سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      ریخت به هم

      شعری از

      حامد امیریان خاموش

      از دفتر روسری سفید(غزل) نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۱۹ شماره ثبت ۱۱۶۰۵۰
        بازدید : ۲۶۸   |    نظرات : ۱۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب حامد امیریان خاموش

      رفتی و قاعده ی فاصله ها ریخت بهم
      آمدی با نفست این دل ما ریخت بهم 
      تازه آرامشی افتاد به شهر دل ما
      چشم شهلای شما شهر مرا ریخت بهم
      همه مشغول دعا عرش نشینان خدا
      تو تبسم زدی و عرش خدا ریخت بهم 
      رفته بودی و همه پنجره ها بسته شده
      آمدی عادت این پنجره ها ریخت به هم 
      مثل آرامش پیش از شدن طوفان بود
      آمدی از دم تو باز هوا ریخت به هم 
      این گدا را به در پادشهان راه نبود
      آمدی قاعده ی شاه و گدا ریخت
      بهم 
      لرزش دست و دل و پای نشسته در گل 
      بعد طوفان نگاهت همه جا ریخت بهم 
      رفتی از خاطر ما آمدی از بهر خدا 
      هر چه خواندیم ز اکسیر وفا ریخت بهم
      بس که نفرین و دعا پشت تو خواندم که بیا 
      مرز خود خوانده ی نفرین و دعا ریخت بهم
      درد بودم همه در حسرت درمان که تویی
      با تو طومار غم و درد و بلا ریخت به هم
      هر چه در لشگر چشمم ز غمت در صف بود
      یا به سامان شد از آوای تو یا ریخت بهم 
      در نمازم به قنوت غم تو تکیه زدم
      سجده در مسند تسلیم و رضا ریخت به هم 
      پیش پایت نتوانم به خدا برخیزم
      کمرم گشت ز هجران چو دوتا ریخت بهم
      رفتی و آمدی و هیج نفهمیدی که
      رستخیزی به جهان گشت به پا ریخت بهم
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سید هادی محمدی
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۲۸
      حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به هم
      شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم

      گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید

      آمدیّ و همـه ی فرضیه ها ریخت به هم!

      روح غمگینِ تـــو در کالبدم جا خوش کرد

      سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم

      در کنـــار تــــو قدم مــــی زدم و دور و بـــرم

      چشم ها پُر خون شد، قرنیه ها ریخت به هم

      روضه خوان خواست که از غصه ی ما یاد کند

      سینه ها پــاره شد و مرثیه ها ریخت بــه هم

      پای عشق تـــو برادر کُشــی افتاد به راه

      شهر از وحشت نرخ دیه ها ریخت به هم

      بُغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند

      دلمان تنگ شد وُ قافیــه ها ریخت به هم

      .

      .

      من که هرگز به تو نارو نزدم حضرتِ عشق!

      پس چرا زندگیِ ساده ی ما ریخت به هم؟

      امید صباغ نو


      دوست ادیبم با سلام می‌دانم که شاعری خوب هستید و محترم و عزیز و ماهم خوشحالیم که در جمع ما هستید این دومین تذکر و یا بهتر بگویم خواهشی است که از شما دارم

      لطفا برای تضمینی که استفاده می‌نمایید نام شاعر اصلی را درج فرمایید که خدای ناکرده متهم به مسائل دیگر نشوید

      با تشکر از درک بالای شما

      بمانید به مهر و بسرایید خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۴۳
      ارادت خاص خدمت جناب محمدی گل
      همه ی گلهای عالم گل محمدی نمی شوند...
      اما
      یه سوال دارم
      به نظر تان ریخت بهم
      وزن شعر را
      نریخت به هم!؟
      ارسال پاسخ
      حامد امیریان خاموش
      حامد امیریان خاموش
      چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۲۹
      بادرود خدمت شما

      خاطر نشان میکنم که تضمین جایی به کار میره که من بیت یا مصرعی از شاعری دیگررو عینا
      در شعرم بیارم و باید ذمر کنم این رو

      تشابه کلام یا قافیه و ردیف جزو تضمین به حساب نمیاد

      این قوانین از قدیم بوده و هست و من هم بر این اساس نزدیک سه دهه شعر گفتم و میگم

      اگر قانون جدیدی قراره وضع بشه یا شده برای شاعران نوپا خوبه

      اجازه بدید ما به همون قوانین گذشته پایبند باشیم و بر اساس همون قوانین شعر بگیم

      ممنونم از شما و حسن توجهتون به اشعار بنده
      🙏🙏🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۴۱
      درود بزرگوار
      بر اساس نظر استاد محمدی عزیز
      سایه نویسی از شعر جناب صباغ بود خندانک
      حامد امیریان خاموش
      حامد امیریان خاموش
      چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۴۴
      عرض سلام خدمت شما که همیشه لطف داشتید به بنده پ اشعارم

      من تا قبل از این نام جناب صباغ رو هم نشنیده بودم
      چه برسه به اینکه غزلشون رو بخونم که بخوام سایه نویسی کنم

      حالا اگر قریحه دوشاعر یک شکل باشه این بهش اشکال وارد نیست 🌹🙏
      ارسال پاسخ
      سید هادی محمدی
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
      حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
      خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
      ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه
      گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود


      (شهادت حضرت والا مقام زهرا ی اطهر تسلیت باد)

      🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۲۱
      السلام علیک یا فاطمة الزهرا

      شهادت بانوی دو عالم بانو حضرت زهرا بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد
      ارسال پاسخ
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۴۳
      سلام و درود بر شما جناب محمدی؛
      مراببخشید که بسیار سوال می پرسم؛
      ولی یک سوال ذهنم درگیر کرده است
      اگر شاعری شعر بسرایید
      و دیگری شعری بسرایید با همان قافیه و وزن
      شاعرقبلی
      آنوقت میگویم که از شاعر قبلی خود تضمین کرده است؟!
      سید هادی محمدی
      سید هادی محمدی
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۴۲
      درود بر شما خانم پنام

      جواب شما در سوال تان نهفته است

      خیر وزن مختص یک شاعر نیست و همچنین قوافی مشابه و ممکن است شعرای مختلفی با وزن یکسان و قوافی مشابه شعر بگویند که این امر تضمین نیست
      کاری که خودما بارها کرده ایم

      اما روی سخن من با ردیف های خاص است که ابداعی شاعر است

      مثل ردیف ریخت بهم که توسط جناب صباغ استفاده شده در این صورت حتما باید نام شاعر اصلی درج و شعر علامت دار شود

      بمانید به مهر و بسرایید خندانک
      ارسال پاسخ
      افسانه پنام (مولد)
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۲۲
      سلام و درود مجدد
      آها ببخشید من منظورم همان ردیف ریخت بهم بود که
      اشتباهی گفتم قافیه؛
      «پس اگه ردیف ها را از یک شاعر دیگه تقلید کنیم میشه تضمین; و ضروریه اسم کسی که اول این ردیف رو خلق کرده رو درج کنیم»
      ممنونم از شما جناب محمدی بزرگوار
      بابت پاسخگویی تون
      در پناه خداوندگار خندانک
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۲۲
      سلام جناب خاموش شعری بسیار زیبا از جنابتان
      خواندم
      بی نهایت زیبا
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک :
      حامد امیریان خاموش
      حامد امیریان خاموش
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۴
      سپاس از لطف نگاهتون
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۳۹
      بسیار زیبا
      درود بینهایت
      خندانک خندانک خندانک
      فقط بیت تضمین را داخل گیومه بگذارید
      سرافراز باشید...
      زینت جلالی نژاد  ( زینا)
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۳۶
      درود بر شما شاعر گرامی سروده ای دلنشین و آهنگین بود..قلمتان سبز و نویسا🌹🌹🌹
      حامد امیریان خاموش
      حامد امیریان خاموش
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۳
      🙏🙏ممنونم
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۳۳
      درود برشما

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      حامد امیریان خاموش
      حامد امیریان خاموش
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۴
      برشما هم درود 🌹🌹
      ارسال پاسخ
      افسانه پنام (مولد)
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۱۵:۰۱
      اسلام و علیک یا فاطمه بنت الرسوال

      نکند اشک علی جانِ تو هق هق بشود
      خانه را گریه مردانه بهم می ریزد

      شهادت مادرم حضرت زهرای فاطمه(س) بر جهانیان و دوستداران بانو تسلیت باد
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3