جمعه ۷ دی
غزل فلکات شعری از آرمان مشایخ
از دفتر ۱۴۰۱ نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰ شماره ثبت ۱۱۶۱۶۴
بازدید : ۱۰۰۷ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب آرمان مشایخ
|
ز فلکات زُهد، گفتهای شما مِهیِ خِرَدِ دور
که مقصد درین معمّای عمر هنوز مانَد نزدیک و دور
از هوای مبهمی به من دانش کهنه را افکندهای
کز دید پیرامون، با عزم حافظ کنم نور را ز مهر دور
کزین فروزْ دیاران را آکَنَد زان افق سحری
چنین وانمودگاران را آشکار بشوند چون شمع دور
چه آب ناب را بُرون انداختهاند برای کاهِ شُلی
که بیابند مزرعهی طمع را شوند گذشتهی دور
در پوچیِ منزلِ سفری، کز دیواران همرنگی
بر کوچهاش، دم شُش و روکشان را بادِ زُو دمد دور
کان مهاجر کز بودن قطعه ز شکافتن فرتوری
کام جوریش را پیوندد ار راست وز سنگان کینهها دور
ریزد باران وز دیدنش در غنچهی شقایقِ یاری
انگیزد شکفتنش را بر تپهها و دشتهای دور
آرمان گر بُوَد به کوهِ بَرینی یا بِرینِ صحرای
سلطان نسیم گفتهای پندارِ رهِ بحر را نندازم دور
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.