بی همگان

درود بزرگوار
جالب و زیبا بود

با سلام

برادر بزرگوارم

وقتی شاعری از یک شاعر بزرگ تضمین می‌گیرد
یعنی اینکه می‌خواهد شعری بهتر یا هم رده ی آن
بیافریند وگرنه مولوی بزرگ که به زیبایی این شعر را گفته است
جسارتا نوشته ی شما را شعر ندیدم فقط کلماتی آهنگین و موزون و گاهی بی ربط در مصاریع که شاعر فقط خواسته
به زور ادای شعر گفتن را در آورد. خیلی از مصرع ها بی معنی است و حتی شکست وزنی دارد

امید که شاهد آثار پربارتری از شما باشم

درپناه خدا
درود فراوان برشما
شاعر بزرگوار

سلام و درود

زیبا بود

مانا باشید

درودبزرگوار
اندیشه هاتان سبز
موفق باشید

درود جناب نخعی ،شاعر گرامی
زیبا بود
ولی چرا در هر مصرعش قافیه دار کردید
با این حال زیبا و دلنشین است
🌹🌹🌹🌹🌹

درود آقای نخعی گرامی

جسارتاً هرچه به سمت انتهای شعر پیش میریم انگار شاعر بی حوصله تر میشه(از نظر قدرت معنایی)، ولی قافیه ها درست بودن.
یه ترانه هم داریوش خونده شعرش از استاد شهیار قنبری هست، اونم از همین غزل زیبای مولوی اقتباس کرده:

بی تو برای شاعری واژه خبر نمیشود
بغض دوباره دیدنت از تو به در نمیشود
فکر رسیدن به تو فکر رسیدن به من
از تو به خود رسیده ام این که سفر نمیشود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود
برای زخم نیزه ات سینه سپر نمیشود
صبوری و تحملم همیشه پشت شیشه ها
پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمیشود

سلامت و شاد باشید

ممنون از همه ی عزیزان برای نظرات سازنده.

درود برشما شاعر گرامی

بسیار عالی و
جالب بود

درود جناب نخعی
بنظرم مشکل اصلی شعر انسجام فکریه
که نداشتینش
اینحور موقع ها میشه سناریوی ذهنتون برای شعرو
به صورت نثر بنویسید ،ترکیباتونو بسازید و بعد ببریدش تو قالب شعر
شاد باشید و سلاامت 🤍

درودتان

جذاب و جالب
بسیار عالی بود.. چه خوب که با حضرت مولانا رفیق هستید که اینگونه زیبا و مسلط اقتباس می کنید