سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود

        شعری از

        محسن کاویانی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۲:۲۶ شماره ثبت ۱۱۱۳۰۳
          بازدید : ۲۶۳   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن کاویانی

         
         
        من نیستم از باده یِ این بادیه خشنود
        کو آتشِ جامی که که کُنَد دردِ مرا دود
         
        از شیخ بپرهیز که یک عمْر عمل کرد
        برعکسِ همان چیز که خود یکسره فرمود
         
        دلخسته ام از خرقه ی موسایی فرعون
        از این همه اطوارِ خَلیلانه ی نَمرود
         
        دلخسته ام از شهرِ ریا! شهرِ تظاهُر
        ای شهرِ پُر از رنگ و پر از حاشیه بدرود
         
        باید بروَم شهرِ نجف جایِ من آنجاست
        ما را ببَر ای عشق به سَرمنزلِ مقصود
         
        ای کاش به گیسوی ضریحَش بزنم چنگ
        تا چند بسوزیم و بسازیم چُنان عود
         
        گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش
        ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود
         
        گفتند علی کیست؟ همان کعبه ی سیار
        گفتند علی کیست؟ همان قبله ی موجود
         
        آن کوه تر از کوه تر از کوه تر از کوه
        آن رودتر از رودتر از رودتر از رود
         
        آن مرد که مبهوتِ جمالش شده یوسُف
        آن مرد که مبهوتِ صدایش شده داوود
         
        یک دانه ی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد
        دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود
         
        هرچند که نوشیدم ازاین جام کمی دیر
        با هیچ شرابی نشدم مَست چنین زود
         
        قرآن و نماز و حرم و‌ روزه وحج هم
        جز عشقِ علی هیچ به عُشاق نَیَفزود
         
        پس ای ترکِ کعبه بگو کیست ، بگو کیست
        در خانه ی معبود به جز حضرتِ معبود؟!
         
        از باده ی باد است لَبَش تر لبِ دریا
        هو میکشد از عشق علی مَست و کف آلود
         
        ما نیز ببینیم همه روی علی را
        بر کعبه اگر تکیه زَنَد حضرت موعود...!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7