بسمه اللطیف
حال آشفته
در لحن تو ظاهر شده درد پدیداری
جایی به دور از من تو بیماری و تب داری
دوری که بد دردی است خود اما شده بدتر
چون دردمندی تو شد بر رویش آواری
می خواهم از اینجا به سوی تو کنم پرواز
اما نمی آید ز دست من چنین کاری
در دوردست دردها من نیز تب دارم
قلبم چه سنگین است در غوغای غمخواری
آشفته حال و بی شکیب و بی سر و سامان
گردیده ام بازیچه آشفته افکاری
گاهی به موج اشک هایم می شوم غرق و
گاهی کشم از درد خود پنجه به دیواری
می خواهم از عمق دل خود از خدا مهدی
در این مصیبت ها قرار و خویشتنداری
امشب تقاضا می کنم امیدوارانه
بهبود احوال تو را از حضرت باری
#مهدی_رستگاری
بیست و یکم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
دوازدهم ژوئیه سال ۲۰۲۲ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۷۷۹
در لحن تو ظاهر شده درد پدیداری
جایی به دور از من تو بیماری و تب داری
در لحن تو ظاهر شده درد پدیداری
جایی به دور از من تو بیماری و تب داری
در لحن تو ظاهر شده درد پدیداری
جایی به دور از من تو بیماری و تب داری