دوشنبه ۳ دی
عاشقم بر هر که مستی می کند شعری از علی عبداللهی
از دفتر غروبِ دهکده نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۲ ۱۶:۳۲ شماره ثبت ۱۱۲۲۲
بازدید : ۷۰۳ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب علی عبداللهی
|
عاشقم بر هر که مستی می کند
با دلِ ما "می" پرستی می کند
شور در سر قند بر لب دارد او
سر به بازارِ جنون بگذارد او
سر کشد دل را که دل دارش کجاست
گردن غم بسته ام دارش کجاست
من در این جا باغ داری می کنم
بر دلِ غمدیده یاری می کنم
در سکوتِ تو نشسته شاپرک
گاه گاهی دل به سویِ او سرک
می برم دل را که ناکامش کنم
در فراسویِ غزل خامش کنم
پسته ی خندانِ دل بشکستنیست
قلبِ من جنسش یقینن آهنیست
دارم این جا جنگ با دل آتشم
آه از این دل چه غم ها می کشم
سرزمینِ دل فراسویِ من است
جایِ او بالاتر از حدِ تن است
مرغِ بیمارِ غزل کاری نبود
بر دلم جز غم پرستاری نبود
بگذر ای باران بساز آهنگ را
از منِ بیمار برکش رنگ را
من برابر با تو می گویم سخن
قله ای دیگر بجو در این وطن
زردکو را چشمه ی زاینده است
ابر و باران دارد و پاینده است
با همه احوال او هم هست و نیست
ترس دارم گویمت احوال چیست
کفترِ فهمِ تو در جانِ من است
قلبِ من بر اشک هایت میهن است
لایقِ تو خانه ی دریا بود
آخر ای گل جایِ تو بالا بود
وصله کردم بر خودم این رنگ را
برده ام از یادِ دل آهنگ را
می زنم این نت ولیکن در سکوت
صبح و شام و عصر دارم این قنوت
تا ابد پاینده آن رودِ قشنگ
ماهِ من جنگی ندارد با پلنگ
هر شب از کوه می رود بالا پلنگ
ماه را می خواهد و مرگِ قشنگ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.