سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

دهه شصتیم

شعری از

امین سوری

از دفتر زینب.عشق .جنون نوع شعر ترانه

ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۰۱ شماره ثبت ۱۱۴۱۹
  بازدید : ۱۱۹۷   |    نظرات : ۵۲

رنگ شــعــر
رنگ زمینه

منو خاطرات خانه ی پدریم 
منو کوچه های شهر دربدریم 
منو تمام ترانه های در حسرتت مرده 
منو احساس داغ و خشک و پژمرده 

دوای درد تو حتی شراب هم نشد 
که قرص و دود و الکل جواب هم نشد 

منی که هنوز پای بد مستیم 
که بازمانده نسل دهه شصتیم 

منو سینه پر که از دود سیگار شد 
و روحی به راهت که بیمار شد 

منوسرنگ های  فرو کرده تا عمق خون 
و نامت که پی شد به عشق و جنون 

منو رویای آینده ی  بی منت 
و وحشی گریه چشم های روشنت 

به خفت  به ذلت به این بردگی 
و شعری به اوزان افسردگی 

منو قافیه  با ردیف شکست 
منو شاعری که به شعر دل نبست 

منو هر نفس مرگ را آرزو 
منو تیغ و عکس تو را روبه رو 

منو خاطرات معما شده 
و با تو نبودن که رویا شده 
۰
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
امین سوری
جمعه ۲۱ تير ۱۳۹۸ ۱۸:۴۰
خندانک
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

موسای من تو به دنبال کدامین خضری اااا گوشه ی چشم تو ابریست پر از آب حیات

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1