سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خدای سنگی

        شعری از

        رضا دهقانی(آمور)

        از دفتر عاشقانه‌ای پدر و پسر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۵۹ شماره ثبت ۱۱۷۸۸۹
          بازدید : ۲۶۱   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب رضا دهقانی(آمور)

        خدایت را تو وصف کردی بدین گونه
        خدایا هر چه دادی و گرفتی تو را سپاس
        که عدالتت در هر دو مورد بی نظیر و ظریف بوده...
        .....
        بدونه شک خدایت از سنگ و سیمان است
        خدایت را کنم لعنت
        که این گونه کند عدل و عدالت...
        .....
        بی نظیر بودنه عدلش از روزگاره من پیداست
        و ظرافته عدلش از دله تنگم برای گل پسرم
        و ادعا داری که عارف و آگاهی...
        ......
        شکستم من فرو ریختم
        از جدایی گله قلبم
        تمامش کن 
        تو بردی و من باختم...
        .....
        به دوری از خوی انسانی 
        که تو خوده شیطانی
        .....
        به آن گونه که میشناسمت باش
        نقاب از چهره بردار تا شود فاش
        که پنهان کرده ای پشت آن نقاب  ذاته شیطانی...
        .....‌
        تو میخندی به ریش ما
        و امروز را تو خوشهالی و خوشبختی
        اگر این باشد خوشبختی خدای سنگی ات را پرستش کن....
        .......
        و اما خدای من
        گرفت از تو شرافت را
        وداده بی حیایی را ...
        ......
        وفاداری صداقت 
        اگر داری روکن
        بسم الله......
        ......
        رضا دهقانی آمور
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۰۴
        لعنت به شیطان خندانک
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        يکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۱۳
        روزی موسی علیه سلام شکایت به خدا برد که ای خدا دهن این مردم را گل بگیر (یه کاری بکن )که مرا فش می‌دهند خدا گفت:برو که بندگان اگر تو را فش می‌گویند،مرا لعنت می‌کنند... خندانک
        رضا دهقانی(آمور)
        يکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۲۱
        با سلام و احترام
        خدایت را کنم لعنت
        منظور از خدا آن خدایی است که او میپرستد حال در شکلهای گوناگون مثله سنگ . آتش . بت .گاو و ............
        هزاران درود
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        يکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۲۹
        می‌فهمم در اولین نگاه خواندم نگاه انتقادیت را که به فرد خاصی مد نظر است و اینکه راه و رسوم ظالمانه ی در نقاب پیچیده ی او را که ادعای دین داری می کند و خود شیطان است به قول شما درک کردم.منتها با لعنت میانه ای ندارم .... خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا دهقانی(آمور)
        رضا دهقانی(آمور)
        يکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۵۵
        درود بر شما بزرگوار خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهزاد سرافراز
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۳۸
        🍃💐🍃
        درود
        شاد و پیروز باشید.
        🍃💐🍃
        زهره دهقانی ( شادی)
        جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۰۷
        سلام و درود ادیب گرانقدر
        زیبا قلم زدید..و حکیمانه👌🌹
        خندانک
        خندانک
        در پناه خالق مهربانی ها...✨
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9