يکشنبه ۲ دی
165 روح سرما خورده ات شعری از امیرموسویان
از دفتر شعر 1390 نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۰۰:۲۳ شماره ثبت ۱۱۸۱۳
بازدید : ۶۵۴ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب امیرموسویان
|
در این سال ها،
که من
گِره می زدم،
فریادهای " سپید " خیابان گردیم را،
به " تیلِ" [1] های بی کسی
هم آغوشِ مجنونِ هرزه گردی بود،
روحِ سرما خورده ات....
می دانم،
لیلی،
عاقبت روزی " گِرزِه ای" [2]
دندان کشان،
به لانه ای می کَشَدَم. اهواز ــ 23 آذر 1391
[1] تیل: در جنوب، پایه های چوبی ــ و نیز سیمانی ــ برق خیابان ، تیل می گویند.
[2] گِرزِه: در جنوب، موش های بزرگ شهری را که در فاضلآب ها زندگی می کنند، گِرزِه می گویند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.