جمعه ۲ آذر
معتدل تر اگر شوی با من با جنوب و شمال می جنگم شعری از سعید صدقی
از دفتر تراوشات مغشوش ذهن متوهم من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۱ ۰۴:۱۸ شماره ثبت ۱۰۸۸۸۴
بازدید : ۲۸۵ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب سعید صدقی
|
شرجیه چشم های درگیرم
خنکای دو دست سرد تو
معتدل تر شوی اگر با من
با جنوب و شمال می جنگم
روزه دارم کنار سفرهی صبر
عطش از چشم هام می ریزد
تا تویی دلیل روزه های دلم
با اذان و شوال می جنگم
گفتم از تو، نگفتم از عشقم
گفتی از من، نگفتی از دردم
وقت آن است حرف را بزنم
سال ها رفت و لال می جنگم
سحر صد هزار و یکشبی و
شهرزاد میان قصهی من
دامن از چه می دهی بالا
با تو بی ابتذال می جنگم
مفتی و شیخ و راهب دینم
مِی حرام است و خوب میدانم
دو پیاله بریز می نوشیم
با حرام و حلال می جنگم
طرد خواهم شد از فردوس
اگر آنجا نباشی و باشم
آدمم با تو نازنین حوا
بی تو با سیب کال می جنگم
سعید صدقی
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس استاد به مهر می پذیرم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
بسیارزیبابود