سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دلتنگ....

        شعری از

        مهشید عبادی

        از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۷ شماره ثبت ۱۱۱۰۵۳
          بازدید : ۱۶۸   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهشید عبادی

        مانند همیشه نشسته بودم 
        نزدیک شد، نزدیک تر 
        دستانش را به آرامی روی شانه ام گذاشت 
        قلبم ریخت 
        طوری به تپش افتاد که
        گویی زلزله‌ای هولناک به جانم افتاده 
        خواستم بایستم 
        اما اینبار مرا در آغوش کشید...
        لحظه ای که مدتها در انتظارش بودم 
        حس میکردم تمام وجودم قلب است 
        آری!
        هنوز هم می‌تپد 
        اما نه از هیجان 
        بلکه از دلتنگی آغوش و آن بوسه های ناب 
        از رنج فراق یار 
        گاهی به دستانم خیره میشوم 
        دستانی که در انتظار نوازشی عاشقانه 
        یا بوسه ای آگاهانه هستند 
        و باز هم دلتنگ و دلتنگ تر.....
        بدان که من فقط عاشقت نیستم 
        بلکه همانند شاملو که آیدا را می‌زیست 
        تو را زندگی خواهم کرد......
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۰۱
        درود بانو
        پر احساس و زیبا بود خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۷
        سپاس استاد گرامی 🌼
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        پنجشنبه ۲ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۳۳
        با سبلام
        بسیار زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۹
        سپاسگزارم ✨🌼
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۳۱
        سلام آغاز فصل زیبای تابستان و بلندترین روز سال مبارک باد
        سوالی از محضر دوستان می پرسم
        چرا در وصف تابستان شعر چندان گفته نمی شود و ظاهرا از آمدنش خوشحال نمیشوند و تبریک نمی گویند؟
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۷
        بسیار متین فرمودید ✨
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۱۴
        درود بر شمابانو جان
        متن پراحساسی بود
        موید باشید وموفق خندانک خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۸
        درود و سپاس بانو جان 💐
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۰۳
        سلام دخترم خندانک
        دلنوشته ی با احساسی بود
        با شروعی داستان وار
        و پایانی شاعرانه خندانک خندانک خندانک
        سلامت و شاد باشید خندانک
        باغ آرزوهاتون پرمیوه خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۸
        سلام و عرض ادب
        بزرگوارید
        سپاس از حضور گرم شما 🌼🍀✨
        ارسال پاسخ
        مجید فکری
        پنجشنبه ۲ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۱۰
        درود بر شما قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۹
        درود بزرگوار، مانا باشید 🍀
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        جمعه ۳ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۵۳
        باسلام وارادت
        خواندم ولذت بردم
        درود درود
        ادیب دانا وتوانا
        خندانک خندانک خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۳۲
        سلام و عرض ادب
        سپاس از شما ✨🌱💐
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۵۶
        درود بانو خندانک
        دلنوشته زیبایی بود خندانک خندانک
        مهشید عبادی
        مهشید عبادی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۸
        متشکرم🌱
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6