سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        کعبه ی دل

        شعری از

        مهدی حیدری گودرزی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۴۷ شماره ثبت ۱۱۱۸۱۵
          بازدید : ۱۱۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی حیدری گودرزی

         
        من زنماز خسته ام روزه یِ خود شكسته ام
        باده بده به دست من چون زجهان گسسته ام
        --
        ازقدوقامت صلات غب غب حی علی صلات
        خسته شدی چو من بیا كه كنج دل نشسته ام
        --
        مست نمی شود كسی به گفتنِ سبو سبو
        داد بزن بگو بگو كعبه و بت شكسته ام
        --
        تو را به رب العالمین به حاجیان دل نه دین
        به حج دل برو كه گفت میان دل غریبه ام
                                                         مهدی حیدری گودرزی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۵۲
        درود بزرگوار
        عارفانه ای بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        مهدی حیدری گودرزی
        مهدی حیدری گودرزی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۰۲
        سپاس از حضور گرم شما🙏🌷
        ارسال پاسخ
         فاطمه شایگان(هیراب)
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۴۲
        سلام بزرگوار ارجمند

        بسیار زیبا وستودنی ست

        وجاری مثل رود

        موفق وپیروز باشید خندانک خندانک خندانک
        مهدی حیدری گودرزی
        مهدی حیدری گودرزی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۰۰
        سپاس از نگاه پر مهرتون بانو🌷🌷🌷
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمااستادگرامی
        مهدی از مسجدو از دیر گریزان شده است
        عاشق واله ی پیمانه ی مستان شده است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی حیدری گودرزی
        مهدی حیدری گودرزی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۰۱
        بسیار لذت بردم از بداهه استادانه شما سپاس از حضورتون استاد🌷🙏
        ارسال پاسخ
        مهدی حیدری گودرزی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۵۷
        سپاس از نگاه زیباتون بانو🌷🌷🌷🙏🙏
        مهدی حیدری گودرزی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۵۸
        عجب زیبا و دلنشین بسیار زیبا بود سپاس از حضور شما و بداهه ی زیباتون استاد🌷🌷
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۳۲
        درود برشما

        عالی عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سارا (س.سکوت)
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۴۱
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا خواندم از قلمتان
        افرین بر شما خندانک خندانک
        موید باشید ونویسا خندانک خندانک
        محمد حسنی
        چهارشنبه ۲۹ تير ۱۴۰۱ ۰۳:۴۲
        درود

        درِ خدا همیشه باز است
        اما اینکه در آیین نماز است
        چون پیمان بسته شود
        پیمانه میزان شود
        انسان فراموش کار است
        دنیا غلط انداز است


        در پناه خدا خندانک
        مهدی حیدری گودرزی
        مهدی حیدری گودرزی
        چهارشنبه ۲۹ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۴۲
        بسیار سخن نکویی بود🌷درود بر شما و سپاس از حضور گرمتون🌷🌷🙏🙏
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۲۹ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۴۴
        درود بر شما
        احسنت
        می‌خوانم از قلم پربارتان
        زنده باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خدایم آنجایی ست که دلم باشد
        اگر فطرت همراه
        و
        عقلم نگهبانی شود
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4