لشکر کشیده اند شیاطینِ انس و جن
بر سرزمین قدسی و انوار و هاله ها
هرگز مباد پای سگان در حریم ما
خاک وطن لجن بشود از سگاله ها
آتش زدند حرمله ها بر زباله ها
سگ را کجا وُ شَمِّ رسیدن به لاله ها
بازیچه شد تمام مفاهیم انقلاب
در بین دستمالیِ مُشتی نخاله ها
مضمون تازه ای به لغت نامه ها رسید
با خیزِ انقلابیِ سطلِ زباله ها
حرفی ز انقراض کشیدید در میان
خود منقرض شدید شبیه مچاله ها
گفتید مستحیل کنید انقلاب ما
لافی زدید و خود بشدید استحاله ها
حزبی شدید و داغ و برانداز و گنده گو
مابین دودِ منقل و کبریتِ چاله ها
مثل شغال در شب تاریک آمدید
تا حمله ور شوید به خواب غزاله ها
گفتید سرنگونی و خود سرنگون شدید
چون مستِ بی بخار میانِ پیاله ها
از فالِ ریزِ قهوهٔ فنجان درآمدید
با عشق انقلاب ولی با تفاله ها
با زور و زر معامله کردید بر وطن
باید نوشت خبط شما در رساله ها
با کدخدای هار نشستید و ساختید
بر روی زشت ظلم کشیدید ماله ها
نفرینتان که داغِ دلِ مادران شدید
با استخوان که سمت شما شد حواله ها
اُف بر شما پیاده نظام حرامیان
محصول شایعات رسانه مقاله ها
نه زن نه زندگیست برای شما مهم
تنها برای لذت خویشید واله ها
با هیچ منطقی به تفکر نمی رسید
جایی که فکرتان جدل است و اطاله ها
دنیای کفر و شرک ز ما زوزه میکشد
حقّیم تا که میکند الحاد ناله ها
الگوی ماست نهضت خونین کربلا
مائیم سرسپردهٔ راه سه ساله ها
ما ملت امام حسینیم و کی شویم
با شمرهای پست زمان هم نواله ها
ما را حماسه ایست به نام مقاومت
ارثیهٔ گذشته وُ ارثِ سُلاله ها