میکنم ، خداروشکر خواهرم و امیدوارم نقدها بدرد دوستان بخورد.
        همچنین موفق باشید خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۰۵
        صفای مرام و معرفتت جواد جان گل‌افشان خندانک زنده باشی ممنونم
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۳:۰۵
        درود مجدد جناب علامیان بزرگوار ممنونم از تعاریف شما امیدوارم که همیگونه باشد که فرمودید جا دارر باز هم از زحمات شما تشکر کنم بابت نقد؛نمیدانستم اینقدر زحمت خواهید کشید... یادن شعر زیبا افتادم که میگه
        گه جور میشود خود آن بی مقدمه
        گه با دو صد مقدمه ناجور میشود

        گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
        گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود...

        برخلاف همیشه که منتظر نقد بودم امروز دیگه اصلا منتظر نبودم و دیدم چطور نخواسته قرعه به نام شد خندانک خندانک
        از این خوشحالی بالاتر مگه داریم خندانک
        من هم که آدمی هستم که از تمام فرصت ها برای سوال پرسیدن استفاده می کنم و اصلا دریغ نمیکنم از این فرصت...
        جناب علامیان بزرگوار در رابطه با تقطیع در شعر سپید گفتید حقیقتا بنده با این اصلا اشنایی ندارم فقط درحد شنیدن
        اگر میشود لطفا مقداری در رابطه با آن بنویسید ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۴:۳۹
        درودی دوباره
        نه بابا این چه حرفیه، زحمت نیست و رحمته خواهرم
        حقیقت رو گفتم و مشخصه استعداد خوبی دارید؛ راستی بصورت کاملا جدی به گویندگی و صداپیشگی فکر کنید، کلاس فن بیان برای تیزرگویی - نریشن و... خوبه.
        آفرین به شما ، خب پس خدا به دلتون نگاه کرده😄
        و اما در مورد تقطیع و سطربندی؛ یه مقدار و مختصر فایده نداره باید کامل توضیح داد... چشم حتما، نوت گوشیم رو نگاه کنم تا ببینم کدوم مقاله‌ بدردتون میخوره، فکر کنم سیو داشته باشم، فردا پس فردا براتون میفرستم... اگه یادم رفت لطفا یادآوری کنید چون تازگیا فراموش‌کار شدم. خندانک سلامت و نویسا باشید خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۱۹
        درود جناب علامیان
        بسیار مفید بود مطالبتون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۳۵
        سپاس جناب اکرمی
        سلامت باشید خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۱۸
        سلام و درود جناب علامیان بزرگوار
        ممنونم از لطف شما خندانک
        در رابطه با گویندگی که فرمودی؛چه بگویم والا
        خودم علاقه ی زیادی به گویندگی دارم و خانواده ی عزیزم مخالف هستند...
        ولی من قوی تر از این حرفام خندانک
        شاید در این برهه از زمان نشه ولی اگر عمری بود حتما جسورانه به سمت این حرفه میرم ان شاءالله خندانک

        چشم اگر نقدی نوشتید زیر آن حتما یادآوری خواهم کرد خندانک
        باز هم ممنونم از لطفتون که واقعا بنده رو شرمنده ی زحمتتون کردید خندانک
        باشد که جبران زحمات کنیم خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۷
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۸
        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۴
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۲۳
        درود بانو پنام
        ما همه اشعار را میخوانیم وبه همه آنها ارج می نهیم وگرامی می داریم
        چون از ته دل بر می آید وبر دل می نشیند
        همیشه چراغمان روشن در پی نور دیگر می گردیم
        هرچند باد چندبار خاموشش کند باز جای چراغ مشعل به دست تمام اشعار را می خوانیم و می آموزیم
        ستودنی وزیبا بود
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۱۲
        سلام و درود جناب آزادبخت بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        گاهی شعر از ته دل است گاهی شعر از ته ذهن است اما گاهی شعر از ته دلی با روح خسته و پلاسیده می روید؛
        از زمان سرودن این شعر کمتر از دو روز میگذرد ولی خواب نرفتن چشم از شدت درد و غمش وهزاربار خواندن و هربار با گریه همراهی کردنش
        دلم را چندسال پیرتر و آزرده تر کرده است؛یک شعرمیتواند با شاعرش چنین میکند😔ولی همچنان می سرایم😞تا روشنایی جایی دردهای تاریکمان را بگیرد ومشعل دلمان را باآتش عشق روشن کند..

        حضور شما مایه دلگرمی ماست،عذر مرا خواهان باشید برای،غیبت در کلاس های درس شعرهایتان ان شاءالله خداوند توفیق بفرمایند خواندن شعرهای زیبایی شما را آمین
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۰۰
        🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباس ترکاشوند
        عباس ترکاشوند
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۵۱
        درود خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۱
        درود بر بانو پنام عزیزم خندانک
        بسیار زیبا وغمگین خندانک خندانک
        هم شعر عالی هم صدا خندانک
        موفق وسربلند در پناه حق خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۴
        سلام و درود بانو جانم
        ممنونم از حضور ارزشمند ونظر لطف شما
        بی نهایت سپاس گزارم خندانک خندانک
        در پناه خدادند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۴
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۵۱
        درود
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۰۰
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۴
        درود بانو جانم خیلی خوش آمدید خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۴
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        موسی شریفی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۵۷
        1968 ؟
        1981؟
        واژه ای هژمونی بیشتر در مباحث جامعه‌شناسانه و سیاسی به معنای سلطه و برتری بکار می رود
        و مدد گرفتن از آن در شور و خیال و شعر بدون آنکه قرابت موضوعی با واژه مورد نظر داشته باشد واژه ای غریب و غامض جهت پیوند برقرار کردن با شعر ایجاد می کند مخصوصاً این شعر که شاعر تفاوت درخت سرو که نمادی از طبیعت و آزادی است را با آدمی که در بند و زنجیر به اسارت است را با واژه هژمونی مورد پیوند قرار می دهد که خواننده دچار کج فهمی قرار می گیرد

        سپاس گزارم از اثر نیکتون
        موفق باشید

        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۰۰
        🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۰
        سلام و درود جناب شریفی بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        در رابطه با واژه هژمونی هم دقیقا هدف بنده همین برتری است البته برتری فرهنگی که برخی کشورها سعی دارند با ابزار های فرهنگی،برتری خودرا توجیه کنند تا بیشترین رضایت را کسب کند!
        وهدف آمریکا از اسلام هراسی همین است...
        تا بگوید فقط خودش و فرهنگش برتری دارد..
        و چه بسیاری که فریب شیطان بزرگ را میخورند و اسلام هراسی میکنند...
        مشکل آنها مسئله ی حجاب نیست مشکل آنها خود اسلام است و به بهانه ی حجاب چه ها که نکردند...
        به هرحال این مفهومی بود که در ذهنم جا گرفته شاید هم اشتباه درک کرده باشم
        به هرحال ممنونم از شما
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۰۳
        درودی مجددجناب شریفی بزرگوار
        این دوتاریخ،تاریخ های ننگین کشور آمریکاست..
        اولی شروع بی بندو باری و دومی نتیجه ی این بی بند و باری خندانک
        به همین بسنده میکنم تا مخاطب ها خودشان کشف کنند مفاهیم شعر خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۵۹
        درودبرشما بانوعزیز سرکارخانم پنام بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا دلنوشته زیبایی راقلم زديد احسن برشما لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت برشما لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت خداقوت عزیزدلم 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۲
        سلام و درود جناب کاظمی نیک بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمند شما خندانک
        ممنونم از حسن نظرت خندانک
        ممنون بابت گل های تقدیمی روح نوازت خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۲۲
        سلام عزیزدلم سروده ی زیبایت را خواندم ،به این صورت ماه و وجود سراسر مهر و حضور زییبای روح الهی فقط و فقط خنده می آید
        بخند
        بخند تا قطره های رویا پیاله پیاله می نوش شوند
        مجدد باز می گردم قسمت باشد

        بادها بر دستت باده به دست
        نبض نت ها و نفس ها نهراس و برقص خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۵
        سلام و درود بانو جانم خندانک
        ممنونم از حضور سراسر عشقتان خندانک خندانک خندانک
        خنده یکی از زیباترین مخلوق های خداوند است که تا اگر
        غمناک شدی به آن پناه ببری و غصه هایت برای اندک زمانی هم که شد فراموش شود!
        بانو ما سالهاست که فقط به خنده پناه برده ایم خندانک
        در پناه خداوند مهربانی و عشق باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۵۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۰۰
        درود مجدد عزیزم
        اگر فکر میکنیم سهم گریه ها و تلخی ها یمان از شادی و خند ه کمتر است به آنچه می پرستیم شک کنیم ،اگر سهم روزگارمان بتدو زتجیر است به خدایی که می پرستیم ....

        نازنینم اندیشه و خرد جمعی ما ایرانیان نیاز به بازنگری دارد که ستایشگران حقیقی شویم آنانکه بودیم مانند نیاکان نوریما ن .. هراس آنا ن که پرچمداران تاریکی هستند روح ستیزیست حقیقت آدمی که عشق است ...خداوند هیچ ارتباطی با اندوه ندارد و یکی از بارزترین جلوه های حضور خداوند در جسم و جان آدمی شادی و آرامش ...البته بماند که به نام دین چه تحریف هایی در قوانینی که سراسر عشق است ایجاد نمودندو جاودانگی آدمی در عشق است و بازگشت به عشق خندانک :
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۱۴
        نما ز ،ابتدای نماز یا صلات که از وصل و اتصال می آید خطاب به چه کسی هست به خداوند یا به ناخود آگاه خود برای هوشیاری ؟بگو خدا یکیست حتی اینجا نمی گوییم واحدمی گوییم احد یعنی تمام تضادها و سایه ها و شخصیتها یی که نماد بیرونی نیزدارند متصل می شوند و همه یکی هستند ... و می توانیم به روح الهی خویش اتصال یابیم در اوقات معین به دلیل همراستایی ابعاد در این زمان ها که اوقات اذان است .... و زمینی افرادی متصل شده اند و می شوند در یگانگی و وحدت و آنجاهست که روح الهی سخن می گوید او می گوید و خاموش گوش می سپاری ...خداوند بی نیاز تر از آن است که نیازی به عبادت ما داشته باشد حال اگر به اجبا از ترس از گرفتاری وووو باشد چه می شود فرکانسی که الهی نیست

        خداوند نیز فرکانس و انرژی و علم و هرچه که نم گنجد در ذهن ما هست که باید همراستا باشیم با این سطح از شعو رو آگاهی تا جایی که به انسان دروغ گفته شده وحی شنیدن صدای خداوند برای همه ممکن است به نفعشان نیست و نبوده که انسان پی ببرد مانند منصور حلاج که هنوز سرنداده جانش را گرفتند....یک کلام خداوند را از انسان دور کرده اند در حقیقت خودما ن دور شد ه ایم هست همیشه هست در نزدیکترین و مقدس ترین کعیه ی هستی که قلبهایمان است
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۳
        درودی مجدد بانوی عزیزم ممنونم از وقتی که صرف نوشتن کردید..
        شادی آنگاهی حس میشود که مزه ی غم و غصه را چشیده باشیم..
        سلامتی آنگاه نعمت بودنش فهمیده میشود که مریضی را تجربه کنیم؛کلا جهان هستی با این اضداد بوجود آمده است...
        و هرچیزی با ضدش شناخته میشود...
        و هیچگاه این غم و اندوه مرا از پروردگارم دور نمی سازد و امیدم را خدشه دار نمکند...
        اصلا امید زمانی پدید می آید که جز خدا کسی را توانا در برطرف کردن غم و اندوهت ندانی و آنوقت چقدر زیباست خلوت های عاشقانه ی عبد و معبود. خندانک
        ناامیدی بزرگترین گناه است چون باعث میشود عالم و قادر جهان هستی رادفراموش کنی...
        خدای که فتاح است که اگر دری را با حکمتش بسته باشد در دیگری را با رحمتش باز میکند و یا هم راه و در برایم نقاشی میکند از جای که خودمان نمیدانیم..
        نماز راز و رمز عاشقانه ی ما هستند پلی که میتوانی با آن از زمین به سوی آسمان سفر کنی و از غربتت جدا به دیار واقعی و راستینت سری بزنی...
        غم هست درد هست و همین می گوید که خداوند هم هست...
        بنده با تمام دردها و مشکلاتی که دارم هیچگاه دهان به اعتراض وا نکردم و در برابر معشیت خداوند سرفرود آوردم
        و میدانم که این مشکلات برای ساختنم بسیار مفید هستند وهرچه مومن تر باشی مشکلاتت بیشتر میشود و آزمون های الهیت بیشتر میشود و اتفاقا آنوقت در دلم خیلی هم خوشحال میشوم چون که میدانم اینها آزمون های خاص خداوند هستند و آنقدر با این درد ها قوی شدم که نمیدانم دیگر چه چیزی میتواند مرا واقعا غمگین کند...


        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۸
        سپاس عزیزم غم و درد را با خودمان و اندیشه هایمان ایجاد می کند ناخود آگاهمان که نا آگاه است خداوند نه غم می آفریند نه غصه بلکه هر غمی د وجود من نشان از اشتباهی در راه الهی من است خودم رو عرض می کنم البته بیشتر از هرشخصی آن غم ها و وووو همه اشارات روح آدمیست برای بازگشت به مسیر خوشا آنان که دائم در نمازند آنقدر که از این حلقه ی اتصال خرج نمی شوند مانند پیامبرا ن اماما ن و خیلی از افراد عادی که هما ن مقام را دارند
        بنام نامی حضرت عشق
        ‍ همه ما حقیقتی را با خود بدنیا آورده ایم و همه ما پیامبر خداییم . لحظه ای که بدنیا آمدیم حقیقتی را در وجودمان بهمراه آوردیم و تا زمانیکه این حقیقت را ابراز نکنیم خرسند نخواهیم شد. تا زمانیکه پیام خود را به جهان هستی نرسانیم، عمیقا احساس ناراحتی خواهیم کرد، زیرا دِینمان را به هستی ادا نکرده ایم.

        ما باید آواز قلبمان را سر دهیم. باید رقص خود را اجرا کنیم. باید کاملا یک فرد باشیم، نه یک تقلید و کپی برداری شده ... باید چهره اصلی خویش را آشکار کنیم. وقتی بتوانیم چهره اصلی خودمان را بدنیا عرضه کنیم، آنگاه است که زندگیمان به بار می نشیند و در آن هنگام نشاطی فراوان از زندگیمان بر خواهد خواست .... ما باید طرح الهیمان را اجرا کنیم و برای اجرای این طرح الهیمان باید خود خودمان باشیم ....

        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۳
        درود بانو جان عزیزم
        بدون اغراق حضور،و وجودتان به من آرامش میدهد.
        خیلی خوشحالم که با فرشته چون شما صحبت ها دارم
        خداوند نگهدارنده ی مهربانی هایتان باشد خندانک خندانک خندانک
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۲۲
        درود بر شما
        بسیار زیبا و نکته دار
        خندانک خندانک خندانک
        «به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد»
        به گرفتار تظلم چه بگویم ؟دربند!
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۵
        سلام و درود جناب نظری سرمازه بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        چه شعر زیبا و به حقی آوردید خندانک
        ممنونم از لطف شما خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        فیروزه سمیعی
        فیروزه سمیعی
        دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۶
        زنده باد جناب سرمازه ظریف و هوشمندانه است طبع شعرتان

        👏👏🌹🌿⁦☀️⁩🌹🌿🌹🌿🌹🌿
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۳۱
        درود بر شما بانو پنلام خندانک
        زیبا سرودید 💐
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۷
        سلام و درود جناب حاجی پور بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        ممنونم از لطفتون خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۵
        سلام و عرض ادب خواهر گرامی بانو پنام
        دغدغه‌مندی و احساس سیال در این دلنوشته مشهوده اما هنوز جای کار داره
        قلمتان سبز🌿 تنور دلتان گرم🌼
        به امید روزهای خوب خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۵
        سلام و درود جناب علامیان بزرگوار خندانک
        ممنونم از حضور اررشمندتان خندانک
        ممنونم از حسن نظرتان خندانک
        یه چیز بگم؟!
        توی شعرهای این سبکی که نه شبیه سپیده هستن و نه شبیه کلاسیک البته سبک کشف شده ی جدید خودمه...
        خواستار نقد شدن توسط شما رو شدیدا دارم خندانک
        در کلاسیک سرای از بانو عجم بزرگوار و صدالبته استاد محمدی بزرگوار که خیلی هم از ایشون می ترسم خندانک
        خواستار نقدم..
        ولی جالب اینه که کلا شعرهای ما قابلیت نقد شدن ندارن از،بس حالشون خرابه خندانک (شعرامو دوس دارم ولی رو شون تعصب،ندارن خندانک )
        به هرحال خیلی خوش آمدید خندانک
        و در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۱۵
        آفرین به این روحیه نقدپذیری شما👍 خوبه که چنین رفتار و رویکردی دارید
        پتانسیل قلمتون بالاست بدون تعارف خندانک به امید خدا حتما بزودی دست به نقد میشم خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۲۷
        چقدر خوشحال شدم خندانک
        پس بی صبرانه منتظر نقدم هست..
        ما
        نقدا رو بیشتر از شعر دوست دارم خندانک خندانک
        ممنونم از لطف شما خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۰۷
        خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۵
        درود جتاب خیلی خوش آمدی خندانک د
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۱۷
        درود بانو
        زیبا بود و احساسی
        مخصوصا با دکلمه خودتون
        خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۷
        درود جناب اکرمی بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        سپاس بی نهایت بابت حسن نظرتان خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشد خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۴۷
        درود و عرض ادب
        زیبا بود و پراحساس
        زنده باشید
        خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۸
        درود جناب آروین بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان و
        ممنونم از حسن نظزتان
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه منشدی
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۵۹
        درود بر بانو پنام❤❤❤❤
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۰
        درود بانو جانم ممنونم از حضور دلنشینت خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشی خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۱
        درود بر مرد نیک سرشت شعرناب خندانک
        ممنونم از لطفت خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۴۹
        سلام و درود افسانه جان عزیز
        نوشته ات را با جان و دل خواندم و لذت بردم از معنا و مضمون آن.البته خیال انگیزی و استعاره هایتان عالی بود و در ظاهر هم شعر خاصیت و زیبایی خود را داشت.
        عالی بود...احساس تان را درک میکنم.به راستی که دردناک است....
        همیشه در اوج بدرخشید
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۲
        سلام و درود خواهرم شادی بانو
        خیلی خوشحالم از حضور انرڗی بخشت خندانک خندانک
        مرسی عزیزم بابت این همه لطف که به دلنوشته ی من داری خندانک
        ممنونم خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۷
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        محمد باقر انصاری دزفولی
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۹
        سلام شاعروبا نوی گرامی
        سرودنی هایت زیباست
        خواندنش در دل رویاست
        مانند درخت سرو
        پابرجاست
        هر مصرعش یک دنیا
        با معناست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳
        سلام ودرود جناب دزفولی بزرگوار
        خیلی ممنونم از حضور ارزشمندتان
        شما لطف دارید خیلی ممنونم خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۹
        درود ها بانو پنام شاعر جوان و مستعد ،خوب هموطنم
        آنچه گفتنی بود استاد هادی فرمودند نظر گر بنویسم با ید جواب گوی استاد هادی شوم چرا که اطناب نیز یکی از ایرادات نوشتن است
        موفق باشید
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۰۳
        سلام و درود جناب فخوری بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        خیلی ممنونم از نظرتون خندانک
        فرمایش شما به جاست ان شاءالله کمترش میکنیم..
        ولی چه کنم که شعرهای نیمایی اخوان ثلاث را خیلی دوست دارم آنقدر زیبا روایت میکند که آدم دلش میخواد اصلا تموم نشه!مثل بعضی فیلما گه دوست نداریم تموم بشه...
        فرمایشات شما عزیزان رو با دل و جان پذیرایم و تمام تلاشم را میکنم...
        ممنونم از لطف بی اندازه ی شما خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۰۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۹
        با احترام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا کریم پورآذر
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۲
        عجب دلنوشته ی زیبایی، دمتان گرم
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۵۵
        سلام و درود جناب کریم پور آذر بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        خیلی ممنونم از حسن نظرتان خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۳
        درود بر شما بانو پنام گرامی خندانک
        بسیار پراحساس و محزون بود خندانک
        دغدغه مندی شما در معضلات اجتماعی قابل تحسین است خندانک
        مشکلات در کل این کره خاکی ریشه در زیاده خواهی و برنامه ریزی استعمار جهانی دارد که متناسب با هر کشوری متفاوت است خندانک
        در پناه خداوند موفق و موید باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۱
        سلام و درود جناب شفیعی بزرگوار خندانک
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        خیلی ممنونم بابت حسن نظرتان خندانک
        قطعا همینطور است
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۰
        سلام
        اول در مورد خوانشتون باید عرض کنم که عالی بود
        سرعتش خوب بود و تغییر حالتها تقریبا رعایت شده بود
        فکر کنم پاییز گذشته بود که یک صوتی گذاشته بودین و اگه اشتباه نکنم خانم عجم شاعر ارجمند در کامنتی نوشته بودن که استعداد گویندگی دارید ، حقیقتش من فکر کردم صحبتشون
        تعارفات متداول هست ولی الان معلوم میشه که نظرشون دقیق بوده
        هنوزم فکر کنم هر چه هوای صحبتتون رو کمتر کنید صداتون شفافتر به گوش میرسه
        نور علی خان برومند که تعلیم اواز بسیاری از نامداران آواز موسیقی ایرانی رو به عهده داشتن
        تعبیر خروجی مخروطی رو بکار میبرن ، به این معنی که قاعده باید داخل و راس مخروط باید بر
        زبان باشد ، یعنی خروجی از مجرای باریک میکذرد و کنترل بیشتری قابل اعمال است
        فکر کنم این دستورالعمل برای دکلمه هم تا حدودی قابل اجراست
        در مورد مضمون که عرضی ندارم
        در مورد نحوه بیان به نظرم کامنت شاهزاده خانوم تقریبا مواردی که بعدا گفته شد رو شامل میشد
        کدهای شعرتون قابل کشف بودن

        زنده باشید خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۸
        سلام و درود جناب به گزین بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        در رابطه با صدا باید عرض کنم حقیقتا اصول و قوانین دکلمه و گویندگی را نمیدانم و اگر اجازه کلاس رفتن یا کلا اجازه گویندگی را داشتم تلاشم رو بیشتر میکردم...
        ولی خب همچنان گویندگی میکنم تا روزی یا شکوفاش کنم یا هم استعدادم مثل خسرو خاک بشن
        ممنونم از حضور و حسن نظرتون
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۴۷
        درودتان شاعر بانو مولد استاد بزرگوار🌷🙏

        بسیار زیبا با صدای زیبا و رسا ،قلمتان سبز و نویسا🌹🙏🌷🌺🪴🪴💮🌾🌼🥀
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۰۹
        درود جناب مدهوش بزرگوار
        سپاس از حضور ارزشمندتان خندانک
        خیلی ممنونم از لطفتون خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۷
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۵۱
        درود بر شما
        خوانش زیبا بود
        و شعر هم طولانی دو روزه هنوز که هنوزه نتونستم تمومش کنم خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۱۹
        سلام و درود جناب کریمی بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        سپاس از حسن نظرتون خندانک
        آقا اغراق می فرماید حتی با هشت دقیقه گوش دادن دکلمه هم قابل خواندن کامل بود نه دو روز خندانک
        البته بگویم که بنده این قابلیت را داشتم
        که حتی شعرم به گونه ای می بود که فقط دکلمه اش ۱۰۰دقیقه طول بکشد خندانک
        به هر حال برای اینکه دوستان از خداندن شعر خسته نشوند مقداری ارفاق کردم خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۳۴
        سلام و درود ها بانو جان خندانک
        خانم پنام نازنین
        دغدغه مندی شما را درک میکنم
        از خواندن دلنوشته زیبایتان لذت بردم خندانک
        شاد و سلامت باشید خندانک
        قلمتان نویسا خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۳
        خندانک
        درود مجدد برشما افسانه ی عزیزم خندانک خندانک
        بازهم خواندم ولذت بردم ازدلنوشته ی قشنگت نازنینم خندانک : خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۴
        درود خانوم خضری عزیز
        ممنونم از حضور قشنگت خندانک
        سپاس بی کران بابت زیبایی نظرت عزیزم
        در پناه خداوند فتاح باشی عزیزم خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۵
        درود بانوی عزیزم خانوم عجم گلم
        خیلی ممنونم از حضور مجددتون
        شرمتده کردید بانو با گل های خوش عطرتون خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۴۴
        درود بانو پنان گرامی
        من شخصا زیاد در قید و بند ساختارو نو شعرو این فبیل مسائلش نیستم و یابهتربگم زیاد اشنا هم نیستم
        اما درمفهوم و مضمونش بسیار دقت میکنم چون واقعا برایم جذابیت دارد
        در این شعر شما مضمونی نقش بسته است که نشان از یک نگاه و نگرشی است که از تعاریف و اعمال جامعه برایتان یا تجربه است و یا تعلیمی ازاذهانی مسموم
        شاید توضیح من خوب نباشد و یا برای شما درست انتقال ندهم
        پس پیشنهاد می کنم سری به کتاب سیمای دو زن بزنید
        در مورد دو شاهکار نظامی است. لیلی و مجنون و شیرین و پرویز
        تا ببینید ازادی مسموم نیست این تربیت و تعلیم نادرست است در یک جامعه که ازادی را زشت نشان دهند
        اگر در هلند زن زندگی ازادی را و تمام خواسته هایشان را دور می ریزید ولی اون میدان و اون دو زن راکه جسد شدند را می بینید
        پس مطمعنم که نه هلندرا دیدید و نه شخصی که از واقعیت و ازادی و انسانیت و فرهنگ هلند برایتان بگوید
        شما و تمام دوستان سایت از نظر من بزرگوار و فرهیخته هستید حرف امیر اعتراض عزیز که اخر نظرشان نوشتند را بسیار قبول دارم
        موفق و سربلند باشید🌹🌹🌹🌹
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۲۳
        سلام و درود جناب سلیمی بزرگوار
        ممنونم از حضورارزشمندتان خندانک
        قبل از هرچیزی باید بگویم که تمام عزیزان و فرهیختگان سایت برای من محترم هستند و شخصیت آنها بیش از هرچیزی برای من مهمتر است و آزرده کردن هیچ عزیزی را نمی پسندم...
        شما عزیز هم نظر خاص خودتان را دارید،
        اگر توجه کرده باشید بنده تمام کشور هلند را متهم به بی بند و باری جنسی نکردم و دقیقا سر حرف من با همان عده ی اندکی بودند که در پایختش هستند بازهم نه همه ی آمستردام بلکه میدان رد لایت،
        باز هم بنده کاری با ولنگاری و آزادی (که بنده آن را آزاد نمی نامم بلکه اسارت شیطان و هوای نفس و بیش از هرچیزی در بند مردان آن میدان می دانم)...
        بلکه سر حرف من برای فریاد زن،زندگی،آزادی در این میدان کثیف است که حتی نام این شعار را هم بر زبان آوردن کمک کردن به زنان ایرانی نیست که هیچ ففط نام آزادی را جور دیگری قلمداد میکنند و آزادی را گویی همانند خودشان بودن می دانند و این نهایت اهانت به یک زن است...
        حالا بنده از شما بعنوان یک مرد ایرانی می پرسم آیا آزادی یک زن را آنگونه میپندارید که ذهن های مسموم میپندارند ؟
        آیا آزادی آن زنان آزادیست؟
        آنهایی که برای بدست آوردن پول اندکی تن فروشی میکنند..
        آیا اگر زنان جوان آن میدان کام جویی را فقط از شوهر خود خواستار می شدند نه نیاز به تن فروشی برای بدست آوردن پول بود چرا که شوهر وظیفه ی کار کردن را برعهده داشت و هم بنیان خانواده از هم نمی پاشید و هم از لحاظ روحی آسیب نمی دیدند و فرزند های سالم تری به جامعه تقدیم میکردند مانند بسیاری از مردم جهان...
        و جالب اینجاست که خود دولت هلند کار آنها را قانونی اعلام کرره و به آنها اجازه ی چنین کار سخیفی را داده است...
        بنده مطالعه های زیادی در این زمینه داشته ام،
        مخصوصا زنان مدلی که بعدها مسلمان شدند و قسم یاد کردند جز برای شوهر خود حجابشان را بر ندارند،
        مثالی میزنم..
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۲۶
        سارا بوکر؛هنرپیشه و مدل و مانکن آمریکایی است.
        خانوم بوکر در اظهاراتش میگوید که برده ی مد و گروگان ظاهر بودم...
        من در فرار از الکل ها و مهمانی ها به مراقبه و مذاهب غیر متعارف پناه برده بودم،در نهایت متوجه شدم که تمامی آنها یه مسکن است نه درمان.
        تا آن زمان چیزی که با اسلام براسم تداعی میشد؛زنان پوشیده با چادر، کتک زدگان زنان(همسران)،حرام ها و یک دنیا ترور و وحشت!!!!
        یک روز من با، قرآن، کتابی که در غرب بطورمنفی کلیشه ئی معرفی شده است برخورد کردم. در ابتدا سبک و نحوه برخورد قرآن مرا تحت تاثیر قرارداد، وسپس نگاه آن به هستی، زندگی، آفرینش، وارتباط میان خالق و مخلوق مرا به شگفتی آورد. من قرآن را خطابه ای مملو از بصیرت وبینش برای قلب وروح، بدون نیاز به هیچ مترجم (مفسر) وکشیشی یافتم.من یک ردای زیبای بلند ویک پوشش سر که شبیه لباس عرفی زنان مسلمان است خریداری کردم ودر خیابان ها و محله هائی که روزهای پیشین با شلوار کوتاه، بیکینی، ویا با لباس کار "شیک" سبک غربی در آنها راه میرفتم، ظاهرشدم. اگرچه مردم، چهره ها، ومغازه ها همه همان ها بودند، اما یک چیزبطرزی چشمگیرواستثنائی متفاوت بود، من همان نبودم، و نه آرامشی که من برای اولین بار در زن بودن تجربه کردم. من احساس کردم که همه زنجیرها پاره شدهاند و من بالاخره آزاد شده ام. من از چهره های حیرت زده جدید مردم، در مکانی که زمانی چهره هائی که پر از نگاه های شکارچی برشکاربود را تجربه کرده بودم، لذت می بردم. ناگهان یک بار از دوش من برداشته شد. من دیگر تمامی وقت ام را صرف خرید، آرایش، درست کردن موهایم، و تمرین بدنی برای خوش اندام شدن نمی کردم. سرانجام، من آزاد شدم.

        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۵
        اما سوالی که دارم اگر حجاب باعث می شود زن آزادی نداشته باشد، چگونه مردان تا گردن دکمه می بندند وتمام سرتا پایشان پوشیده و بعضا میبینیم حجاب مرد بیش از زنان است
        در بیشتر جهان؛اما مردان بیشترین آزادی را دارند؟!
        آیا آزادی یک انسان با لباس از بین می رود؟!
        پس چرا مردان به نوع پوششان معترض نیستند؟!
        خنده دار یکم..
        چون مردسالاری حاکم است و حتی زن را هم در اختیار خودش میخواهد..
        کاری که کینزی با آن کتاب مسخره اش انجام داد ذهن مریضی که جهان را به فلاکت کشاند...
        خودشان تا گردن دکمه ی می بست ولی او و هیو هفنر به دنبال عریان کردن مقدس ترین نوع بشر بودند که مادر است و تربیت یک نسل برعهده آنان است..
        به نظر شما اینها درد نیست..
        اینها جز ذهن مریض چه دارند...
        که با این کارهایشان بنیان خانواده را برهم زدند و چه بچه های که بی پدر و مادر نشدند...
        اما باز هم جای شکر دارد که همه ی انسان ها به این ولنگاری تن نمی دهند چون ذات و سرشت خودشان را می یابند چون نفس اماره هرچند که هست ولی نفس لوامه آنها و سرشت خدا آشنا بیش از هرچیزی به کمکشان می آید و در نهایت ذاتشان را در می یابند...
        و سخن پایانی این است که هیچ یک از زنان ایرانی منظورشان از آزادی این ولنگاری ها نیست اما نمیدانند شاید پیامدش چنین شود....
        چون هنوز ذات عده ای را نفهمیده اند ونمیدانند چه گرگ صفتان که کمین نبسته اند...
        و حتی دیدیم که در همین اعتراضات اخیر در خیابان ها که تجاوز هم صورت نگرفته...
        من خود زنم و بیش از هرکس دیگری می دانم که در این آشفته بازار جهان زن بودن چه درد بزرگیست...
        بنده نیز خواستار آزادی زنان هستم ولی نه اینطور که حق و حقوق را فقط در حجاب برداشتن بدانند،بلکه زنی حقوقش با
        مرد یکسان، امنیتش با مرد یکسان، شاغل شدنش باومرد یکسان، و خیلی از حقوقی که یک زن باید داشته باشد چه با چادر چه بی چادر، اینها فقط صورت مسئله را پاک کردند ...
        و آزادی من هیچ منافاتی با حجاب ندارد و بنده هم هیچ مشکلی با زنان بی حجاب ندارم و تنها مشکل من این است که آزادی را از راه اشتباه خواستارند...
        پس بگذارید سکوت کنم تا درد و رنجم بیشتر از این شود...
        موفق باشید... خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۲
        درود مجدد بانو
        نگرشتان خیلی متفاوت است،شما میخواهیداز چه چیزی دفاع کنید
        من گفتم جامعه باید درست تربیت شود. اگرتربیت درست باشد طرز فکرمن و شما هم از جنسیت به بلوغ و اگاهی می رسد سن فحشا در ایران دراوج حجاب و اسلام رکورد زده به ده یازده سالگی و سلامتی زنان و پایبندی به اصل خانواده در زیر چادر به شدت ضعیف شده
        چی شده پس مگه حجاب نداشتیم
        تربیت و فرهنگ درست جامعه را درست می کند نه حجاب و جنگ جنسیتی
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۱۴
        جناب سلیمی عزیزفرهنگ درست؟!
        آیا درست تر از اسلام فرهنگ دیگری سراغ دارید؟!
        از نظر بنده کمتر زن چادریست که به دنبال فحشا برود البته من این را با زنان دور و بر خودم میگویم و یک زنان با پوشش اسلامی به این رذایل هرگز تن نمیدهد و این را با ایمان قلبی می گویم،چرا که این زن برای جسمش که یک امانت الهی است احترام قائل می شود و در اختیار هرکسی نمی گذارد.
        در کتاب قران ما که کتاب الهی است و نه بشری،تمام احکام مطابق فطرت انسان است..
        هیچ جای قرآن نگفته است انسان مظلومی را بکشید هیچ جای قرآن ما گفته نشده به فقرا کمک نکنید...
        بزار کمی اقتصادی و دینی ادغام کنم،
        هیج جای قرآن ما گفته نشده ویل الزنا..
        بلکه گفته شده است ویل المطففین؛وای بر کم فروشان..
        در رابطه با زنا قرآن کریم می فرمایند لاتقربوا زنا انه کان فاحشه و ساء سبیلا..
        در رابطه با حجاب می فرمایند جلابیب ها را به خودتان نزدیک کنید چرا؟! تا با عفت شناخته بشوید و مورد آزار دل های مریض واقع نشوید...
        خداوند با برهان و دلیل صحبت میکنید و حجاب را بر زنان مومن واجب میگرداند و چه سخنی محکم تر از سخن الله؟!
        پیامبر اکرم ص در رابطه با حجاب گفته اند بنیان خانواده از هم گسسته نشود...
        آیا اعراب پیش از ما زنان را زنده به گور نمی کردند آیا آنها پیامبر عزیز مرا به تمسخر نمی گرفتند و نمی گفتند دم بریده بخاطر اینکه پیامبر پسر نداشته و نزول سوره ی کوثر بر دل پیامبر تا بگوید که آنان هستند که دم بریده هستند نه پیامبر....
        آیا خداوند نعمت ولایت را از ما نگرفت😔
        خداوند هیچ گاه نعمتی که به انسان میدهد را نمیگیرد مگر اینکه خودشان مسبب این امرشوند...
        بنی عباس و بنی امیه و یزیدیان و..
        هم برای حکومت چه ها که نکردند سر بریدند زنان را به اسارت برند..
        و این خود بشر بود که خود را ازداین نعمت محروم کرد و خودمان امامانمان را سربریدیم ما انسانیم دیگر گاهی غضب بر ما احاطه میشود گاهی هم شهوت و گاهم هر حرص و طمع وووو
        خداوند بیش از هرکسی و هر چیزی به ذات و سرشت ما آشنایی دارد و میداند چه چیزی برایمان خوب و جه چیزی بد..
        در اسلام چیزی بر انسان حرام می شود که جسم و روحش آسیب برساند..
        شراب و قمار در اسلام حرام است چراکه هرچند نفع داشته باشتد ولی ضررشان بیش از نفعشان است.
        میدانیم که بهترین دین که موافق ذات انسان باشد اسلام است بخاطر همین است که بسیاری از انسان به این دین گرایش دارند حتی اگر اسلام را هم نشناسند...
        انسان های انسان دوست، درستکار،راستگو،بامحبت،مهربان،
        تمام این ها را دین اسلام دارد و کامل ترین دین است که در برگیرنده ی تمام خوبی هاست...
        بنده با گفتن این چیزها نه چیزی بدست می اورم و نه از دست میدهم فقط آنچه دل و جانم دریافته است بازگو میکنم.
        در رابطه با نگرش متفاوت من زمانی میتواتید این را اثبات کنید که تعداد زیادی از انسان ها نظری همچون نظر شما داشته باشند وگرنه نمیتوانید بخاطر اینکه هر دو ی ما سبک نگرش و جهان بینیمان متفاوت است مرا به نگرش متفاوت متهم کنید...
        من براساس فطرتم صحبت میکنم و تا حالا هم پای سخنان کسی ننشستم و مقلد و دنباله رو کسی نیستم تاحالا کسی قران را برایم تفسیر نکرده است من تمام اینها را با ذات حقانیت الهی دریافته ام..
        اتفاقا بنده به این که جامعه بوی از عدالت نبرده آگاهم اینکه مردمان در زیر فقر کمر خرد کرده اند ولی عده ای گویا روسری های خفت شده یشان کمرشان را خرد کرده است...بسیار آگاهم
        اصلا نمی فهم برای چه برای اینکه به اصل بپردازیم به فرع می پردازیم بخدا قسم مشکل جامعه ما حجاب نیست روسری خفت شده نیست، در این جامعه مردم از گرسنگی دارن جون میدن،خوزستان ما حتی با مشکل آب مواجه خوزستانی که بیشترین بودجه کشور رو تامین میکنه ولی فقیرترین استان هست ای کاش مقداری از منابعش رو در اختیار مردم این استان قرار میدادند...
        بنده به فساد مالی اداری ساختاری واقفم،
        مشکل اسلام نیست مشکل کسانی هستند که درست نمیتوانند اسلام را اجرا کنند...
        اسلام را جوری جلوه دادن که همه ازش به ترسن و دیدگاه خوبی نداشته باشند...
        بخدا قسم که بهترین حکومت حکومت علی بود..
        البته رهبر کشور از بینش و بیصرت بالای برخورد هستند حیف است که مسئولین چنین میکنند و جور دیگر رو میکنند..
        عدالت پایمال شده،زنانی که دیگه گویا حق شاغل بودنم در ازش برداشته میشه من دیگه نمیتونم هیج چیزی از عمق دردهایم بیان کنم که فقط بیان میکنم...
        باشد که تا ظهور مهدی جهان همینگونه در فساد حلقه میزند و حلقه میزند...
        جز این دعا چیزی ندارم
        اللهم عجل لولیک الفرج خندانک خندانک خندانک
        جناب سلیمی ممنونم از کامنتاتان ای کاش دیگران هم این مسائل برایشان مهم باشد مثل شما، ولی خیلی ها چشم هایشان را روی این واقعیت ها بسته اند..
        به امید روزهای خوب خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۴:۵۹
        درست تر از فرهنگ اسلام فرهنگ دیگری سراغ دارید؟
        من نمیدونم شما غیر از اسلام فرهنگ دیگری را مطالعه کردید و قیاس می کنید
        یا من اسلام را نمی فهمم یا شما
        موفق باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹

        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۷:۳۴
        وقتی نمیدانید پس چرا اسلام را جور دیگری قلمداد میکنید
        چراووقتی نمیدانید به غیر اسلام چه فرهنگ دیگری خوب و بهتر است از فرهنگ درست در جامعه ما می گویید،
        خب یا شما منظورتان از فرهنگ درستتر فرهنگی است که خودتان به آن آگاهی دارید،
        یا هم کلا به نشانه ی اعتراض به فرهنگ اسلامی چنین نگاشتید...
        بنده شاید دیگر فرهنگ را کامل آنطور که باید نمیدانم ولی فرهنگ اسلام را می دانم و در آن تناقضی با ذاتم نیافتم..
        آیا میشود تناقض یا ایراد های اسلام را بفرماید بنده تحقیق های در این صورت داشته باشم؟!
        فرهنگ های سلطه و سکولاریسم هرچه که باشند را اصلا نمی پذیرم،در واقع هرفرهنگی که وجود انسان را فقط این دنیایی بداند و حتی برای جسم انسان،روح هم قائل نباشد.
        فرهنگ های سکولاری که بعدها زوال می شوند،
        اما فرهنگ اسلامی سالهاست که هست و بود و خواهد بود..
        بنده بخاطر وقت اندکی که دارم نتوانستم سایر فرهنگ ها را بررسی کنم ولی شما اسلام را نمی پسندید لطفا فرهنگ دیگر که بنظرتان بهتر هست را پیداکنید،
        و هرگاه تناقضی از اسلام را برایم آوردید،
        ادامه ی بحث را حتما ادامه خواهم داد...
        در پناه خداوند خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۵۰
        نوشتید تناقصی با ذاتتان نیافتید در فرهنگ اسلام
        این تفکر شما دلیل نمی شود فرهنگ دیگران زیر سوال برود. انها نیز مثل تو فکر کنند دنیا جهنم می شود
        اگر خوب است پس خوب فکر کردن را بیاموزد
        شما یک دین پیدا کنید که مردمو سلاخی نکرده باشد
        همشونمثل شما خودشونو بهترین دانسته اند اما بقیه را بدترین
        پس اگر سما در نظرتان بهترین هستید از نظرهمه بقیه ها بدترین هستید و این شامل حال هر مذهبی هست
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۴۶
        درود جناب سلیمی بزرگوار؛
        هزاران بار گفته ام دو هزار بار دیگر هم لازم باشد میگویم؛
        بنده دینم، دینِ قرآن است.خدایم،خدای قرآن و حضرت محمد(ص) است.
        در جامعه ام درد هست رنج هست فساد هست آن هم حکومتی مالی اداری، دلالان هستند، فاسدان هستند.
        رباخواران هستند،ریاکاران هستند،دروغگویان هستند،گرگ صفتان هستند،ناعادلان هستند،رشوه خواران هستند،پارتی لازی ها هستن،
        نان هم دیگر دردی است برای ما و امثال ما،
        اما بنده نه چادرم را و نه دینم را از این ها نگرفته ایم و مقلد صرف هم نیستم...
        اینها دین اسلام را خراب کردند به گونه ای که دین را وارونه کردند رفت...
        بنده زمانی پوشش چادر را انتخاب کردم که نمیدانستم حجاب چیست و نمیدانستم فتوای دینی را..و نه حتی به سن حجاب رسیده باشم
        فقط آن را بعنوان یک ضرورت وقتی در برابر گرگان قرار گرفته بودم خداوند به من هدیه داد هدیه ای که هیچ یک از عزیزانم آن را نمی پڋیرفتند و مورد مسخره همگان قرار گرفته بودم..
        اما در انتخاب شک نداشتم چون به ضرورت عقلی آن رسیدم بودم نه هیچ فتوا و حکم و ..
        اینها را گفتم تا بگویم دین من قران است و لاغیر و اگر سخنی میزنم کاری به مسئولین ندارم و تمام دستورات را از خود کتابم فرا می گیرم نه هیچ جا دیگری..
        قدآن من گدر سوره ی احزاب گفت حجاب داشته باشید تا عفیف باشید و مورد آزلر بیمار دلان قرار نگیرید گفتم چشم
        قران می گوید نباید مظلومی کشته شود.
        کجا قران گفته است مردم را سلاخی کنید آیه بیاوردید رجوع کنیم.
        قرآن من می گوید رباخواری نکنید.. قران من می گوید مال یتیم دا نخورید که آتش در دل ذخیره می کنید.
        در جای جای قران من گفته شده است که انفاق کنید آن هم نه انر دارید بلکه از هرآنچه که دارید انفاق دارید حتی اگر به اندازه قرصی نان است.
        حتی اگر یکی از حرف قران ما اجرا میشد جامعمان بهترین جامعه ها می شد کنیم که بعضی خا برای موقعیت و منفعتشان سرباز میزنند..
        اگر همه عدالت را رعایت میکردند اگر همه فقط به آیه ی که می گفت از هرآنچه دارید انفاق کنید الان دیگر فقر نبود تا به همراهش اختلاص دزدی تن فروشی خودکشی افسردگی و هزاران بیماری دیگر را بیاورد...
        حال کجای قران ما سخنی تناقض وجود دارد ؟
        لطفا فقط از کتابم قران بیاورید وگرنه میدانم که سراسر جانعه ام بوی تناقض میدهد...
        دین من ففط دین خداست و از هیج کسی جز خود خدا هم نمیترسم حتی اگر با این سخنان تمام وجودم را تکه تکه کنند..
        پس دین من نهایت انسانیت است اگر شک دادید بگوید با دلیل و منطق،با وجود تمام مشغله ها و دردهایم پاسخ گو هستم..
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۰
        من به شخصه هم به دین شما وهمفرهنگ شمااحت ام کی گذارم
        و هم اینکه اهل کتاب و قران و حقیقت هستید
        من نگفتم هیچ اشاره ای به قران نکردم فقط خاصیتدین راگفتم
        اگر دوست داریدبخوانید تاریخ منابع اسلام و حمله اعراب به ایران
        درضما من اگر به فرض محال وفقط در حالت فرضیه تناقضی از قرانبیارمیا مثلا دعوت به جنگ یا از این چیزا ایا شما می پذیرید
        مسلما نخیر
        نه شما بلکه هیچ مذهبی نمی پذیرد
        پس من کلا با این موضوعات کاری ندارم
        من میگم اگر نظر و عقیده شما خوب و بی نظیر است در نزدخودتان پس به دیگران هم همیناحترامرا بگذارید
        هیچ کسی نمیاد با شما درگیر شود و حکم حبس بدهد فقط برا اینکه چرا حجاب دارید و باید بی حجاب باشید پس شما نیزبا انهامبارزه نکنید خواهشا هر کسی با عقید خودش به شرط سالم بودنو مزاحم مردم نشدن و کنارهم با صمیمیت و مهربانی زندگی کنیم
        شما از قران بنویسید و از خوبیهایش و من با تمجید گوش کنم. درمقابل من از انجیل بگویم وشما با خوش رویی تایید کنید شما با حجاب و نماز باشید من بدون حجاب و در اتشکده
        وسعی کنیم در نیکی و محبت و انسانیت از هم سبقت گیریم
        نه اینکه چون شما مسلمانید من بودایی سر هر چهار راه وکویی منو ازار دهید و هی اتش کینه و نفرت بیشتر
        من تمام حرفم همین است. و هیچ علاقه ای به بحث و بهتر نشون دادن اعتقاداتمان ندارم
        در ضما من خودم حجاب را تایید میکنم و همیشه رعایت کردیم اما هیچوقت کسی را با حجابش نمی سنجم چه اصلا توجهی نمی کنم که حجاب دارد یا نه ،من اگر قدرت توجه داشته باشم به حجاب خودم بسنده می شود وسلام
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۲
        درود مجدد جناب سلیمی ناحیه بزرگوار
        ممنونم از وقتی که برای نوشتن می گذارید خندانک
        بخدایم سوگند که بنده به اندازه سر سوزنی به بدحجابی و یا حتی بی حجابی مبازه نکردم،
        با این نوشتن ها هرچقدر بنویسم دیدگاه من مشخص نمی شود هیچ بیشتر به بیراهه میرود..
        بنده کلی دوستی دارم که حجابشان کامل نیستند و من باآنها صمیمیت زیادی دارم،
        صرف حجاب با کسی برخورد نکرده ام،
        حقیر حتی خواهرانم هم حجاب را رعایت نمی کنند، اما هیچ وقت با آنها مشکلی نداشتم چون معتقد هستم هرکسی باید خودش تصمیم بگیرد و هیچ چیز با اجبار نمی شود..
        و مسئله ی حجاب یک مسئله عقلانی است که به خود فرد برمیگردد، و بنده اگر تا هزار سال هم بگویم جز لج بازی بیشتر چیزی نصیبم نمی شود...
        برای همین تا حالا در این زمینه با احدی مشاجره نداشته و نخواهم داشت...
        و این که حجاب من برای خود من است و اگر سودی است برای خودم و اگر ضرری هم باشد برای خودم..
        و دلم نمیخواهد کسی با تعصب بگوید چون حجاب دارد پس از بی حجاب ها تنفر دارد که اصلا اینطور نیست و نباید هم باشد...
        خیلیا با حجاب من مشکل دارند و بنده حتی ذره ای به پوشش کسی توجه ندارم ای کاش بدانند..
        حرف زدن با خدا هم برای آرام روح است که تمام انسان با خدای خودشان خلوت میکنند بنظر شما حرف زدن با خدای خود باعث فخر و غرور باید شود؟
        بخدا قسم که همه چیز را از ما وارونه برداشت میکنند..
        بنده تنها حرفی که در این شعر داشته ام بی بند و باری است و این که کسانی که از لباس انسانیت گریختند..
        نه صرفا حجاب، پس خواهشمندم کسی مرا قضاوت نکند که همین دل آدم را به درد می آورد...
        با این اوصاف بنده به نتیجه ای که رسیدم این است که
        هرکسی را با رفتار و منشش بسنجیم..
        هرکه از انسانیت بوی برده باشد آنوقت رو به کمال و سعادت گام بر میدارد...
        و صرفا برنامه زندگی ا ش را درست انتخاب کرده است..
        چرا که برنامه ی زندگی من سراسر انسانیت است و بس...
        اما آزرده میشوم کسی مرا فقط با ظاهر بسنجد..
        چون تا کسی با کسی برخوردی نداشته باشد حق قضاوت کسی ندارد و این نهایت انسانیت است..
        همانطوری که بنده هرگز به خودم اجازه ی قضاوت کردن در مورد هیچ کسی را نمیدهم...
        ولی از دیروز خیلی ها با نام انسانیت بنده را قضاوت کردند آن هم برداشت ها که هیچ کدامشان درست نبود..
        به هرحال هر
        کسی خودش میداند و خدای خودش...
        در پناه خداوند مهربان خندانک
        رضا سعادت نژاد
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۰۵
        سلام و عرض ادب خندانک خندانک
        پای دل نوشته شما نشستم تا ببینم در نهایت چه چیزی به مخاطب هدیه می کند
        طولانی بود ولی خسته کننده نه
        نکته مهمی که در ذهنم نقش بست ، تک بعدی نگاه کردن به ماجرای آزادی،حجاب و .... در نوشته شما بود که امیدوارم متوجه شده باشید
        البته که هر هنری و هر اثری مخالفان و موافقان خود را دارد که بنده در کمال احترام مخالف تفکر و شیوه نگارش شما هستم
        اما خوشحال شدم که نوشته تان بسیار بازخورد داشت و باعث تبادل نظر در سایت شد و همین ارزشمند است
        در پناه حق خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۳۹
        سلام و درود جناب سعادت نژاد بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان
        خوشحال از اینکه با وجود طولانی بودن دلنوشته ولی براتون ملال آور و خسته کننده نبوده.
        و ممنونم از اینکه صادقانه نطرتون رو گفتید و این برای من خیلی مهم است چرا که راستگویی را به هرچیزی ترجیح میدهم،
        فقط یک چیز بگویم لااقل برای سبک تر شدن خودم..
        فرمودید تک بعدی نگاه کردن به آزادی و حجاب و اینکه مخالف تفکر بنده هستید؛باید عرض کنم که ابتدا هرانسانی جهان بینی خاص خود را دارد و با آن جهان بینی به موصوعات چون حجاب و ازادی می مردازد و این چیز کاملا طبیعی است که با تفکرات و جهان بینی بنده مخالف باشید،
        چرا که بیشتر کسانی که نگاه توحیدی به جهان دارد حجاب را یک ضرورت بداند هم سو با تفکرات حقیر است و این چیزها دیگر طبیعی است و جایی جدل کردن ندارد و نمی توانم کسی را مجبور کنم که چون من بیاندیشد.
        ولی تفکراتم را با دلیل و منطق بیان میکنم تا انهایی که باید قبول کند و آنها هم که قبول نمیکنند با دلیل منطق رد کنند...
        خب این از این..
        اما در رابطه با نگاه تک بعدی باید بگویم ؛نمیدانم تا چه اندازه با دلنوشته ی من ارتباط برقرار کرده باشید یک شاعر نباید از شعرش دفاع کند یا آن را توضیح دهد ولی مقداری می نویسم تا عزیزان به بی راهه نروند ان شاءالله خندانک
        این دلنوشته حقیر در رابطه با اتفاقات دهه ی شصت آمریکا وانقلاب جنسی است که در انجا صورت گرفته..
        و اولین کسانی که به این اتفاقات دامن زدند کینزی( پدر سکسلوژی) یک حشره شناسی آمریکا که دو کتاب را نوشتند که چیزهای عجیب غریب در آن مطرح شد تا بگوید گناه همه گناه هیچ کس نیست و خلاف همه اصلا خلاف نیست...
        یعنی اگر همه به این بی بند و باری رو بیاوریم دیگر گناه نیست که بخواهیم خودمان یا دیگری را به آن مهتهم کنیم و....
        و بماند کتاب پلی بوی هیوهفنر که چه ولنگاری های را که بوجود نیاورده است و دودش توی چشم خیلی از کشورها رفته نه فقط آمریکا...ـ
        و بیماری های زیاد جنسی که با این ولنگاری به بار آوردند کلامیدیایی که هرساله۳میلیون آمریکایی به آن مبتلا می شوند..ـ
        ایدزی که نه تنها آمریکا که تمام جهان رو گرفته بود و بیش از ۵هزار آمریکایی رو به کام مرگ فرستاد و بناند دیگر بیماری هلی آمیزشی امریکایی ها...
        و باز هم بنده نیامدم فتوای دینی بدهم که این فلان است و ان بهمان است بلکه با همان نگاه جامعه ی خودشان به این موضوع پرداختم،خانم بریانت که از زنانی بود که ضد این انقلاب بودند تعداد زیادی را هم با خود همراه کرده بود و حتی هنگام یکی از سخنرانی هایش کیک را به سمتش پرتاب کزدند و با گریه می گفت برایش دعا کنید که از دام شیطان رها شوند اینها هم در دام شیطان گیر افتاده اند...
        و خود اوبامای که در سخنرانی بیان کردند
        که از پنج زن دانشجو یک زن مورد تعرض قرار میگیرد...
        و بچه های که محکوم به سقط بودند و آنهایی که آواره میشدند و جقدر بنیان خانواده ها از هم پاشید
        تمام اینها رو گفتم تا بگویم بنده فقط ایران که تمام زن جهان راارزشمند می دانم،
        تمام اینها را گفتم تا مفهوم هژمونی را بهتر درک کنیم،
        این هم فرهنگ سولار آمریکا و چقدر دارن تلاش میکنند که فرهنگشان را جهانی کنند تا قدرت و برتری و سلطه بر تمام جهان اعمال کند،فرهنگ مسخره ای که مردمانش را با درد و رنج بسیاری همراه کرده است.
        حال چرا کشورهای دیگر فریاد زن زندگی آزادی رل به حمایت از ما زنان ایرانی سر میدهند چرا می گویند هدف ما تنها بر اندازی حکومت اسلامی است چرا اسلام هراسی میکند آمریکا و همدستانش.
        چرا آمریکا اسلام کاذبی را ساخته است؟!
        هدفش فقط براندازی کشورهای اسلتمی و ایجاد سلطه ی جهانی است..
        و ما مقهور فرهنگ آنها شدیم البته با تهاجم فرهنگی باعث این می شوند و ابزار و رسانه ها باعث چنین اتفاقاتی میشوند...
        آیا با یک روسری و لباس ها پوشیده که ارزش یک زن را نشان میدهد آزادی از او سلب می شود؟!
        چون دیروز شهادت شهید مطهری بوده از این جمله ی زیبای ایشکن استفاده میکنم که گفتند:اگر برهنگی مایه ی تمدن است پس حیوانات از همه با تمدن ترند....
        پس حقا که فرهنگ اسلامی درست ترین و سالم ترین فرهنگ هاست که بنیان خانواده از هم نمی پاشد و به زن نگاه ابزاری ندارد و نهایت ارزش را برای زن قائل است....
        این اتفاقات افتاده در آمریکا یک واقعیت است که باید هوشیار باشیم و از آن درس بگیریم...
        باز هم ممنونم از شما و حضورتان خندانک
        و این سخنان در دلم سنگینی میکردند ک گفتنشان را جایز دانستم...
        به امید روزهای خوب و آگاهی همگانی خندانک
        رضا سعادت نژاد
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۴۲
        سلام مجدد بانو
        پاسخ جامع و کاملتان را خواندم و دوست دارم که در نهایت احترام و حفظ دوستی ها به بحث بنشینیم تا جایی که فضای سایت مسموم نشود خندانک
        دلیل به کار بردن کلمه تک بعدی از سوی من را می توانید به خاطر گفتن همین جمله بدانید
        \"پس حقا که فرهنگ اسلامی درست ترین و سالم ترین فرهنگ هاست که بنیان خانواده از هم نمی پاشد و به زن نگاه ابزاری ندارد و نهایت ارزش را برای زن قائل است....\"
        خدایی نکرده نظر من بر این نیست که فرهنگ اسلامی مشکل دارد یا بخواهم سراسر حرف شما را نقض کنم و اگر اعتقادات را کنار بگذاریم و از بعد جامعه شناسی و منطق بینی نگاه کنیم،هیچ فرهنگی در دنیا وجود ندارد که بی عیب و نقص باشد و مخالفی نداشته باشد
        که البته خوب و بد بودن فرهنگ کیفی است،یعنی از نظر من سر بریدن در راه جهاد از طرف داعشی ها که برچسب فرهنگ اسلامی به آن می زنند کار نادرستیت،اما از نظر خودشان کاری سنجیده و متناسب با فرهنگشان است
        همینطور هم در اروپا،بی حجاب بودن زنان جزوی از فرهنگشان است که از نظر خودشان پسنیدیده و از نظر شما ناپسند
        رعایت حجاب و پوشش اسلامی،از نظر شما کاری فرهنگی و لازم اما از نظر اروپایی ها بسیار بیجا و ناپسند
        پس ببینید که هر فرهنگی مخالفان و موافقان خود را دارد و اگر نگاه ما تک بعدی باشد می گوییم که فرهنگ ما بهترین فرهنگ است...
        فرهنگ اسلامی مزیت های بسیاری دارد که بنده اصلا انکار نمی کنم و شما هم نام بردید که بسیار حق و به جا بود،اما باز هم میگویم که نه از دریچه اعقتادی بلکه از دریچه اجتماعی حرف می زنم و ساده گویی می کنم که منظورم بهتر منتقل شود
        کمی از معایب این فرهنگ برایتان بگویم : ایجاد فضای بسیار گسترده برای سوء استفاده(جنگ ستیزی به نام اسلام،داعش،جهاد در راه خدا با حرکت های انتحاری،کودک همسری،قتل های ناموسی) و کمی دقیق تر،دخالت در سیاست و غارت شدن کشور و منابع ان به نام اسلام،تحریف قران و تبدیل دین به تجارت برای خالی کردن جیب مردم؛عدم حضور بانوان در صحنه های اجتماعی مثل ورزشگاه ها ....عدم اجازه به بانوان برای خوانندگی و اجرای کنسرت.....
        نمی خواهم بحث را گسترده تر کنم و نمی خواهم بگویم که اسلام چنین ویژگی هایی دارد،بلکه می گویم سوء استفاده از ان بسیار است و قابلیت تحریف زیادی دارد و امروزه اسلام بازیچه ای شده که با نام ان هر غلطی می کنند و ویژگی های که به عنوان معایب گفتم منظورم خود اسلام نبود چرا که اسلام چنین چیزهایی نگفته و بنده می دانم....
        پس هرطور که حساب کنیم فرهنگ اسلامی هم تمام و کمال به سود جامعه نیست .... برای جامعه و فرد در زمان ها و مکان های مختلف می تواند مفید یا مضر باشد و مانند تمامی فرهنگ ها خوب و بد دارد
        همانطور که اشاره کردم،نوشتن درباره چنین موضوعی بسیار سخت است چون مخاطبی مثل من به شما گیر می دهد که تک بعدی است و عین روی لبه تیغ راه رفتن است
        نمی گویم شما قلمتان بد چرخید،منظورم این است که چنین موضوعی به دست هرکسی نوشته شود باز هم مخالفین سرسخت خود را دارد
        توصیه من ناپخته و خام به شما این است که به شیوه اعتراضی به موضوع خاصی بنویسید که البته همین کار را کردید اما به صورت نا خوداگاه قلمتان به کل فرهنگ اروپا گیر داد
        من کاملا با متن شما ارتباط گرفتم و میدانم که منظورتان یک حادثه در زمانی خاص بوده اما از این دلخور شدم که در بحث ها و تبادل نظرات ،بصورت جامع و کامل به فرهنگ اروپایی در تعدادی از جمله هایتان گیر دادید خندانک خندانک خندانک
        خواهر عزیزم شما تاج سر شعر ناب و عزیز دل بنده هستید
        امید وارم از پرگویی هایم دلخور نشوید که فقط نظرم را به زبانی ساده بیان کردم
        در پناه حق خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۰۹
        درود مجدد جناب سعادت نژاد بزرگوار
        ممنونم از وقتی که برای نگارش گذاشتید...
        بنده در پاسخ به کامنت جناب سلیمی بزرگوار، دقیقا بالای اولین نظر خودتان در رابطه با اعتقادات و نظرم گفته ام...
        و اینکه در حالا حاضر اسلام ایران پر از مشکل است..
        من هرگز نگفته ام اسلام ما در حال حاضر بی عیب است بلکه گفته ام خود دین اسلام چون برنامه ی زندگی از طرف پروردگارمان هست بی عیب است..
        چون خداوند بهتر از هرکسی از ذات و سرشت موجودی که ساخته است خبر دارد و خوب می داند کدام دین اورا به سعادت می رساند.
        گفته ام باز هم می گویم به فساد اداری مالی و حکومتی در کشورم آگاهم به فقر و اختلاص و دزدی در جامعه آگاهم..
        و حتی چشمشان روی قسمت های از دین برای منافع خودشان بسته اند.
        تمام دین من قرآن و خدای قرآن است نه هیچ جبهه ی دیگر..
        و منظور ار آن جمله ای که آوردید خود دین اسلام است نه اجرا کنندگان آن..
        البته رهبر معظم ما از بینش و آگاهی بالای برخورد هستند ولی امان از مسئولین بی کفایت..
        که دیگر حرف برای گفتنم نیست..
        و اینکه خود آمریکا هم برای اسلام هراسی، اسلام کاذبی خودشان را ساخته اند..
        و فرهنگ اروپا هم سراسر غلط و زاییده ی ذهن مسمومان است...
        از اروپا ایراد گرفته ام چونکه خیلی ها مقهور فرهنگ آنها شده اند و خبر ندارند که چه درد های که در جامعه آنهانیست..
        همه ی جامعه ها مشکل دارند و هیچ جامعه ای هم بدون مشکل نیست...
        ولی وظیفه خودم می دانم که به سمت کمال پیش بروم و با احکام دستورات پروردگارم راه حق را برگزینم...
        و بنده مقلد کسی نیستم و ایمانم را هدیه ی الهی میدانم نه چیزی که جامعه بر من تحمیل کند.
        حتی اگر روزی خود همین مسئولین خواستار چیزی شوند که ان را مطابق فطرتم نیابم با تمام قوا روبه رویشان می ایستم..
        ممنونم از تعاملات خوب شما که از شما و علمتان بهره مند شدم
        موفق باشید خندانک
        رضا سعادت نژاد
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۳۳
        درود مجدد بانوی مهربان خندانک خندانک
        گفت و گوی بسیار خوبی بود
        سخنتان متین است خندانک
        از تعامل با شما خرسند شدم و امیدوارم چنین تعاملات دوستانه در فضای شعر ناب بیشتر بشود
        در پناه الله یکتا خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۴
        درود جناب سعادت نژاد بزرگوار
        ممنونم از شما،
        سلامت و تندرست در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۷
        به عقیده حقیر آزادی هر کاری را انجام دادن نیست

        آزادی یعنی بهترین کار ها را در لوای عقل انجام دادن

        شخصا تا زمانی که هزاران تحصیل کرده بیکار هزاران کودک فقیر هزاران هنرمند که به انها بهایی داده نمیشود و و و.. وجود دارند چندان اهمیتی به برداشته شدن صرفا یک روسری از سر زنان نمیدهم اگر من با برداشته شدن یک روسری تحریک شوم با برداشته نشدن آنهم میشوم عذر میخوام اینو میگم ولی هر کسی میتونه حتی شخصی رو عریان هم تصور کنه ولو اینکه شخص تصور شده کاملا پوشیده باشه اما یک نکته که باید بگم اینه که ..

        اگر ما در اجتماعی هستیم که اکثریت اون هنجارهایی دارن موضف به رعایت اون هنجار هستیم بازم از این مثال عذر میخام صرفا برای بیان حد نهایی توضیحات هست ..

        مثلا اگر من در یه مکان عمومی در ایران که همه پوشیده هستن با زیر پیرهن و شورت ظاهر بشم اونوقت نه تنها به خودم بلکه به بقیه هم توهین کردم

        این یک هنجار هست یک چیز عقلانی بر پایه زمان و مکانی که در اون هستیم
        برعکس این هم صدق میکنه

        شما اگه با شلوار لی وارد استخر بشی همه بهت نگاه میکنن چون هنجار اون مکان زمان نیست

        در مجموع هر چیز بر پایه فرهنگ زمان و مکان قابل تغییره و یک نوع هنجار مربوط به اون دوره میشه

        در پست دیگر هم توضیح دادم مادامی که حکومتی بجای مهار تورم از بین بردن فقر و.. تنها شروع کنه به برخورد با حجاب مردم هم شروع به لجبازی میکنن

        با اطمینان میگم اگر اوضاع اقتصادی خوب بشه اگر آزادی بیان و عقیده ای که مخرب نیست در اجتماع باشه اگر فیلترینگ شبکه های اجتماعی چون یوتیوب که مربوط ب محتوای طنز و یادگیری هستن و نه دارای محتوای غیر اخلاقی برداشته بشه و... مطمئن باشید مردم نه تنها دست از لجبازی با حکومت برمیدارند بلکه تا پای جان نیز با او خواهند بود

        اما مادامی که یک حکومت تنها شعار بدهد راه به جایی نخواهیم برد

        حکومت ما نزدیک به نیم قرن وجود دارد اما مردم هنوز در صف مرغ هستند و مشغول ثبت نام ماشین

        هرگاه جامه عمل بر چیزی پوشیده شد مطمئن باشید اوضاع تغییر خواهد کرد

        تیک نقد میزنم تا همه ببینند و دوست داشتند نظر بدهند ممنون خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۲۵
        درود جناب افشاری بزرگوار
        ممنونم از وقتی که برای نوشتن گذاشتید.
        به امید روزهای خوب برای کشورم خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۸
        پیام قبلی رو ارسال کردم متاسفانه تیک نخورد
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۳۴
        درود وعرض ادب خدمت تمام فرهیختگان خندانک
        تمام کامنت ها رو با دقت خوندم ..وکاملا حرف های خانم پنام رو متوجه شدم وبقیه دوستان ...
        خانم پنام شخصیت والایی دارند ودوست ندارند کسی از ایشان آزرده خاطر بشه ..که مطمینن هیچ کس هم ازرده نمیشه ..این بحث ها واجب برای اگاهی هر انسانی با هر عقیده ای .‌.از صحبتهای خانم پنام این نتیجه رو میشه گرفت که ایشون بحثش فقط قران واهل بیت ولا غیر وخیلی هم دل خوشی از این حکومت نداره دقیقا عین بنده ..
        خب جناب سلیمی هم نظر خودشون رو داره که بنده با نظر ایشون هم موافقم ..انسان در هر دین ومذهبی باید به اعتقادات وباورهای دیگران احترام بگذاره وسعی نداشته باشه که اعتقادات خودش رو به دیگران القاء کنه خندانک بدی انسانهای افراطی مسلمان اینه که فقط خودشون رو کامل میدونن همین ..
        وجناب افشاری هم که کاملا حرفاشون منطقی ودرسته ..
        خب در اینجا فقط باید از خودمون این سوال رو بکنیم خروجی این نیم قرن چی بوده؟؟اگر همین سوال رو کاملا درست پاسخ بدیم میفهمیم که ایا اینها تونستند با پایبندی به دین اسلام درست عمل کنند همین ...در پناه خداوند محفوظ باشید..جسارت من ببخشید
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۱۳
        سلام و درود بانو جانم خانوم زند عزیزم
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        الحق که هرچه در رابطه با عقیده ی بنده گفتید درست است
        و از نظرم آنچه در رابطه با جناب افشاری بزرگوار و سلیمی بزرگوار نوشتید هم صحیح است. خندانک
        خیلی ممنونم از کامنتتان که انگار باری را از دوشم برداشت.
        انگار صدای اعتراضاتم شنفته نمی شد...
        بازم ممنونم
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۱۳
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۵۸
        درود
        نخست اینکه صدا و بیان فوق العاده زیبایی دارید
        و پس از ان ، دایره ی لغات بالا و مطالعه ی گسترده شما در شعرتان قابل مشاهده است
        هرچند آزادی مطلق گاهی بزهکاری می اورد و شاید منی که در اینجا هستم و مغرورم که تا کنون پا از مرزهای اخلاقی و انسانی فراتر نگذاشته ام-به خیال و فکر خودم-
        تحت تربیت مادری سختگیر و دانا و پدری فرهیخته بودم، اگر در سنین پایین آزادی مطلقی که در اروپا یا امریکا بسیاری از خانواده ها به کودکان و نوجوانان میدهند داشتم، شاید اکنون انسان دیگری بودم
        پس آزادی بیان و ازادی اندیشه با آزادی مطلق متفاوتست و من خودم هرگز اجازه ی ازادی مطلق به فرزندم را نخواهم داد ،این یک سوی مسئله
        در سوی دیگر، عدم ازادی های مجاز و تعریف شده ،خود باعث بزهکاری ،افراطگرایی ،ناراحتی های روانی و
        افول است
        علم جرم شناسی در محدوده ی حقوق و جامعه شناسی امروز بر این امر تاکید دارد ،و اطمینان داشته باشید هرچه فشار بر نوجوانان و جوانان بیشتر باشد ،با نیرو گریز از مرکز از همین ریسمان باریک اعتقاداتشان هم گسسته میشوند
        و متاسفانه اسیب شناسی این موضوع ژرف تر از این مجالست و در حیطه ی تخصص بنده نیست ولی قطعا مخرب و بسیار مخرب است ..
        در اینجا هم فساد جنسی بیش از حد تصورست تنها در لوای کلاه شرعی صورت میگرید
        امید که پروردگار به جوانان و نوجوانان جهان عفت و پرهیزگاری عطا فرماید
        پس از اتمام تحصیلاتتان و هرزمان فرصت یافتید ،در دین یهود مطالعه کنید
        در توحید به اسلام پهلو میزند و اموزه هایی غنی دارد
        کتاب انسان خردمند دکتر نوا هراری را هم برای اشنایی با نوع دیگری از تفکر یک انسان بخوانید و بیشتر بر شادمانی و حوادث خوب تمرکز کنید و هلند را با فساد زنانشانبه حال خود واگذارید !!

        بهره و لذت بردم گرامی قدر
        با مهر
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۱۲
        پیشاپیش از محضر
        مدیر معزز و گرانسنک سایت پوزش خواهم
        که نباید مکتوبات مکتوبی با رنگ و بوی سیاسی بنگارم و خارج از قوانین سایت است
        یشتر جنبه ی اجتماعی دارد !
        خانم پنام گرامی
        جناب رمضانی ،خیلی اصرار دارند که کمترین اشتباه میکنم، و خود گرامیشان دانای کل هستند
        ایرادی ندارد،تنها مطالعه کنید و مطلع شوید و بعد انتخاب کنید،تقلیدکار انسان نیست انسان قوه ی عقلیه دارد
        اموزه های دین یهود ،زیبا ،نمادین،پرجذبه و بیمثالست،اتفاقا بیشتر انسان را به مباحث توحیدی سوق میدهد،

        در مورد امنیت و فساد و خرابیغرب
        باید عرض کنم،من ساعت دوازده شب تنها در برلن پیاده روی میکردم که وزن کم کنم:امنیت امنیت امنیت
        حال در شهرستان شمالی !با جمعیت دو میلیون نفر
        با مردم مذهبی مگر میشود نه شب بیرون بروی از منزل پیاده روی کنی !؟تنها!!؟

        چه خطراتی در پی دارد خدا میداند
        اینها پروپاگانداست
        فضاحتیست که به بار امده و قابل پوشاندن نیست!حداقل اینکه انها ادعای دین و حکومت علوی ندارند،سکولارند
        این که با نام دین استثمار کنید اوج وقاحت است.

        در اسلام پیامبر با اسبش به اسمان هفتم رفت در یک شب! و پس از معراج از سدره المنتهی به زمین امد
        و در قران خداوند به شکل اتش-توجه کنید که اتش نماد شیطانست-بر موسای نبی ظاهر شد
        از لحاظ عقلی معراج را بسنجید،یک جسم مادی به سدره المتهی رفته اند با جسمش
        از جو خارج شده اند به کهکشان رفته اند!!

        حال اگر خداوند با یعقوب ع کشتی بگیرد در پس یک جسم ظاهر شود ایا از حیطه ی توانایی مطلق او خارجست !!؟

        سخن دیگری ندارم
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۲
        اصلاح میکنم
        دویست هزار نفر
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۵
        سلام و درود بانوی عزیزم خانوم طالب زاده ی بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان بانو خندانک
        آنچه را نگاشتید چند بار با دقت خواندم و تمامی آنها را قبول دارم..
        و می دانم که نسل جوان و نوجوانان بعضی از آزادی اگر از آنان سلب شود بیشتر لجاجت می ورزند و آسیب پذیراست...
        بله اینجا هم این بی بندوباری ها هست..
        و نیایشتان را آمین گو هستم..
        و اتقافا خیلی علاقه دارم مطالعه و پرداختن به دین های دیگر را،
        کلا دانستن و مطالعه کردن را بیش از حد دوست دارم..
        ان شاءالله فارغ شویم و به مطالعه بپردازیم..
        در پناه خداوند فتاح خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۴۸
        به ادعای علمای شیعی پيامبر گرامی با بدن و روحشان توامان سير نموده و معراج جسمی و روحی همزمان بوده است ،، نه روحانی تنها، کلمه -بعبده-در زبان عرب بهمعنی بدن به انضمام روح است ...
        مرحوم طبرسی دانشمند شیعه به ضرس قاطع معراج را جسمی میداند
        و هفت اسمان به نقل قول خود مراجع شیعه میتواند به کهکشانها و یا لایه های جوی اشاره کند
        بنده ادعایی ندارم،از متون فقهی کپی پیس نمیکنم
        رشته های تحصیلیم هم ارتباطی به زبان عربی و کلام ندارد ،زمانم را برای درک صحیح هستی و علم ،راهکارها و تکنولوژی های نوین برای بهبود زندگی بشر و تفکر در عالم ماده صرف میکنم،جدال مختص مقلدین است ،خرافه در همه ی ادیان وجود دارد و از واقعه ی عاشورا تا ماهیت منجی در مذهب شیعه به شدت آمیخته به تحریف و خرافه است




        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۰۹
        با درود دین باید به بوته نقد برده شود

        نباید هیچ توهینی صورت گیرد( منظور من با شما نیست منظور در بحث نقادانه است)

        جناب فلاح و هزاران شخص دیگر چون دین را مورد آسمانی دیده اند در نتیجه دستورات آنرا بی برو برگرد میدانند اما حقیر کند وکاوهای زیادی کردم تا خود بتوانم به چیزی پی ببرم

        مطالبی که در ادامه کپی پیست میشوند را ببینید و شباهت عجیب آنها در دین را این مطالب قبل از ظهور اسلام ( حتی در افسانه گیلگمش قبل از ظهور ادیان ابراهیمی) هستند عقل من این تکه ها را کنار هم گذاشته و سخت درگیر شده است در ادامه بخوانید

        اِپیمِنیدِس (به یونانی: Ἐπιμενίδης) (۶۰۰ پ. م.) فرزند فایستیوس از مردمِ کنوسوس در کرت بود. نامِ پدرش در بعضی منابع، دوسیاداس و آگسارخوس نیز ذکر شده‌است. برخی وی را جزو فرزانگان هفت‌گانه یونان دانسته‌اند.

        دیوگنس لائرتیوس در بابِ زندگیِ وی داستانی را شرح می‌دهد که از این قرار است:

        «روزی پدرش او را به دنبال کشتی گمشده‌ای به بیرونِ از شهر فرستاد؛ اپیمنیدس هنگام عصر از جاده خارج شد و به غاری رفت و آن‌جا به مدت پنجاه سال خوابید. پس از این که بیدار شد به ادامهٔ جستجوی خود پرداخت، به گمان این که فقط مدت اندکی خوابیده است؛ و چون نتوانست آن را بیابد به مزرعه بازگشت و دید که همه‌چیز تغییر یافته و ملک از آنِ فرد دیگری است. سپس در حالی که کاملاً متحیر بود به شهر برگشت و هنگامی که می‌خواست وارد منزل خود شود با افرادی مواجه شد که می‌خواستند بدانند او کیست. عاقبت برادر جوان‌تر خود را، که اینک پیر شده‌بود، یافت و حقیقت را در مورد خود دانست. از این رو وی در تمام یونان مشهور شد و اعتقاد مردم بر این شد که وی نظرکردهٔ خدایان است.»

        این داستان به طریقی دیگر در قرآن با عنوان اصحاب کهف بیان شده است
        سارگون اکدی (‎/ˈsɑːrɡɒn/‎; اکدی: 𒊬𒊒𒄀 Šar-ru-gi) یا سارگون بزرگ،نخستین پادشاه امپراتوری اکد بود که به دلیل فتوحاتش در دولت شهرهای سومری در قرون ۲۴ تا ۲۳ پیش از میلاد مشهور است. گاهی از او به عنوان اولین شخصی در تاریخ یاد می‌شود که بر یک امپراتوری حکومت می‌کرد.

        مادر یک کاهنه بود. (اما) پدرم را نمی‌شناسم.

        برادران پدرم عاشق کوه‌ها بودند.

        زادگاه من آزوپیرانوست، که در ساحل فرات قرار دارد.

        مادر کاهنه‌ام مرا حامله شد، او مرا در خفا به دنیا آورد.

        او مرا در رودخانه انداخت (به‌طوری که) آب مرا غرق نکرد.

        آب مرا به سوی اکی آبیار برد.

        اکی آبیار مرا به فرزندی پذیرفت و مرا تربیت کرد.

        اکی آبیار مرا به باغبانی خود برگزید.

        هنگامی که من یک باغبان بودم، ایشتار عشق خود را به من ارزانی داشت، و من برای چهل و … سال پادشاهی کردم

        زندگی سارگون پادشاه اکدیان که شباهتی عجیب با حضرت موسی دارد


        گیلگَمِش (اکدی: 𒀭𒄑𒉋𒂵𒈨𒌋𒌋𒌋 (گیلگمش)؛ سومری: 𒀭𒉋𒂵𒈩 (بیلگَمِس)) یکی از قهرمان‌های اسطوره‌های بین‌النهرین باستان و شخصیت اصلی حماسه گیلگمش است، حماسه‌ای که به زبان اکدی در اواخر هزارهٔ دوم پیشا دوران مشترک مکتوب گشت. احتمالاً وی پادشاه تاریخی دولت‌شهر سومریِ اوروک بود که پس از مرگ به مقام خدایی رسید. داستان دلاوری‌های افسانه‌ایِ گیلگمش در پنج شعر سومریِ بازمانده روایت شده‌است. قدیمی‌ترین آن‌ها احتمالاً «گیلگمش، اِنکیدو و جهان زیرین» است. سایر شعرها «گیلگمش و آگا»، «گیلگمش و هوواوا»، «گیلگمش و نرگاو آسمان» و «مرگ گیلگمش» هستن

        در افسانه گیلگمش سخن از ماری فریبنده ( داستان حضرت آدم)
        فرستاده شدن هدیه ای از طرف خدا (گاو) کشتن آن و عذاب بر مردم( تداعی گر داستان حضرت صالح و قوم ثمود)
        و همچنین سخنانی در باب جاودانگی و دیگر موارد ( تداعی گر بهشت و..)

        در این الواح کهن وجود دارند

        این الواح مربوط به حداقل 2 هزار سال قبل از حضرت عیسی هستند

        حال این معما را چگونه باید حل کرد ؟

        ذهن من به من میگوید که منطق را قبول کنم فقط شما و دیگر دوستان چه نظری دارید ؟



        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۴۲
        درودتان جناب افشاری گرانمهر
        بهره میبرم از اندیشه و مکتوبات ارجمندتان
        آن دینی که جناب رمضانی قبول دارند من هم پذیرفته ام ،نمیدنم چرا این دست افراد میکوشند خود را مبرا و مومن و سایرین را جور دیگری نشان دهند و گواه عرایضم اهانت ایشان به فرد دیگریست که دانشگاهی وبسیار محترمند و از ایشان به لحاظ سنی بزرگتر، این چه آیینیست که ایشان دارند ولی در لفافه در شعرشان اهانت نژادی میکنند ، انکه خدا را بپذیرد خلقیاتش نرم و پندارش شایسته و ادبش زبانزد میشود ،متاسفانه افرادی چنین را معتقد نمیدانم، تندرو و افراطی میدانم که اغشته به نوع خاصی از سیاستزدگی و توهمات پوپولیستی اند

        با احترام
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۵
        اصلاح میکنم
        کپی پیست
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۳۵
        جناب افشاری گرامی دقیقا مشکل من با صحبت های شما همین هست که شما به مطالعات ویکی پدیایی و کپی پیستی دلخوش شدین و فکر میکنین که این مطالب دست و پاشکسته و جمع آوری شده از سایت های اینستاگرامی و موارد دیگه بی خلل و کاملا علمی هست در صورتیکه براس همه این موارد و شبهات مقالات علمی با ارجاعات فراوان برشته تحریر دراومده.جناب افشاری اگر به این مباحث علاقه مند هستید باید وارد دانشگاه بشید مرارت های تحصیل رو بپذیرید و با روش های تحقیق علمی و نگاه روشمند به تاریخ آشنا بشید و اونوقت بااحتیاط قضاوت تاریخی کنید.اینجوری که نمیشه نظرات مستشرقین و پژوهشگران ناشی دویست سال گذشته به این سمت رو که دشمنی اونها با قرآن و ادیان ابراهیمی آشکار هست رو عنوان کنید و بعد فکر کنید به نهایت اصول منطق رسیدید!!!تاریخ علم گسترده ای هست که هر بخش اون نیازمند تبحر و تخصص هست و نمیشه با دوخط مطلب جمع آوری شده سر و ته اونرو بهم وصل کرد مخصوصا تاریخ ادیان که نیازمند رجوع به علوم مختلف در مورد کنکاش های دینی هست.شما چون با اصول صحیح آشنا نیستید و نگاه روشمند به مسائل ندارید و بخاطر بدبینی به ادیان هر موضوعی که با پیش زمینه های ذهنی شما منطبق باشه رو بعنوان اکسیری منطقی میپذیرید و شبهه های بی منطق ها رو رواج میدید.بارها گفتم که اینجا محل بحث و تبادل نظرهای اینچنینی نیست و باید به متخصصین امر،مقالات تخصصی و میز گردهای پژوهشی و تخصصی رجوع کنید.شبهه افکنی های کپی پیستی در محفلی ادبی و جمعی ناآگاه از مباحث بسیار تخصصی بدور از جوانمردی هست.

        یکی از موارد مکرر انتقادات غیرمسلمانان از قرآن کریم که در خود قرآن نیز بازتاب یافته است این است که قرآن تکرار سخنان پیشینیان و اقتباس بعضاً منحرف‌ازاصل کتابها و باورهای ادیان دیگر است.
        یکی از این موارد اشاره به نسبت اسطورهٔ بابلی گیلگمش و طوفان نوح در تورات و از آنجا قرآن کریم است. اما چند نکته:
        ۱) به اصل همسویی قرآن با ادیان الاهی پیشین در خود قرآن تصریح شده است (قریب ۱۲ بار مثلاً بقره، ۴۱، ۹۱، ۹۷).
        ۲) بر اهل نظر پوشیده نیست که نقل قصص پیشین در قرآن با تصحیح الاهی آن است (می‌گویم الاهی چون اصولاً معیاری برای تصحیح آن قصص وجود نداشته است، برای نمونه‌هایی نک. «باستان‌شناسی کتاب مقدس»؛ فینکلشتاین، سیلبرمن؛ ترجمهٔ سعید کریم‌پور)
        ۳) شخصیت گیلگمش میان منابع سومری و بابلی (اکدی) مشترک است اما هرچه در منابع بابلی (حوالی قرن ۷ پ.م.) آمده ریشه در منابع سومری ندارد و خلط این دو دروغ یا اشتباه است.
        ۴) جزئیات ماجرای طوفان که در لوح ۱۱ از روایت اکدی آمده طبق تحقیقات محققان (الواح سومری، کریمر) ریشه در منابع سومری ندارد و نظر به تقدم تورات نسبت به این منبع، حکم عاقلانه و ‌منصفانه تأثیرپذیری این از تورات است.

        در بخشی از طومارهای قمران که «کتاب غولان» نام دارد و در حوالی ۱۰۰ پ.م. استنساخ شده نام‌های گیلگمش و خومبه‌به (سومری خووه‌وه) به عنوان دو تن از غولان پیشاطوفان آمده است. این نامها با صامتها به صورت גלגמש [گلگمش] و חמבביש [حمببیش] ضبط شده اند.
        همین متن را بعدها مانویان خاورمیانه مورد استفاده قرار دادند و صورت عربی «جیلجمش» طبق جلال‌الدین سیوطی، مصری (حدود سال ۱۵۰۰ میلادی) [در کتاب «الرحمة في الطب و الحکمة»] به عنوان نام یک جن هنوز زنده بوده است.

        نام گیلگمش یک بار در یونانی به صورت گیلگاموس Γίλγαμος در کتاب
        «درباب طبیعت حیوانات»
        De Natura Animalium
        بند ۱۲.۲۱ (نوشتهٔ حوالی ۲۰۰ میلادی) اثر کلاؤدیوس اِلیانوس
        Claudius Aelianus
        آمده است.
        در روایت الیان، شاه بابل سئوئخوروس یا اِیئخوروس
        Seuechorus
        Σευηχορος,
        Euechorus
        به وسیلهٔ هاتف خبردار می‌شود که پسر بزرگش گیلگاموس او را خواهد کشت. به همین علت او پسرش را از برجی بلند پرتاب می‌کند. عقابی از سقوطش مانع می‌شود و [دیگرانی] طفل را می‌یابند و چونان باغبانی بزرگش می‌کنند تا سرانجام شاه می‌شود.

        تئودور بار کونای (حدود ۶۰۰ میلادی) که به سریانی می‌نوشت از شاه گلیگموس، گمیگموس یا گامیگوس به عنوان آخرین حلقه از شاهان دوازده‌گانه که معاصر آباء اولیهٔ یهود از پلگ تا ابراهیم بوده اند یاد می‌کند.
        این فقره نشانه‌ای از خاطرهٔ پیشین گیلگمش دانسته شده است.
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۳۱
        درود بر تمامی عزیزان خندانک
        نخست اینکه خوشحالم در جمع شما خوبان می آموزم و ذهنم مدام به تکاپو واداشته می شودو تفکر کردن اگر در رابطه با خداوند متعال و به شرط اینکه مداوم هم باشد بهتر از هفتاد سال عبادت است..
        پس قطعا بودن در محضر شما سروران موهبتی است از طرف پروردگارم که سپاس گزار ایشان هستم...

        جناب افشاری بزرگوار از بنده خواستار شدید که در رابطه با آنچه نگاشتید اظهار نظر کنم..
        در رابطه با آنچه کپی پیست کردید چند احتمال وجود دارد..
        اول اینکه این داستان هاواقعی باشد و هیچ دخل و تصرفی در آن هانشده باشد
        دوم اینکه این داستان ها واقعی باشد ولی دخل تصرف در آن شده باشد
        و سوم اینکه این داستان ها وجود خارجی نداشته باشند هدفشان چیز دیگری باشد..

        حال اگر فرض اول درست باشد، باید عرض کنم که بازهم به قرآن ما لطمه ای وارد نمیشور چون که اولا قرآن ما سراسر نور است و عشق و ایجاز محتوایی و هم لفظی آن زبان زد است چیزی که حتی اعراب نادان آن زمان هم بر آن واقف بودند.
        و اینکه ۱۴قرن است که قرآن ما را به تحدی دعوت کرده است،و از دشمنان خواسته اگر توانستند کتابی همانند قرآن بیاورند و برای نشان دادن عجزشان از آنها خواست که ده سوره شبیه قرآن بیاورند و برای نشان دادن نهایت عجزشان از آنها خواست که سوره ای همانند یکی از،سوره های قران بیاورند(متاسفانه کاملا در ذهن ندارم که این تحدی در کدام سوره آمده بود) و این تحدی هنوز هست و حتی نتوانستند سوره ای شبیه سوره ی کوثر بیاورند...
        حالا بماند آن سوره خودساخته که می گفت
        الفیل ، ما الفیل ، و ما ادریک ما الفیل ، له ذنب و بیل ، و خرطوم طویل خندانک
        ۱۴قرن دشمنان تلاش کردند و موفق نشدند چون که این توانایی فقط از آن خداوند است ک انسان از آن بهره ای نبرده است..
        این خود قرآن و صاحب آن است که دربرابر تحریف ها محافڟت میکند و خود خداوند این سخن را در قرآنش آورده است...همانطور که از حرم های معصومین در برابر دشمنان محافظت کرده است..
        و گذشته از این همه سخن، این داستان نه تنها به اصحاب کهف برمیگردد بلکه عزیرنبی که در سوره توبه آمده است یکی از پیامبران بنی اسرائیل بود نیز این اتفاق برایش افتاده بود.
        طبق داستانی که در قران بیان شده است عزیر نبی از ویرانه ای می گذشت که تمام مردمان آن پوست و استخوان شده بودند حضرت عزیر علیه السلام در دلشان گفتند به راستی که اینها چگونه به شکل اولشان در می آیند اینها جز استخوان نیستند...
        عزیز نبی به زیر درختی می روند و به خوااب میرود و بعد از صد سال از خواب بیدار میشود که گمان میکند یک روز و یا تنها نیم روز خوابیده بود و ندا بر او آمد که ای عزیر تو صد سال اینجا خوابیده ای به غذایت نگاه کن که بعداز گذشت ۱۰۰سال هنوز سالم است و فاسد نشده ولی به الاغت بنگر که چگونه پوست استخوان شده است حال بنگر چگونه آن را به شکل اولش درمی آوریم و درجلوی چشمش الاغش به شکل اولش درآمد و همانجا بود که عزیر نبی گفتند میدانم که خدایم بر هرچیزی تواناست.
        و بنابراین که حتی فرض اول هم درست بودنش مشکلی با قرآن و الهی بودنش وارد نمی کند فرض های دیگر اصلا نیاز به بررسی ندارند چونکه آنها صددرصد مشکلی برای قرآن ما ایجاد نمیگند..
        چون تحریف و دستکاری برای ساختن چنین داستان های ممکن است و برای این است که در اسلام شبهه ایجاد کنند و چون مربوط به دو هزار سال قبل هستند کتاب الهی ما را تقلید کار بنامند ولی باید بدانند که هرگز به اهدافش نخواهند رسید..
        و فرض سوم هم می گوید کلا این شباهت ها اتفاقی بوده و اینکه افسانه ها هم به قران خدشه ای وارد نمیکند چرا که افسانه ها چنین ویژگی ندارند...
        و در آخر
        از تمامی عزیزانم معذرت میخواهم برای زیاد نوشتنم :
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۴
        درود بانو جان عزیز و مهربانم که بودنشان برای بنده قوت قلب است خندانک خندانک
        آنکه خدا را یافت خوش اخلاقی و مهربانی را هم یافت..
        چرا که خداوند در آیه خطاب به پیامبر اکرم فرمودند
        ای پیامبر ، به سبب لطف و رحمت خدا بود که با آنان نرمخویی و مهربانی کردی ، و اگر درشتخوی و سختدل بودی ، قطعاً از گرد تو پراکنده شده بودند..

        و در کتاب جبران خلیل جبران
        پیامبر اکرم فرمودند که سعی کنید بیش از حد مهربان باشید
        و الحق که مهربانی ذاتی انسان است خندانک

        در اینجا همه ی دوستان بدون اغراق و از صمیم دل می گویم که برایم عزیز هستند و از ارزش والایی برخورد هستند خندانک
        و بودن در کنار شما متفکرین واقعا نعمت و رحمت است و برای ما افتخار خندانک خندانک
        بانو جانم ان شاءالله همیشه برقرار و سلامت باشید
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۴۶
        با درود من هدفم به هیچ عنوان قبولاندن طرز فکر به افراد نبوده و نیست تنها یکسری سوالات بودند که ایجاد شدند و اینکه نزدیک به ده شباهت میان افسانه های گذشته با دین قطعا چیزی اتفاقی نمیتواند باشد

        افسانه های کهن را که کشف شده و دیده ایم تقریبا از 3000 پ.م بوده اند با دانستن این مورد سه کتاب الهی شامل تورات( تنخ) انجیل و قرآن موارد بسیاری را از این افسانه ها در دل خود دارند با این تفسیر اگر شخصی بگوید که قرآن که الهی است چرا این افسانه ها را در خود به تفسیری دیگر بیان کرده چه باید گفت جایگاه افسانه همانطور که از اسمش پیداست در قصه هاست و موردی حقیقی نیست چرا باید در کتابی الهی(به نوعی دیگر) بیان شوند ؟ بجز این موارد در قرآن گفته هایی هست که اگر با دید منطقی نگاه کنید دلیلی نداشته که خداوند آنها را به آن گونه بیان کند برای مثال در آیه 260 سوره بقره میخوانیم که حضرت ابراهیم برای آگاهی از زنده شدن مردگان دستوری از جانب خداوند دریافت کرد مبنی بر اینکه چهار نوع از مرغان را جمع کرده سپس آنها را ذبح کرده و بر سر کوهی قرار داد و سپس آنها را خواند مرغان زنده گشته و بسوی او به پرواز درآمدند

        در این قسمت مواردی وجود دارد که بیان میکنم

        در ابتدا دستور بر فعل کشتن از جانب خداوند وجود دارد خداوند آیا نمیتواند بگوید که چهار مرغ مرده در جایی هستند و آنها را جمع کنیم یعنی چرا حتما باید فعل کشتن در این مورد وجود داشته باشد؟

        در قسمتی دیگر نهادن چهار مرغ بر سر چهار کوه است در اینجا از بعد مسافت و فاصله مرغان را میتوان در چهار گوشه یک زمین به حداقل مساحت هزار متر هم قرار داد و در واقع چه نیازی به رفتن به قلعه یک کوه و قرار دادن هر کدام از مرغان در آن قسمت بوده است ؟

        در این مورد هم میتوان توجیهاتی داشت برای مثال باید روشن شود که هر مرغ بدست خود فرد (در اینجا حضرت ابراهیم) مرده و سپس زنده شده یا اینکه نهادن هر مرغ بر سر یک قلعه از بعد مسافت و دیدن پرواز هر کدام منطقی بنظر میرسند

        اما در حالت منطقی تر خداوند اصلا نیازی به انجام چنین موردی یعنی دستور به کشتن و قرار دادن پرندگان به بالای کوه و سپس نظاره بر زنده شدن هر کدام ندارد

        خداوند میتواند دستور بدهد که حضرت ابراهیم به گورستانی برود سپس زنده شدن مرده ای را به چشم ببیند و سپس او باز هم به داخل قبر بازگردد و به حالت مرگ درآید


        در اینجاست که عقل ناقص حقیر مقداری جابجا شده خندانک
        و موردی را که با منطق مطابق تر است جاگذاری کرده
        نمیدانم نظر شما چیست خندانک
        احسان فلاح رمضانی
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۹
        درودها بر شما بانو پنام بزرگوار خندانک

        زیبا قلم زدید و جانانه در نقد فرهنگ منحط غرب خندانک

        اگر با زبان انگلیسی آشنا هستید لطفا مستقیما به رسانه ها و جراید اروپا مراجعه کنید و آمارهای تجاوزها،نابسامانی های اجتماعی،بحران های اخلاقی و ویرانی ارکان خانواده رو از زبان خودشون بشنوید.سال ها هست معضلات غرب برای مردم ما سانسور شده و امروز و در عصر رسانه و انفجار اطلاعات و فناوری های نوین دیگه سرپوش گذاشتن بر خرابه ای بعنوان اروپا و سانسور جوامع منحط او ناشدنی هست.حتی امروز دیگه از زرق و برق غرب هم خبری نیست و فسادهای گسترده اقتصادی و اداری و ناتوانی سیاستمداران اونها در اداره جوامع هر روز اعتصابات گسترده،تظاهرات همراه با خشونت و بسیاری معضلات دیگه رو بهمراه آورده.بعنوان نمونه میتونید اوضاع داخلی امروز فرانسه و انگلیس رو رصد کنید که هر روز با اعتصابات و تظاهرات خشونت آمیز در حال فلج شدن هست.دیگه نمیشه غرب رو زیر الفاظ رنگارنگ مخفی کرد.اما برای جلوگیری از تکرار مکررات تنها به همین نکته بسنده میکنم.

        اما لطفا همین فردا به کتابخانه شهرتون برید و اگر کتاب تورات رو در اونجا یافتید اسفار اونرو ورق بزنید و به توحید سراپا نقص اون آشنا بشید.اگر هم نبود همین امشب دانلود کنید تورات رو و قسمت هایی از اونرو مطالعه کنید تا کمی واقف بشید به تحریف های گسترده در این کتاب.اینجا هست که قشنگ احساس میکنید وقتی خداوند در قرآن عظیم به تحریفات ویران کننده یهود اشاره میکنه دقیقا منظور خداوند چی هست.
        کتاب تورات و ترجمه اون براحتی قابل دسترس هست اما تنها برای تقریب ذهن تنها به یک نمونه از توحید بسیار عالی یهود که با توحید اسلامی پهلو میزنه اشاره میکنم!! و شما رو به تحقیق بیشتر فرا میخونم...

        كُشتى يعقوب با خداوند!

        نسبت نارواى یهود به يعقوب پيامبر(علیه السلام) اين است كه تمام شب را با خدا كشتى گرفت و او را رها نكرد تا آن كه خدا بر كف ران او زد و به او بركت داد تا سرانجام رهايش كرد. در باب 32 سفر پيدايش شماره 24 تا 30 مى خوانيم:

        «و شبانگاه خودش برخاست و دو زوجه و دو كنيز و يازده پسر خويش را برداشته ايشان را از معبد يبوّق عبور داد. ايشان را برداشت و از آن نهر عبور داد و تمام مايملك خود را نيز عبور داد. و يعقوب تنها ماند و مردى با وى تا طلوع فجر كُشتى مى گرفت. و چون او ديد كه بر وى غلبه نمى يابد كف ران يعقوب را لمس كرد و كف ران يعقوب در كُشتى گرفتن با او فشرده شد. پس گفت مرا رها كن زيرا كه فجر مى شكافد گفت تا مرا بركت ندهى تو را رها نكنم. به وى گفت نام تو چيست گفت يعقوب. گفت از اين پس نام تو يعقوب خوانده نشود بلكه اسرائيل زيرا كه با خدا و با انسان مجاهده كردى و نصرت يافتى. و يعقوب از او سؤال كرده گفت مرا از نام خود آگاه ساز گفت چرا اسم مرا مى پرسى و او را در آنجا بركت داد. و يقعوب آن مكان را فنيئيل ناميده (گفت) زيرا خدا را روبرو ديدم و جانم رستگار شد»!!!

        موفق باشید و نویسا خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۳۶
        سلام و درود جناب فلاح رمضانی بزرگوار
        ممنونم از حضور ارزشمندتان خندانک
        بله این بی بندباری ها مشکلات بسیاری را به بار آورده است و بنیان های خانواده را از هم پاشیده..
        البته این بی بند و باری ها به کشور های مسلمان هم پاگذاشته و شیطان بزرگ هدفی جز سلطه برتمامی کشور و جهانی کردن فرهنگش ندارد...
        امیدوارم این بی بند و باری ها ریشه کن شوند در تمامی جهان...
        در رابطه با تورات و دین یهود هم اگر توانستم مطالعه ای می کنم...
        و البته تحریفاتی هم گفتند که دارند ولی باید کامل این کتاب ها را بخوانم...
        و می دانم که قران تنها کتاب تحریف نشده ی خداست..
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۳۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۱۴
        درودی مجدد بانو پنام بزرگوار خندانک

        در زمینه ناهنجاری ها و معضلات غرب برای اینکه نگاهی غیر مجادله و مبتنی بر واقعیت داشته باشیم همونطور که اشاره کردم لطفا به رسانه ها و جراید و پژوهش های مراکز علمی این جوامع رجوع کنید و خوبیش این هست که دیگه نیازی به گوش کردن به جدال ها نیست.

        اما در زمینه استثمار حکومت فعلی ما قبلا هم اشاره کردم که حتما به آمارهای مراکز بین المللی همچون بانک جهانی و ده ها پایگاه معتبر جهانی رجوع کنید چون اونها کاملا به پیشرفت های ما در تمامی ابعاد واقف هستند.داده هایی همچون ضریب جینی،ایجاد ساختارهای گسترده اجتماعی و شاخص های توسعه انسانی رو بخصوص حتما در این مراکز و پایگاه های آماری بررسی کنید و بعد حرکت کلی انقلاب مترقی ما رو برغم تحریم و جنگ و آشوب و فتنه ها قضاوت کنید.بقیه مباحث غیر تخصصی و غیر علمی هست که محلی از اِعراب برای وقت گذاشتن نداره.

        اما در زمینه مواردی که بسیار غیر تخصصی عنوان شد و موارد قرآنی رو شامل میشد اینهمه ناآگاهی و بی دانشی از علم لغت عرب و تفسیر و کلام و فلسفه برای من اعجاب آور بود اونهم از بزرگواری که داعیه دار مراتب بالای علمی هست.
        رها شدن از قیود تقلید از متخصصین و اتکای تنها به عقل سبب این تحلیل های بسیار اشتباه و سراپا نقص هست چرا که بقول مولوی

        عقل جزوی عقل استخراج نیست
        جز پذیرای فن و محتاج نیست

        فاصله و اندازه و مکان و زمان ، همگی قیدهای وجودند. لذا هیچکدام اینها در خدا نیستند. خدا مکان آفرین و زمان آفرین و فاصله آفرین است. خدا همانگونه که با هر موجود مقیّدی هست با زمان و مکان و فاصله نیز هست. امّا هیچ کدام اینها با خدا نیستند. لذا در مورد خدا فاصله ی مکانی و زمانی و امثال آنها معنی ندارد. نزدیک شدن به خدا از حیث مکانی نیز بی معناست. نزدیک شدن به خدا تنها یک معنا دارد که عبارت است از زدودن قیدها. روشن است که هرچه موجودی قید بیشتری داشته باشد از حیث وجودی بیگانه تر از وجود صرف و مطلق خواهد بود. و بر عکس هر چه موجودی قید کمتری داشته باشد از حیث وجودی به وجود صرف نزدیکتر خواهد بود. از اینرو عالم مادّه که از بیشترین قید برخوردار است دورترین عالم نسبت به خدا است. امّا عالم ملکوت که رها از قید زمان و مکان و حرکت است به خدا نزدیکتر می باشد ؛ یعنی به صرف و مطلق بودن نزدیکتر است. عالم جبروت که افزون بر قید زمان و مکان و حرکت ، حتّی از شکل و رنگ و اندازه نیز منزّه است ، از عالم ملکوت هم به صرف بودن نزدیکتر است. از اینرو جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل(ع) را که از ملائک این عالمند ، ملائک مقرّب می نامند.
        پیامبر اکرم (ص) در سیر معراجی خود نخست از قیود مادّی رها گشته ملکوتی شد ؛ براقی هم که نبیّ مکرم اسلام سوار بر آن بود موجودی ملکوتی بود نه مرکبی مادّی. آنگاه از قیود ملکوتی نیز رها گشته جبروتی گشت ؛ و در نهایت از قیود جبروتی نیز خود رها ساخت و به ماورای عالم جبروت قدم گذاشت که سید ملائک ، یعنی حضرت جبرئیل (ع) نیز راه بدان مرتبه از وجود ندارد.

        طبق آیات قرآن کریم، نه حضرت موسی (ع) خدا را صورت به صورت دید و نه صدای خدا به صورت مستقیم شنید و نه اصلاً چنین چیزی متصور است، چرا که خدا ماده نیست که صورت یا صوت داشته باشد. بلکه او خالق است. هم نور خلق می‌کند و هم ملائک و هم انسان و هم صدا و ... . و آن چه مخلوقات می‌بینند و می‌شنوند، تجلی دیگری از او در مرتبه‌ی نازل‌تر و مخلوقات دیگر چون ملک وحی، ندا، نور، انسان‌ها یا ... می‌باشد، نه این که ذات مقدس را با چشم یا گوش درک کنند، صورتش را ببینند یا صدایش را بشنوند، که در این صورت لازم می‌آید آن ذات مقدس، محدود باشد و انسان بر او احاطه‌ی عقلی، علمی، سمعی، بصری و ... پیدا کند. لذا فرمود: هیچ کس پیامی از خدا اخذ نمی‌نماید، مگر از پس پرده‌ی حجاب. یعنی به سبب واسطه‌ها، که آنها نیز مخلوق هستند. خواه نور باشد، یا ملک وحی باشد، یا صدای خلق شده باشد که از دل درختی شنیده شود و یا ...:

        «وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكيمٌ » (الشوری، 51)

        ترجمه: و هيچ بشرى را نشايد كه خدا با او تكلم كند، مگر به طريق وحى، و يا از وراء حجاب، و يا آنكه رسولى بفرستد پس به اذن خود هر چه مى‏خواهد به او وحى كند كه خدا بلند مرتبه فرزانه است‏.

        خداوند متعال ماده نیست که از ماهیت و لوازم آن چون جسم، صورت، صدا، عرض، طول، حجم، رنگ، جرم، وزن، چگالی و ... برخوردار باشد. و چون مخلوق نیست که ناقص و نیازمند بوده و بدین سبب حرکت (مادی یا معنوی) نماید تا تغییر به او راه‌ یافته و به کمال برسد، لذا قیام و قعود و گذرگاه و نشیمن‌گاه نیز ندارد. خدایی که لحظه‌ای در جایی بنشیند، معلوم است در آن لحظه جای دیگری نیست و خدایی که حرکت کند و در نقطه‌‌ای قرار گیرد، در سایر نقاط عالم هستی وجود نخواهد داشت. و این خرافه‌ها [که به آنها اصطلاحاً اسرائیلیات اطلاق می‌گردد]، بدین سبب است که آنها خدا را جسم فرض نموده و موسی، عزیر، عیسی (ع) و سایرین را خدا خواند‌ه‌اند و مجبور به این توصیف‌های غلط شده‌اند.

        فاصله و اندازه و مکان و زمان ، همگی قیدهای وجودند. لذا هیچکدام اینها در خدا نیستند. خدا مکان آفرین و زمان آفرین و فاصله آفرین است. خدا همانگونه که با هر موجود مقیّدی هست با زمان و مکان و فاصله نیز هست. امّا هیچ کدام اینها با خدا نیستند. لذا در مورد خدا فاصله ی مکانی و زمانی و امثال آنها معنی ندارد. نزدیک شدن به خدا از حیث مکانی نیز بی معناست. نزدیک شدن به خدا تنها یک معنا دارد که عبارت است از زدودن قیدها. روشن است که هرچه موجودی قید بیشتری داشته باشد از حیث وجودی بیگانه تر از وجود صرف و مطلق خواهد بود. و بر عکس هر چه موجودی قید کمتری داشته باشد از حیث وجودی به وجود صرف نزدیکتر خواهد بود. از اینرو عالم مادّه که از بیشترین قید برخوردار است دورترین عالم نسبت به خدا است. امّا عالم ملکوت که رها از قید زمان و مکان و حرکت است به خدا نزدیکتر می باشد ؛ یعنی به صرف و مطلق بودن نزدیکتر است. عالم جبروت که افزون بر قید زمان و مکان و حرکت ، حتّی از شکل و رنگ و اندازه نیز منزّه است ، از عالم ملکوت هم به صرف بودن نزدیکتر است. از اینرو جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل(ع) را که از ملائک این عالمند ، ملائک مقرّب می نامند.
        پیامبر اکرم (ص) در سیر معراجی خود نخست از قیود مادّی رها گشته ملکوتی شد ؛ براقی هم که نبیّ مکرم اسلام سوار بر آن بود موجودی ملکوتی بود نه مرکبی مادّی. آنگاه از قیود ملکوتی نیز رها گشته جبروتی گشت ؛ و در نهایت از قیود جبروتی نیز خود رها ساخت و به ماورای عالم جبروت قدم گذاشت که سید ملائک ، یعنی حضرت جبرئیل (ع) نیز راه بدان مرتبه از وجود ندارد
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۱۹
        جناب فلاح شما هم اگر نظری داشتید در باب دین که بالاتر پیامش رو ارسال کردم بفرمایید ممنون خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        درودی مجدد بانو پنام بزرگوار خندانک

        بنظر من رادیکال بودن و افراطی گری این هست که در مسائلی که تخصص نداریم دائم اظهار نظرهای اعوجاج گونه داشته باشیم و تفسیرهای دلبخواهی و بدور از علم و دانش انجام بدیم.

        چطور دوستان تقلید رو قبول ندارن و اتکای صرف به عقل رو میپسندن اما باز از تفسیر مجمع البیان جناب طبرسی نقل قول میکنن!!!اگر اینها تناقض هست پس چی هست؟خوب اگر دوستان تقلید رو قبول ندارن طبق روال گذشته با عقل خودشون مسائل رو تحلیل کنن اما چون دیدن اتکا کردن به عقل بدون رو آوردن به تخصص و تقلید خیلی نظریات شاذ رو سبب میشه چاره ای ندیدن جز رجوع به امر تقلید!!!

        لطفا دست از سر دین خدا و آیات مظلوم اون برداریم و بدون تخصص در علم لغت و تفسیر و محکم و متشابهات قرآنی حکم صادر نکنیم که این موارد مصداق تحریف کردن قرآن هست.

        بله اگر دفاع از آیات قرآن و روشن کردن جعلیات و خرافات تندروی و افراطی گری هست بله من افراطی هستم اما هیچ فرد افراطی از طریق استدلال و علم وارد نمیشه.

        در ضمن من توهینی به فردی انجام ندادم و هجویات و شعر هجو سابقه ای طولانی در ادبیات کلاسیک ما داره و افرادی که به مقدسات اسلامی شبیه اون آقای به اصطلاح محترم هجمه میبرن حتما باید باید با زبان هجو با اونها برخورد کرد و در پایان بیان من همون بیان جلال الدین محمد بلخی در مثنوی هست که:

        عقل جزوی عقل استخراج نیست
        جز پذیرای فن و محتاج نیست

        با آرزوی موفقیت برای همگی عزیزان و دوری از تعصبات بیحاصل و جدل های بی هدف خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۵۱
        با درود مجدد حقیر اشکالات زیادی را هم به فرهنگ غرب وارد میدانم
        اما به قولی هر کدام از ما دو تا (یعنی حکومت ایران و امربکا) از یک طرف بام افتاده اند لازمه یک جامعه سالم اعتدال عدالت و منطق است

        در جامعه ایران تفریط گرایی و در غرب افراط گرایی وجود دارد

        بحث ما در اینجا چیزی مثل آزادی بیان نیست تنها افراط و تفریط رو بررسی میکنم

        در داخل حتی برداشتن یک روسری جرم تلقی میشود
        در خارج شما میتوانید تا حدی که کاملا برهنه نباشید تردد کنید

        در داخل تقریبا تمام شبکه های اجتماعی و کانالهایی چون یوتیوب که هیچ محتوای مبتذلی در آنها وجود ندارد فیلتر هستند
        در خارج تمام سایتهای مبتذل بدون فیلتر در دسترس هستند

        در داخل ایران مجوز حمل سلاح (سلاح های غیر جنگی چون پران ) حتی برای تمرین تیر اندازی داده نمیشود
        در خارج خرید و فروش اسلحه طبق ظوابطی مجاز است

        در داخل جشن یا با اصطلاح دقیق ترش پارتی پیگرد دارد
        در خارج حتی پارتی عریان هم وجود دارد


        ما یا بهتره بگم حکومتها هر کدام از یک ور بام افتاده اند
        عده ای تفریط گرا و عده ای افراط گرا هستند

        حقیر بشدت از آزادی بیان آزادی پوشش در حد معقول آن و مناسب با فرهنگ آزادی مواردی چون داشتن حیوان خانگی و.. طرفداری میکنم

        اما از طرفی به شدت با مواردی چون تبلیغ عریان گرایی پشت کردن به فرهنگ کهن(فرهنگی که منطق گرا باشد) و.. مخالفم

        مراقب باشیم از یکطرف بام نیفتیم
        زندگی بدون اعتدال و مهربانی ارزش ندارد

        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۴
        چیزی که فراموش کردم بگم این هست که عقاید منجی در اندیشه های زرتشتی هست که بسیار خرافه مانند هست نه در اسلام و مذهب تشیع.

        بلایی که موبدان زرتشتی بر سر دینِ‌شان آوردند را ما بر سر دینِمان نمی‌آوریم و نباید هم بیاوریم! رهبران زرتشتی، در گذر تاریخ همواره پیش‌گویی می‌کردند که هزار سال پس از «یزدگرد سوم» ساسانی، می‌بایستی منجی موعود زرتشتی (سوشیانت) ظهور می‌کرد. یعنی 400 سال پیش (در حدود قرن 16-17 میلادی) سوشیانت باید قیام می‌کرد. که نکرد. حتی طبق اسنادی که از زرتشتیان هندوستان چاپ شده موبدان زرتشتی در زمان صفویه، برنامه داشتند به رهبری شخصی به نام بهرام ورجاوند، قبل از ظهور سوشیانت همه مساجد مسلمانان در ایران را خراب کنند اما نه بهرام ورجاوندی آمد و نه سوشیانتی ظهور کرد. این پیشگویی غلط، بنیان جامعه زرتشتی را تا مرز فروپاشی پیش برد و چنان آسیبی به مبانی فکری دیانت زرتشتی وارد کرد که هنوز هم تبعات آن روشن است. در این سو، اهل‌بیت همواره محبّین را از توقیت (یعنی معیّن کردن زمان برای ظهور) نهی کردند. بلکه ما باید هر آن در انتظار لحظه موعود باشیم تا به اراده الهی وقتش برسد.

        مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 214-216. روایات پارسی (نسخه دهابهار)، بند 447:
        Ervad Bamanji Nusserwanji Dhabhar, THE PERSIAN RIVAYATS of Hormazyar Framarz, Ch 447.

        آریایی بازی و زرتشتی بازی خیلی وقته در مراکز علمی و پژوهشی اباطیل شمرده میشه

        موفق باشید و نویسا خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۵۳
        درود جناب افشاری بزرگوار
        شبکه های اجتماعی هرچند که فیلتر هستند ولی با فیلترشکن همه میتوانند از آنها استفاده کنند،
        اما نکته مهم اینه که بودن یا نبودن یوتیوب سود یا زیانی ندارد...
        اما همانطور که گفتید سایت های مبتذل مخرب هستند و ذهن و دل انسان را از خدا دور می سازد و تنها موجودی این دنیایی میشود...پس بسیار مخرب است مخصوصا برای جوانان و نوجوانان...
        ترش پارتی هم بقول شما در ایران پیگرد قانونی دارد،
        که باز هم بودنش دردی را دوا نمی کندهیچ که بسیار مخرب هم هست،
        و نبودش سودمندتر از بودنش است
        در پرانتز عرض کنم (شاید مزایای چون مفرح بخش و یا شادی شدن داشته باشد ولی همچنان ضررش بیش از سودش است)
        همانطوری که قمار و شراب هرچند سود دارند ولی زیانشان بیش از سودی است که دارد.
        اما در خارج از ایران پارتی عریان،
        که بازهم مخرب و خطرناک است...

        اما در رابطه با روسری، خیلی از کشور های خارجی هم حتی روسری می پوشن و این برای ما عیب محسوب نمیشه...
        باز هم پوشیده بودن به از عریان بودن است...
        هرچقدر فکر میکنم اگر ایران تفریط گرا هم باشد بقول شما ولی در مقابل فرهنگ غرب و یا خارج از کشور بهتراست...

        اسلام مشکل ندارد اما مجریان و اجرا کنندگانش آنطور هم که باید دین را اجرا نکردند و گاهی کاری کردند با دین که تنفر از اسلام زیاد شده و حتی خداوند اینگونه انسان ها را نخواهد بخشید...
        هر روز میبینم که عقاید و باور مردم عزیز ما با مشکل رو به رو میشود و باوری یا عقاید از ریشه کنده می شود...
        و این برای جامعه ام واقعا افسوس است....
        اما با تمام نقصانش باز هم بر غرب ارجحیت و رجحان دارد...
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۰۵
        بنظرم جای،اینکه دقت کنیم و به عیوب دین ها بپردازیم از خوبی های هر دین را کشف کنیم چرا که کار آسانتریست...
        و در این دوره باید نگاه مقایسه ای داشت و ببینیم کدان یک ارزش هایش با حق و ذات انسان نزدیکتر است...
        و بهتر یک انسان میتواند با آن رستگار شود،بدکن اینکه از یاد خدا غافل شود بدون اینکه از بعد جسمانیش غافل شود بدون اینکه از مهربانیش غافل شود بدون اینکه از عشق فاصله بگیرد بدن اینکه از کرامات انسان دور شود..
        بدون اینکه استعداد های انسان را سرکوب کند و در جهت شکوفایی آنها برآید...
        هم شاد زندگی کند و هم زندگی معنا داری داشته باشد و رنگ و بوی خدا در آن نمایان باشد،
        نه به گونه ای باشد که چنان در دنیا غرق شویم که خدا را از یاد ببریم ک نه چنان در معنویت غرق شویم که دنیا را فراموش کنیم،چرا که دنیا مزرعه ی آخرت است.
        و باید اینجا کشت کنیم تا آنجا برداشت خوبی داشته باشیم.
        و در آخر به کمال برسیم...
        فرهنگی که بتواند چنین زمبنه ای را برای انسان فراهم کند میتواند قابل اطمینان باشد و این ریسک را پذیرفت،زندگی که فقط یکبار آن را تجربه می کنیم را با این فرهنگ به پیش ببریم..
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۱۱
        درود جناب رمضانی بزرگوار
        ممنونم از تمام زحمات و وقتی که اینجا گذاشتید
        خداوند به شما و همه ی عزیزانم عشق و خیر عطا کند خندانک
        و شما بسیار آموخته ام...
        و آنچه در رابطه با پیامبر اکرم صل الله علیه و سلم فرمودیو را کامل خواندم و برایم زببا بود...
        در این دنیا هیچ محدودیتی نیست چرا پروردگارش نامتناهی است و بر هر چیز قادر و تواناست هرچند که ما محدودو متناهی باشیم و در ذهنمان این چیزها نگنجد...
        باز هم ممنونم از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۰۶
        با درود مجدد
        شبکه های اجتماعی هرچند که فیلتر هستند ولی با فیلترشکن همه میتوانند از آنها استفاده کنند،
        اما نکته مهم اینه که بودن یا نبودن یوتیوب سود یا زیانی ندارد...

        در حرفه ما یعنی نرم افزار و هزاران حرفه دیگر شبکه ای چون یوتیوب مثل یک آموزگار است که رایگان درس میدهد و هزاران نفر میتونن ازش چیزی یاد بگیرن مثلا زبان ساز موسیقی تعمیر لوازم و..

        پارتی هم بقول شما در ایران پیگرد قانونی دارد،
        که باز هم بودنش دردی را دوا نمی کندهیچ که بسیار مخرب هم هست،
        و نبودش سودمندتر از بودنش است

        بحث بود و نبود پارتی نبود بانوی گرامی یک حکومت باید مکان سرگرمی رو برای مردمش بسازه که روی به چیزای غیر مجاز نیارن
        تله کابین شهر ما از سال 70 تا الان در دست ساخت بوده و هیچ که هیچ
        جوانانی هستن که در خیابان ها ویراژ میدن و باعث حادثه میشن دولت چرا یک پیست اتوموبیل یا موتور سواری نمیسازه

        همانطوری که قمار و شراب هرچند سود دارند ولی زیانشان بیش از سودی است که دارد.

        دقیقا چه سودی دارند خندانک خندانک اگر منظور شما رهایی از تفکر و دستیابی به لذت است راه های زیاد و بهتر دیگر وجود دارند

        قمار و شراب و خصوصا قمار خانمان برانداز هستند شخصا افرادی را میشناسم که با قمار بیچاره شده اند و حتی بیشتر از آنها مخدارتی چون تریاک و سیگار یک حکومت باید بساط آنها را جمع کند نه اجازه تاسیس جایی بنام پخش دخانیات مجاز را بدهد دخانیات مجاز یعنی چه دقیقا؟!

        اسلام مشکل ندارد اما مجریان و اجرا کنندگانش آنطور هم که باید دین را اجرا نکردند و گاهی کاری کردند با دین که تنفر از اسلام زیاد شده و حتی خداوند اینگونه انسان ها را نخواهد بخشید...

        شخصا چیزی چون قربانی کردن در دین رو الزامی نمیدانم بنظر من پول قربانی رو اگر به فقرا بدهید یا اینکه اصلا رسم قربانی رو تغییر بدیم خیلی بهتره هدف از قربانی چیه ؟ بخشیدن به فقرا خود پول رو اگر به فقرا بدیم بهتر نیست؟ یا اینکه دسته جمعی بریم و درختی بکاریم یا کتابی هدیه دهیم یا ده ها کار دیگر ( اینجا رو خواهشا من رو شخصی نبینید که در پی قبولاندن طرز فکر خودم باشم من تنها بدنبال منطق هستم)

        هر روز میبینم که عقاید و باور مردم عزیز ما با مشکل رو به رو میشود و باوری یا عقاید از ریشه کنده می شود...
        و این برای جامعه ام واقعا افسوس است..

        همانطور که خودتان فرمودید اجرای یک طرز فکر رو باید از مجریان آن سراغ گرفت
        اگر مجریان آن تنها بفکر خود باشند و فرزندانشان در ناز و نعمت
        اگر مجریان مردم رو به اجبار بر چیزی کنند و برای خودشان عمل به ان مهم نباشد
        اگر مجریان با کمترین کار بیشترین دسمزد را بگیرند و مردم عادی اصطلاحا هشت در گرو نه باشند
        اوضاع چیزی خواهد شد که مشاهده میکند

        باز هم میگم اگر عارف افشاری پولدار است اگر به گفته های خودش عمل نمیکند اگر .. بیایید تمام دارایی اش را بگیرد و یک پس گردنی هم بزنید اما اگر چنین نیست ریشه مشکلات را در جایی دیگر جستجو کنید و راهکاری جمعی بیابید

        با تشکر فراوان خندانک خندانک خندانک






        عارف افشاری  (جاوید الف)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۲۱
        این مبحث به هیچ عنوان قبولاندن طرز فکر خود بر دیگری نیست تنها یک توضیح است ممنون خندانک
        سیدیحیی حسینی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۷:۱۴
        درودها

        بانو زیباست احسنت
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۳۳
        درود جناب خوش آمدید خندانک
        در پناه پروردگار مهربان خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۵۶
        یکی از مواردی هم که فراموش کررم بگم اینه که یکی از مرغان در قسمتی که گفتم بنام خروس بیان شده این مورد بسیار عجیب هستش
        چرا چون خروس توانایی پرواز رو نداره( این گفته مبنی بر این نیست که خداوند توانایی پرواز رو نمیتونه بهش بده بلکه بر منطقی عینی کنونی باین کردم) یا اینکه اگر بخوایم منطقی براش قرار بدیم در اون زمان پرواز میکرده
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۵۶
        کیبورد من کمی مشکل داره اگر حروفی جابجا هستن ببخشید خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۳۲
        سلام و درود جناب افشاری بزرگوار
        از محضر شریفتان عذرخواهم،
        از نظرم این بحث ها دیگر راه به جایی نمی برند،
        و آنچه مهم است همین بودن در این محفل ادبی است.
        وبهتراست جای اختلاف نظر و تفرقه ،همدلی و اتحاد داشته باشیم،
        و با هر رنگ و نژاد و اعتقادی با یکدیگر متحد باشیم.و همین که انسان هستم دلیل خوبیست برای اتحاد و همدلی..
        و این که این بحث ها مارا به حقیقت نمی رساند که هیچ بلکه ازحقیقت دور می گرادند...
        همین که خدارا می پرستیم و در دلمان جای دارد،برای اتفاق نظر ما کافیست.
        و چگونگی اطاعت از او را به خود انسان و قوه ی اختیارش بسپاریم...
        امیدوارم جسارت بنده را ببخشید خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۵۱
        با درود مجدد

        حقیر سعی بر آن داشته تنها با منطق صحبت کند

        از نظر من خداوند خود وجودیت است یعنی هر آنچه که هست خدا در خارج از وجودیت (یعنی نیستی) وجود ندارد

        حقیر تنها با این فکر پیش می‌رود که اگر چیزی برای من و دیگری بدون ضرر زدن به جان و مال و تفکر ما خوب است پس خوب است و اگر چیزی بدین منوال بد است بد است این تفکر هیچ گذاره ای از دین را نقض نمی‌کند

        حقیر با هر تفرقه افکنی نژاد پرستی و،.. مخالفم و زین پس سعی بر این میکنم که بیشتر به مسائل ادبی و هنری بپردازم تا دینی یا سیاسی

        و اما درباره حقیقت حقیقت جهان را هیچ موجودی نمی‌تواند بفهمد چه رسد به انسان حقیقت بسیار پیچیده است و خارج از دسترس

        جسارتی صورت نگرفت بانوی ارجمند و حقیر پوزش می‌طلبد اگر تندروی هایی رو انجام دادم خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۵۱
        هزاران درود بر تفکر راستین شما خندانک
        ممنونم شما
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۶
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۰۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۴۹
        تولدتان مبارک باشه بانوعزیز سرکارخانم پنام عزیز انشالله سال زنده وسالم وتندرست باشید 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
        سلام و درود جناب کاظمی نیک بزرگوار
        ممنونم از لطفتون خندانک
        حقیقتا امروز تولدم نیست خندانک
        تاریخ تولدم را که برداشتم این تاریخ شانسی شد،
        واقعا عذرخواهم خندانک خندانک
        ولی همین که آمدید خیلی برایم ارزشمنداست خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۳
        اوکی درکل بازم به یادتان هستم 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۰۶
        ممنونم مرد نیک سرشت خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۱
        درودی دیگر نازنیندخت
        بانو افسانه ی گرانقدر
        زادروز گرامیتان بارها بر ما خجسته باد
        روزهایی زیبا، برایتان آرزو میکنم و

        آرزوهای شیرینی برایتان تصور

        همیشه موید و پیروز باشید
        با مهر
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۱۸
        سلام و درود بانوی مهربان و دانا
        خیلی خرسندم از حضور دوباره ی شما خندانک خندانک
        ممنونم از آزوها و دعاهای زیبایی که درحق بنده کردید خندانک خندانک
        اما بنده شرمسارم از اینکه امروز تولدم نیست و این تاریخ کامل صحیح نیست،
        باید ویرایش بزنم...
        اما همین که بهانه ای شد تا شما دوباره در صحفه ی حقیر حضور پیداکنید بسی جای خوشحالی و شادمانی دارد خندانک خندانک
        ممنونم از حضور مهربانه ی شما خندانک خندانک
        عذر خواهی بنده را بپذیرا باشد خندانک خندانک
        در پناه خداوند فتاح خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۵
        پس بانو پنام شماهم مهر ماهی هستید
        بنده مهر ماهی هستم سه مهر تولدم اصلی منه ولی تولد شناسنامه ام مال شهریور هستش بخاطر اینکه زودتر برم مدرسه بابام اینکار کرد که زودتر مدرسه برم انگار من توشش سالگی کلاس اول بودم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۰۸
        خوب کاری کردن پدربزرگوارتون چون باعث شدن یکسال بیوفتی جلو خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۷
        راستی دلنوشته قطره هم بخوانید منتظر حضور گرمتون هستم 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        فیروزه سمیعی
        دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۸
        درودتان افسانه جانم
        چقدر زیبا نوشته ای جان و چه صدای خوش رنگ و خوش آهنگی داری به دل خیلی نشست
        درباره مفهموم شعر هم که دوستان عزیز نوشته اند و خواندیم و بهره بردیم
        بنده به چند سالی در آمریکا ایالت جورجیا زندگی کردم و آزادی را بصورت اختیاری نه جبری واقعا و حقیقتا درک کردم
        هرکسی با دین و پوشش خودش در معابر آمد و شد می کرد مردم کاملا به حقوق شهروندی خود واقف هستند و احترام می گذارند و اصلا قابل مقایسه با هیچ چیز فرهنگ فعلی در ایران نیست
        از هندو تا عرب تا یهودی تا مسلمان تا آزاد هستند و کسی بر کسی برتری ندارد
        بنظرم مفهموم آزادی همین است
        لااکراه فی الذین

        🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹⁦❤️⁩🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
        نویسا باشید نازنینم و سرفراز
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۷
        سلام بانوجان عزیز ممنونم از حضور ارزشمندتون
        نظر لطفتون بانوی عزیزم
        ممنونم که تجربه هاتون رو برام نوشتید. خندانک
        همیشه سلامت و خندان باشید خندانک خندانک
        درپناه خداوند فتاح باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۰
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۶
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        فیروزه سمیعی
        دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۲۴
        🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۶
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        فاطمه معادی(بانو)
        پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۵
        درود بانو
        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۰۲
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۶
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        سعید صادقی (بینا)
        سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۴۴
        درود بر شما بانو
        سپید زیبایی خلق کردید
        موفق باشید خندانک
        سیدیحیی حسینی
        شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۴۴
        بابهترین سلام ودرودها. ✋

        نبض قـــلم ات تپنده
        قلبــتان ســــــــبز
        زیبا نـــقش شیوای قــلم،،
        جوهرکلک ات طلای ناب،
        بااندیشه پاک..
        از دل قلم میزنید
        لحظه هاغرق آرامش
        زیبا اندیش
        روزگارت نیک،نیکوطبع‌تان
        مانا، پایاونویسا
        🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۳
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        رقیه یاوری زاده(ازل)
        شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۲۳:۱۷
        سلام درود
        مانا و مویدباشید
        🕊♥️🦋
        محمد فاضلی نژاد
        جمعه ۱۶ تير ۱۴۰۲ ۲۱:۲۷
        سلام و درود به شما سرکار‌خانم پنام
        بنده قسمت آغازین شعرتان را خیلی زیبا و گیرا خواندم
        درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۵۸
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        محمد علی رضاپور
        يکشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۲ ۲۳:۵۷
        اسکار بهترین غم جهان خندانک
        سلام و درود
        شاد باشید در پناه خدا خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        دوشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۲ ۲۰:۵۵
        سلام و درود
        سرکار خانم افسانه پنام
        جهت ابراز تشکر و قدردانی
        خدمت رسیدم شعرتان را خواندم
        و از آن لذت فراوان بردم.
        بحث و صحبت در باره جنبه های فنی و موضوعی آن را به فرصت دیگری می سپارم.
        موفق و پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه انصاری مراسخونی
        يکشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2